سعیده علیپور

 

ماراتن کیش؛ رویدادی که قرار بود نماد زنده بودن و نشاط اجتماعی و ویترین گردشگری داخلی باشد، تنها چند ساعت پس از برگزاری، به لیست پرونده‌های قضایی اضافه شد. دادستان عمومی و انقلاب کیش با اعلام «نقض مقررات و عفت عمومی»، دستور تشکیل پرونده برای همه مسئولان برگزارکننده را صادر کرد؛ اقدامی که نماد تعارض آشکار میان سیاست توسعه گردشگری است.

این ماراتن حتی دو بازداشتی هم داد! و دادستان عمومی و انقلاب کیش از بازداشت دو نفر از عوامل اصلی برگزارکننده تحت قرار قانونی در ارتباط با تخلفات برگزاری این رویداد خبر داد. 

داستان این بگیر و ببندها از آنجا شروع شد که جزیره صبح جمعه ۱۴ آذر ۱۴۰۴ میزبان ششمین دوره ماراتن کیش بود؛ رویدادی که با ثبت بیش از ۵ هزار شرکت‌کننده اعم از ۲ هزار زن و ۳ هزار مرد در دو مسیر ۱۵ و ۴۲ کیلومتری در امتداد سواحل کیش برپا شد. مسئولان برگزاری، ماراتن را فرصتی برای نشان دادن شور زندگی، نشاط اجتماعی و سوق دادن گردشگران از خارج کشور به داخل ایران خوانده بودند. 

تصاویر منتشر شده از این رویداد هم همین حس و حال را برای بیننده زنده می‌کرد، به‌طوری‌که آنهایی که لذت دویدن حرفه‌ای را تجربه کرده‌اند دلشان می‌خواست در آن لحظات در کیش باشند.

با این حال همین رویداد به فاصله کوتاهی پس از پایان، به «پرونده قضایی» تبدیل شد. طبق اعلام دادستان کیش، برگزارکنندگان «با وجود تذکرات قبلی برای رعایت قوانین و مقررات جاری کشور و نیز اصول شرعی و عرفی»، به هشدارها توجه نکرده‌ و نحوه برگزاری مسابقه «موجب خدشه‌دار شدن عفت عمومی» شد. 

فهرست متهمان تنها به مجریان خصوصی محدود نشد و نهادهای دولتی و ذی‌ربط نیز زیر ذره‌بین رفتند؛ چرا که دادستان تأکید کرده «برخورد قاطع، بازدارنده و بدون اغماض» خواهد بود و شامل «تمامی مسئولان دخیل»؛ از بخش دولتی تا خصوصی می‌شود. 

پیش از این نیز نمونه‌های مشابهی از برخورد قضایی با رویدادهای تفریحی، ورزشی یا فرهنگی در کیش وجود داشته است. در مهر ۱۴۰۴، برگزاری قهوه‌پارتی کیش، در ادامه جشن بین‌المللی «روز جهانی قهوه» با واکنش قضایی مواجه شد؛ برگزارکنندگان بازداشت شدند و نهاد قضایی جرم آنها را «مخالفت با شئون اسلامی» خواند.

فستیوال موسیقی کوچه در بوشهر نمونه دیگری از رویدادهای فرهنگی و اجتماعی است که به همین شکل و در نیمه راه متوقف شد.

این موارد در نگاه نخست شاید به خودی خود امر کوچکی باشند، اما درمجموع حکایت از فضایی دارد که در آن حتی ورزش همگانی و فضاهای تفریحی ـ گردشگری و فعالیت فرهنگی تحت سخت‌گیری مقررات امنیتی و سنتی قرار می‌گیرند.

پول یا اصول سنتی؟

در همین حال، برگزارکنندگان ماراتن کیش پیش از این با اعلام نظر مثبت مقامات محلی و نهادهای ورزشی به برگزاری این رویداد، چشم‌انداز گردشگری خوبی را به واسطه ماراتن کیش داده بودند. یکی از برگزارکنندگان در مصاحبه با رسانه‌ها از این رویداد به عنوان «تنها ماراتن دور جزیره در ایران» یاد کرده و رشد شرکت‌کنندگان از ۲ هزار و ۵۰۰ نفر در سال گذشته به بیش از ۵ هزار نفر را نشانه استقبال گسترده نامید. افزایشی که از دید بسیاری به دلیل باز شدن فضای عمومی در ماه‌های اخیر رخ داد. هرچند که این باز شدن فضای عمومی به ذائقه هسته‌های سنتی قدرت خوش نیاید. در این میان، اما حتی همان هسته‌های سنتی نیز به دلیل علاقه به منافع اقتصادی ناشی از رونق گردشگری و اشتغال و اقتصاد محلی نمی‌توانند دستاورد مالی این رویدادها را نادیده بگیرند. هر چند که از سوی دیگر به تغییرات اجتماعی و فرهنگی نسل‌ها با تنگ‌نظری می‌نگرند و همین موضوع به رصد حرکات جمعی و برخوردهایی قضایی منجر می‌شود. نتیجه اما این است که گردشگران ترجیح می‌دهند به مقصدی بروند که هم تفریح باشد هم آسودگی؛ شاید دوبی، شاید استانبول یا تفلیس؛ نه جزیره‌ای وطنی که با وجود زیبایی و پتانسیل‌های بالا، دائم زیر سایه اتهام «خدشه به عفت عمومی» است.

صداهایی که پیش‌تر هشدار داده بودند

پیش از برگزاری این دوره از ماراتن، زمزمه‌هایی مبنی بر نگرانی از «بی‌توجهی به موازین فرهنگی» شنیده می‌شد. گزارشی که دیروز تحت عنوان پرونده قضایی منتشر شده، تصریح می‌کند هشدار صادر شده-درباره ضرورت رعایت قوانین جاری کشور و «اصول شرعی، عرفی و حرفه‌ای»-چندان جدی گرفته نشده است. 

ماراتن کیش به مثابه یک آزمایش واقعی بود: آیا می‌شود «گردشگری داخلی به علاوه نشاط اجتماعی و توسعه محلی» را با «نظم، کنترل و سیاست فرهنگی» جمع زد؟ پاسخ نهادهای قضایی تا امروز «نه» بوده است

در گزارش یک رسانه اصول‌گرا آمده است که ماراتن با مجوز شورای تأمین و با برنامه‌ریزی دستگاه‌های مختلف برگزار شده، اما آن‌چه در عمل دیده شد «رهاشدگی کامل در نظارت و عدم رعایت پوشش مناسب از سوی بخشی از شرکت‌کنندگان زن» بود؛ وضعیتی که «نمادی از ترویج و تبلیغ بی‌بندوباری» خوانده شده است. 

از نگاه منتقدان قضایی ـ امنیتی، این نه یک اتفاق ساده ورزشی، که گسلی در خط قرمزهای رسمی بوده است. از منظر آنها ماراتن نه صرفا یک رویداد ورزشی، بلکه از مصادیق آشکار زیرپا گذاشتن «شئون اسلامی» است؛ به ویژه زمانی که تصاویر و ویدئوهایی از حضور زنان با حجاب اختیاری با مردان منتشر شد. موضوعی که موافقان این گردهمایی اصلا آن را نمی‌پذیرند.

 از قهوه‌پارتی تا ماراتن

ماراتن کیش تنها مورد در این وادی نیست. در کمتر از دو سال گذشته و خصوصا در جزیره کیش، چند رویداد تفریحی یا فرهنگی مشابه، با واکنش قضایی مواجه شده‌اند. مثال بارز آن قهوه‌پارتی کیش بود که در روز جهانی قهوه برگزار شد: کافه‌ای مختلط، با حضور مردان و زنان و انتشار ویدئوهایی از شادی حاضرین، که بلافاصله پس از پخش در فضای مجازی، بازداشت برگزارکنندگان و تشکیل پرونده قضایی و تعطیلی کافه را به دنبال داشت. 

در واقع، مطابق روایات منتشر شده، مقامات قضایی کیش در هر رویدادی چه در قالب تفریح، ورزش یا گردهمایی، در صورت عدول از حجاب پرونده قضایی تشکیل می‌دهند. هرچند که به نظر می‌رسد آنچه چنین مواردی را به پرونده قضایی بدل می‌کند نه عدول از حجاب، که رسانه‌ای شدن آن در مقیاس گسترده است. چون همین ماراتن کیش نیز سال گذشته با نصف جمعیت امسال و با همین شمایل حجاب برگزار شد، ولی از آنجایی که بازتاب رسانه‌ای آن چندان زیاد نشد، حواشی برخورد با برگزارکنندگان هم کمتر بود.

اما امسال حضور پرجمعیت زنان در این ماراتن سبب شد ورق برگردد.

پس به نظر آنچه در این گونه رویدادها اهمیت دارد، بجز قشون‌کشی ائمه‌جمعه (از آن جنس که در بوشهر رخ داد)، رسانه‌ای شدن آن به‌ویژه بازتاب گسترده آن در شبکه‌های ماهواره‌ای‌ست.

بوشهر؛ فستیوالی که قرار بود 

کوچه را به زندگی برگرداند

فستیوال «کوچه» در بوشهر با ایده بازپس‌گیری فضای عمومی و زنده‌کردن خیابان به‌عنوان میدان تجربه فرهنگی آغاز شد؛ رویدادی که نه بر محور ستاره‌های پاپ یا صنعت سرگرمی تجاری، بلکه با تکیه بر موسیقی نواحی و فرهنگ بندرنشین شکل گرفت. چهارمین دوره این فستیوال قرار بود در اردیبهشت ۱۴۰۴ برگزار شود و برخلاف بسیاری از برنامه‌های مشابه، صرفا یک سالن بسته یا تجربه محدود نبود؛ قرار بود مردم در همان کوچه‌هایی که سال‌هاست سکوت، بیکاری و مهاجرت جوان‌ها به آن سایه انداخته، دوباره صدا و حضور داشته باشند.

اگر هر رویداد حتی با حضور هزاران زن و مرد، با کوچک‌ترین تصور هنجارشکنی، به پرونده قضایی بینجامد؛ پیامی قوی به سرمایه‌گذاران و گردشگران بالقوه فرستاده می‌شود: «اینجا تفریح محتاطانه یا ممنوع است». یعنی همان هدفی که ماراتن داشت؛ یعنی «جذب گردشگر داخلی و تقویت اقتصاد کیش»، خنثی می‌شود

اما چند روز پیش از آغاز، خطبه‌های نماز جمعه بوشهر و دشتستان جریان را تغییر داد. امام جمعه دشتستان گفت که این فستیوال «زمینه‌ساز اختلاط، رقص و بی‌حجابی» است و «ارزش‌های جامعه را تهدید می‌کند». لحن خطبه‌ها تند و پیامش آشکار بود: توقیف.

 پس از آن، فشار رسانه‌ای و مذهبی به جایی رسید که برگزارکنندگان با وجود صدور مجوز رسمی، ناچار به لغو اجرای خیابانی شدند. پیشنهاد شد برنامه در تالار بسته‌ای برگزار شود، شبیه این‌که یک جشن تولد بزرگ را در کمد جالباسی برگزار کنند. گرچه ماجرا از نظر فنی برگزار شد، اما هرآن‌چه قرار بود جشن را معنادار کند، حذف شد.

تغییر شکل معنای گردشگری

اما ماراتن کیش چون تنها یک روز بود، برگزار شد و بعد از آن برخوردها شکل گرفت. با این حال، این رویداد هم روی ماهیت جذب گردشگر این منطقه تاثیرگذار است. وقتی یک ماراتن پنج هزار نفری با این سطح اطلاع‌رسانی ‌می‌شود، طبیعتا انتظار می‌رود گردشگران داخلی و شاید خارجی سمت جزیره بروند. هتل‌ها رزرو شوند، کسب‌وکارهای محلی گرم شود و امیدی برای رونق اقتصادی شکل بگیرد. 

اما اگر هر رویداد حتی با حضور هزاران نفر زن و مرد، با کوچک‌ترین تصور هنجارشکنی، به پرونده قضایی بینجامد، پیامی قوی به سرمایه‌گذاران و گردشگران بالقوه فرستاده می‌شود: «اینجا تفریح محتاطانه یا ممنوع است».

یعنی همان هدفی که ماراتن داشت یعنی «جذب گردشگر داخلی و تقویت اقتصاد کیش»، خنثی می‌شود. وقتی ترس از برخورد یا سانسور دائمی، سرمایه‌گذاری در تفریح و سفر داخلی را به ریسک بدل می‌کند، نتیجه، بازگشت بخش قابل توجهی از آن «گردشگری داخلی» به گزینه‌های خارجی خواهد بود: ترکیه، دوبی، ارمنستان یا دیگر مقاصد. جایی که نه فقط گردش باشد، که آسودگی و آزادی تفریح نیز.

ترکیه، دبی و حتی مقصدهای جدیدی مثل باتومی، فهمیده‌اند که رویدادهایی از جنس ماراتن به شکل میانگین دو تا سه شب اقامت، پر شدن هتل‌ها، رونق رستوران‌ها و حمل‌ونقل، و بازاریابی خودبه‌خودی شهر در شبکه‌های اجتماعی را به همراه دارد؛ همان مدلی که بخشی از درآمد ۶۱ میلیارد دلاری گردشگری ترکیه در سال ۲۰۲۴ روی آن سوار شده است

در واقع می‌توان گفت، ماراتن کیش به مثابه یک آزمایش واقعی بود: آیا می‌شود «گردشگری داخلی به‌علاوه نشاط اجتماعی و توسعه محلی» را با «نظم، کنترل و سیاست فرهنگی» جمع زد؟ پاسخ نهادهای قضایی تا امروز «نه» بوده است.

کشورهایی مثل ترکیه، دبی و حتی مقصدهای جدیدی مثل باتومی، فهمیده‌اند که «ماراتن فقط دویدن نیست؛ گردشگریِ متحرک است». رویدادهایی از جنس ماراتن به شکل میانگین دو تا سه شب اقامت، پر شدن هتل‌ها، رونق رستوران‌ها و حمل‌ونقل، و بازاریابی خودبه‌خودی شهر در شبکه‌های اجتماعی را به همراه دارد؛ همان مدلی که بخشی از درآمد ۶۱ میلیارد دلاری گردشگری ترکیه در سال ۲۰۲۴ روی آن سوار شده است. درآمدی که نه با بخشنامه امنیتی، بلکه با تصاویر شاد دونده‌ها کنار خلیج بسفر و قاب‌های اینستاگرامی از خیابان‌های تاریخی استانبول ساخته شده. در مقابل، کیش و بوشهر با ظرفیت‌های طبیعی و فرهنگی قابل رقابت، به جای توسعه توریسم ورزشی و فرهنگی، گرفتار پرونده‌سازی قضایی و لغو همایش‌ها می‌شوند؛ پیامی که بی‌صدا می‌گوید «برای تفریح و شادی جایی امن‌تر پیدا کنید» و شهروندان را دوباره به صف پروازهای مقصد ترکیه، دبی و گرجستان هدایت می‌کند.

واکنش‌ها؛ خشم، کنایه و بعضا ناامیدی

فضای رسانه‌ای و مجازی در روزهای گذشته، خصوصا پس از انتشار خبر تشکیل پرونده قضایی پر از واکنش بوده است. از رسانه‌های نزدیک به نهادهای رسمی که ماراتن را مصداقی از «بی‌بندوباری» خوانده‌اند و خواستار برخورد قاطع با آن شده‌اند تا واکنش فعالان سیاسی اجتماعی و کاربران فضای مجازی و علاقه‌مند به ورزش همگانی. 

کاربری در ایکس نوشت: «ماراتن برگزار شد، نظم بود، خانواده‌ها حضور داشتند و هیچ رفتار خارج از قانون رخ نداد. در شرایطی که جامعه بیش از پیش به همبستگی نیاز دارد، چرا ورزش و نشاط اجتماعی باید محل بحث و حاشیه شود؟»

آذر منصوری، فعال سیاسی نیز نوشت: «حکمرانیِ کارآمد آن است که تنوع و ‎ تکثر فرهنگی و فکری جامعه را نه تهدید، که فرصتی برای همزیستی و ‎همبستگی ملی بداند. در این هوای نفس‌گیر، لااقل بگذارید مردم ‎شادی کنند؛ شادی سرمایه‌ای است که جامعه را زنده، امیدوار و کنار هم نگه می‌دارد».

در آن سوی ماجرا اما نوه آیت‌الله مهدوی‌کنی به ماراتن کیش واکنش تندی نشان داد و گفت: «صبر مومنین حدی دارد!».

محمدحسین میرلوحی در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: «صبر مومنین، هیاتی‌ها، خانواده شهدا و کسانی که پاکی و پاکدامنی خانواده برایشان مهم است، حدی دارد».

آنچه در کیش رخ داد را چگونه تحلیل کنیم؟

از منظر تحلیلگران سیاسی-اجتماعی، این رخداد را باید در روندی تفسیر کرد که در آن پایه‌های ورزش همگانی، گردهمایی عمومی و فعالیت تفریحی ـ فرهنگی به نفع نگاه امنیتی و هنجاری تضعیف می‌شود. وقتی «مشارکت گسترده زنان» در یک رویداد سالم، به سرعت تبدیل می‌شود به «اتهام علیه عفت عمومی»، معنایش روشن است: سیاست «کنترل جامعه» بر «رفاه عمومی» و «شادی جمعی» ارجح است.

برای برخی ناظران داخلی، ماراتن کیش علاوه‌بر «نظارت بر پوشش»، «نظارت بر حضور اجتماعی» هم بود. یعنی به جای اینکه فقط پوشش افراد رصد شود، حضور و مشارکت آنان در عرصه عمومی نیز کنترل شد.

کیش و بوشهر با ظرفیت‌های طبیعی و فرهنگی قابل رقابت با دیگر شهرهای گردشگری جهان، به جای توسعه توریسم ورزشی و فرهنگی، گرفتار پرونده‌سازی قضایی و لغو همایش‌ها می‌شوند؛ پیامی که بی‌صدا می‌گوید «برای تفریح و شادی جایی امن‌تر پیدا کنید» و شهروندان را دوباره به صف پروازهای مقصد ترکیه، دبی و گرجستان هدایت می‌کند

اینجا باید روشن شود که «اعلام جرم» فقط برای برگزارکنندگان ماراتن یا کافه‌گردانان یا برگزارکنندگان یک فستیوال نیست؛ بلکه هشدار برای کل جامعه است. برای ورزشکاران، هنرمندان، برگزارکنندگان رویداد، سرمایه‌گذاران گردشگری، حتی خود مردم.

در گذشته، چشم‌انداز ورزش همگانی به علاوه سلامتی و نشاط اجتماعی، معنای دقیق‌تری داشت. همه به محدودیت‌ها تن داده بودند. اما امروز چنین نیست. همین حالا اگر صبح زود به پارک پردیسان تهران با دونده‌های پرشمار آن سری بزنید خواهید دید، که این نسل چندسالی است از خط قرمزهایی که روزی بنای نظام بر آن سوار بود تن نمی‌دهد. ماراتن کیش هم نه نمونه اول است و نه آخر. 

با این حال این شیوه رویاروی مردم خواهان آزادی‌های اجتماعی و حاکمیتی که دائم می‌خواهد مردم را به چارچوب‌های قبل از 1401 برگرداند، جامعه را بیش از پیش فرسوده‌ می‌کند.

اگر این روند ادامه یابد، ایران نه تنها از نظر نشاط اجتماعی فقیرتر می‌شود، بلکه مردم را هر چه بیشتر از ایران می‌راند.