سعیده علیپور

 

 روز شنبه وقتی محمدرضا باهنر، چهره‌ای آشنای جریان اصول‌گرایی و عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام چند روز پس از اعلام مواضع بحث‌برانگیزش درباره قانون حجاب، پذیرفت در یک برنامه تلویزیونی شرکت کند، بسیاری فکر کردند فرصت گفت‌وگوی منتقدانه فراهم شده، اما آنچه در برنامه بزنگاه شبکه افق رخ داد، شباهت بیشتر به بازجویی داشت تا مصاحبه. مجری بارها سخنان باهنر را قطع کرد و با لحنی عصبی و کنایه‌آمیز وارد بحث شد. در یک بخش از بازپخش برنامه (آن‌گونه که در ویدیو منتشر شده دیده می‌شود) مجری خطاب به باهنر گفت: «شما اعلام کردید که دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی گفته است که دیگر هیچ‌گونه سخت‌گیری نداریم. خب این تبلیغ است؛ یعنی دیگر حاشیه امن پیدا کردید، بروید بی‌حجاب باشید».

این بازخواست اعتراضی از سوی صدا و سیما به عنوان بخش قدرتمند جریان نزدیک به هسته قدرت از محمدرضا باهنر، سیاستمدار باسابقه اشاره به اظهارات هفته گذشته او داشت: «در حال حاضر، قانون الزام‌آور و لازم‌الرعایه‌ای درباره حجاب وجود ندارد. تصمیم کلی نظام این است که قانون حجاب اجباری، در وضعیت کنونی، به‌صورت لازم‌الاجرا تلقی نمی‌شود. اگر جایی برخلاف این تصمیم با مردم برخورد یا جریمه‌ای شد، می‌توانید موضوع را به شماره ۱۱۰ گزارش دهید».

این سخنان در حالی بیان شد که باهنر چند روز پیش‌تر هم در گفت‌وگویی با پایگاه خبری انتخاب به‌صورت تلویحی همین مضمون را با ادبیاتی صریح‌تر و واژگانی حقوقی‌تر مطرح کرد؛ واژگانی که در فضای سیاسی کشور معنای ویژه‌ای دارند و به‌خوبی نشان می‌دهد او نمی‌خواهد صرفاً نظر شخصی‌اش را بیان کند، بلکه به تصمیمی در سطح کلان نظام اشاره دارد.

اما همین تغییر لحن، موجی از واکنش‌ها را به‌دنبال داشت. از رجانیوز و کیهان گرفته تا چهره‌های نزدیک به جبهه پایداری و حتی برخی از نمایندگان مجلس، همگی به تندی باهنر را هدف حمله قرار دادند. در این میان، صدا و سیما نیز رویه‌ای در پیش گرفت که بیش از هر چیز به «بازجویی رسانه‌ای» شباهت داشت؛ به‌جای آنکه عرصه گفت‌وگو و تضارب دیدگاه‌ها باشد، در جایگاه نهاد ناظر و قاضی نشست و تلاش کرد چهره باسابقه‌ای چون باهنر را وادار به عقب‌نشینی از سخنانش کند.

وقتی سیاست   از حجاب جلو می‌زند

همانطور که گفته شد، جنجال پیرامون این موضوع از چند روز پیش‌تر آغاز شد، زمانی که محمدرضا باهنر در گفت‌وگویی، با اشاره به تصمیم‌های تازه در حوزه نظارت بر حجاب گفت: «حجاب در اسلام امری ارشادی است، نه تحکمی و دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی اعلام کرده است که دیگر سخت‌گیری در این زمینه انجام نمی‌شود».

این جمله ساده و خبری، در فضای کنونی کشور، به اندازه یک انفجار رسانه‌ای عمل کرد. در روزهایی که مسئله حجاب از دایره اعتقاد و اخلاق گذشته و به میدان سیاست و قدرت رسیده، حتی کلمه «ارشادی» می‌تواند برخی ارکان حاکم را برآشوبد.

واکنش‌ها سریع بود. رسانه‌های نزدیک به جریان تندرو، به‌ویژه در تلویزیون، موضع گرفتند. در همان برنامه شبکه افق صدا و سیما، مجری با انتقاد از صحبت‌های باهنر درباره قانون حجاب، با لحنی تند خطاب به وی گفت: «نوع بیان، بیان موضع نظام است؛ انتظار و مصلحت نبود که چنین موضعی را از نظام بیان کنید».

و درست همان‌جا بود که گفت‌وگو از مسیر طبیعی خود خارج شد. به‌جای بحث درباره سیاست عمومی، تبدیل به محاکمه‌ای در برابر چشم میلیون‌ها بیننده شود.

صداوسیما؛ از منبر عمومی 

تا دستگاه تصحیح گفتار

این روزها صداوسیما به‌تنهایی صحنه بازنمایی رسمی قدرت است. در چنین فضایی، هر برنامه زنده‌ای که در ظاهر به گفت‌وگو اختصاص دارد، عملاً به بخشی از سازوکار کنترل گفتمان تبدیل می‌شود.

برنامه بزنگاه شبکه افق هم از همین جنس بود. از همان نخستین دقیقه‌ها، مجری نه با هدف شنیدن، بلکه با نیت تصحیح و هدایت گفتار وارد شد. او بارها حرف باهنر را قطع کرد، با لحنی شبیه بازجویی گفت: «شما دارید تبلیغ می‌کنید برای بی‌حجابی».

 نسل‌های جدید دیگر حجاب را نه نشانه‌ای از دین‌داری، بلکه یک الزام حکومتی می‌دانند. این فاصله میان تلقی حاکمیت و تجربه‌ی روزمره مردم از موضوع حجاب آن‌قدر زیاد شده که حتی برخی از سیاست‌مداران محافظه‌کار هم به این شکاف اشاره می‌کنند

در نگاه اول، شاید این رفتار فقط پرسشگری رسانه‌ای به‌نظر برسد، اما اگر به ساختار کلان نگاه کنیم، صداوسیما در این سال‌ها از نقش واسطه‌گر میان جامعه و حکومت، به نقش ناظم فکری درون حاکمیت بدل شده. 

آنچه در شبکه افق رخ داد، نه یک گفت‌وگو، بلکه بازتولید نوعی «وفاداری‌سنجی» سیاسی بود؛ آزمونی که از دل آن معلوم می‌شود چه کسی هنوز در چارچوب روایت رسمی است و چه کسی «لغزش» کرده است.

از دین تا سیاست؛ 

تغییر کارکرد یک حکم

تا چند دهه پیش، مسئله حجاب در ایران ـ حتی از نگاه بخشی از روحانیت ـ موضوعی دینی و اخلاقی بود. اما در سال‌های اخیر، به تدریج از معناهای دینی فاصله گرفته و به نشانه‌ای از وفاداری سیاسی بدل شده است.

حجاب دیگر نه فقط پوشش زن مسلمان، بلکه پرچم اردوگاه سیاسی است. در چنین شرایطی، وقتی کسی مثل باهنر ـ که سابقه چند دهه حضور در سیاست رسمی دارد ـ از «ارشادی بودن» حجاب سخن می‌گوید، رسانه رسمی آن را نه نظر فقهی، بلکه تهدید سیاسی تعبیر می‌کند.

به بیان دیگر، آنچه در ظاهر یک گفت‌وگو درباره حکم شرعی است، در باطن یک جدال قدرت است. در ایران امروز، پوشش سر از نوع حجاب، به نوعی مرز نمادین تبدیل شده است؛ مرز میان تابعیت از هسته قدرت و تمرد از آن.

در این وضعیت، طبیعی است که حتی کلمه‌ای متفاوت از زبان یک سیاستمدار باسابقه هم چنین موجی از فشار و تکذیب به‌دنبال داشته باشد.

 فاصله‌گذاری با صدای متفاوت

یک هفته پس از اظهارات باهنر و چند ساعت پس از برنامه شبکه افق، محسن دهنوی، سخنگوی مجمع تشخیص مصلحت نظام، هم در پیامی در شبکه ایکس تأکید کرد: «برخی اظهارات اعضای مجمع مانند سخنان اخیر آقای باهنر، از منظر شخصیت حقیقی مطرح شده و ارتباطی با مواضع رسمی مجمع ندارد». ترجمه سیاسی این جمله ساده است: «ما این حرف را نزده‌ایم و از آن دفاع نمی‌کنیم».

این روزها صداوسیما به‌تنهایی صحنه بازنمایی رسمی قدرت است. در چنین فضایی، هر برنامه زنده‌ای که در ظاهر به گفت‌وگو اختصاص دارد، عملاً به بخشی از سازوکار کنترل گفتمان تبدیل می‌شود. نمونه متأخر آن بازجویی مجری بزنگاه از باهنر با محور اظهارنظرش در مورد حجاب است

این اظهارات در حالی بیان شد که به نظر می‌رسد در فضای سیاست رسمی ایران، چنین موضع‌گیری‌هایی نوعی واکسن رسانه‌ای است برای جلوگیری از گسترش دیدگاه‌های متفاوت در بدنه حاکمیت است.

تنگ‌تر شدن دایره گفت‌وگو

موقعیت باهنر نشان می‌دهد که دایره گفت‌وگو درون ساختار رسمی تا چه حد محدود شده است. کسی که سال‌ها در رأس نهادهای قانون‌گذاری و مشورتی بوده، امروز در برابر یک مجری تلویزیونی باید از خود دفاع کند که چرا گفته «سخت‌گیری نباید باشد».

در حالی که قرار بود رسانه، مجالی برای تبیین دیدگاه‌ها باشد، به ابزاری برای توبیخ و کنترل بدل شده است. حتی واژه‌هایی مثل «ارشادی» یا «سخت‌گیری نکردن» به سرعت به تهدید بدل می‌شوند.

جامعه اما این وضعیت را می‌بیند. بازتاب گسترده این برنامه در شبکه‌های اجتماعی، نشان می‌دهد مخاطب ایرانی به‌خوبی درک کرده است که آنچه در تلویزیون رخ داد، نه بحث درباره حجاب، بلکه صحنه‌ای از کنترل قدرت بود.

نسل‌های جدید دیگر حجاب را نه نشانه‌ای از دین‌داری، بلکه یک الزام حکومتی می‌دانند. این فاصله میان تلقی حاکمیت و تجربه‌ی زورمره مردم از موضوع حجاب آن‌قدر زیاد شده که حتی برخی از سیاست‌مداران محافظه‌کار هم به این شکاف اشاره می‌کنند. باهنر هم در واقع در سخنان هفته پیش خود تلویحا به این موضوع اشاره داشت که باید واقعیت جامعه را دید. مردم تغییر کرده‌اند و نمی‌شود با همان روش‌ها پیش رفت.

اما گفتن همین جمله در فضای رسانه‌ای رسمی ایران نوعی تابوشکنی محسوب می‌شود. 

استحاله حجاب 

از موضوعی فقهی به سیاسی

در دهه‌های گذشته، حجاب در ایران از موضوعی فقهی به موضوعی سیاسی تبدیل شده است. قدرت سیاسی از آن به‌عنوان نشانه‌ای از نظم و اقتدار خود استفاده می‌کند. در نتیجه هر بی‌حجابی، نوعی نافرمانی تلقی می‌شود و هر نقدی بر سیاست حجاب، به منزله شک در مبانی وفاداری سیاسی.

به همین دلیل است که رسانه رسمی، در مواجهه با سخنان باهنر، از پرسشگری عبور کرده و به بازجویی رسیده است. مجری شبکه افق با لحنی که در ویدیوها شنیده می‌شود، نه در پی فهم، بلکه در پی بازگرداندن گفتار به مدار مطلوب و امن هسته اصلی قدرت است.

در چنین فضایی، نه تنها شهروندان، بلکه حتی سیاستمداران «خودی» هم از خطر تفسیر سیاسی مصون نیستند.

در این میان به نظر می‌رسد رسانه‌ای که از منابع ملی ارتزاق می‌کند به جای آنکه پل میان جامعه و قدرت باشند، به ابزار سنجش میزان «وفاداری» بدل شده‌اند. 

جامعه اما مسیر خود را می‌رود. وقتی مردم می‌بینند که حتی چهره‌هایی چون باهنر، به خاطر طرح یک نکته حقوقی درباره حجاب بازخواست می‌شوند، باورشان به امکان گفت‌وگو و اصلاح درون‌ساختاری کمتر می‌شود.