یک کارشناس مدیریت منابع آبی در پاسخ به این پرسش که آیا انتقال پایتخت می‌تواند بحران تهران را کاهش دهد، گفت: تأثیر انتقال پایتخت بر کاهش مخاطرات زیست‌محیطی بسیار ناچیز و حدود پنج درصد است. دلیل آن این است که بخش عمده مشکلات تهران ناشی از ماهیت تجاری و توسعه بی‌وقفه آن است، نه صرفاً پایتخت بودنش.

به گزارش ایسنا، داریوش مختاری با بیان اینکه موضوع انتقال پایتخت ابعاد سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، تاریخی، اقتصادی و زیست‌محیطی دارد، گفت: هرگونه تصمیم در این زمینه باید بر اساس مطالعات دقیق و گزارش‌های کارشناسی باشد. یک تصمیم درست زمانی اتخاذ می‌شود که در قالب گزارش‌های مبسوط، اجماع کارشناسان و تحلیل هزینه- فایده به‌دست آید. وی ادامه داد: انتقال پایتخت یک اقدام پیچیده است که نباید صرفاً از منظر سیاسی یا اداری به آن نگاه کرد. برای رسیدن به نتیجه درست، باید مراکز پژوهشی و شرکت‌های مهندسی مشاور مطالعات دقیق و کمی انجام دهند و در همان حال، نمی باید صرفاً به گزارش‌های توصیفی بسنده کرد.

بارگذاری‌های فراتر از توان دشت تهران

این کارشناس مدیریت منابع آبی با بیان اینکه بارگذاری ها در جغرافیای تهران سال‌هاست از ظرفیت بوم‌شناختی آن فراتر رفته است، اظهار کرد: مساحت تهران اکنون حدود ۹۵۰ کیلومتر مربع است در حالی که این شهر باید حداکثر ۲۰۰ کیلومتر مربع وسعت می‌داشت تا با توان اکولوژیک دشت سازگارتر باشد.

وی افزود: توسعه بی‌رویه کاربری شهری، رشد صنایع، کشاورزی و حفر حدود ۱۴ هزار حلقه چاه مجاز و ۱۴ هزار چاه غیرمجاز، فشار سنگینی بر منابع آب این دشت وارد کرده است. برای مقایسه، دشت مرودشت در فارس با وجود وسعت و منابع اکولوژیک بیشتر، چنین بارگذاری ندارد.

به گفته مختاری، حدود ۳۰ درصد از یک میلیارد و ۱۰۰ میلیون متر مکعب آب مصرفی تهران از چاه‌ها تأمین می‌شود و علاوه بر آن، ده‌ها چاه برای فضای سبز و آبیاری شهری نیز وجود دارد که مجموعا به فرونشست دشت تهران انجامیده است.

تهران؛ شهری وابسته به آب قرضی انتقال بین حوضه‌ای

مختاری با اشاره به اینکه تهران سال‌هاست از حوزه‌های آبریز اطراف خود مانند سدهای لار، طالقان و دیگر سدهای استان‌های همجوار آب قرض می‌گیرد، توضیح داد: اکنون حتی بحث انتقال آب از خلیج فارس یا مازندران هم مطرح است. اینها همه راه‌حل‌های پرهزینه و مخرب زیست‌محیطی‌اند که به دلیل تداوم بارگذاری، نمی‌توانند مشکل را برطرف کنند.

وی تأکید کرد: هر بار ظرفیت جدیدی برای عرضه آب فراهم شود، تقاضا باز هم جلوتر حرکت می‌کند و بارگذاری بیشتر می‌شود. بنابراین، انتقال آب از دریا یا دیگر حوضه‌ها فقط تأخیر در بحران است و نه راه‌حل.

انتقال بحران به نقطه‌ای دیگر

وی با بیان اینکه رفت و آمدهای اداری و جمعیت غیرساکن بخش کوچکی از بارگذاری های جغرافیای تهران را تشکیل می‌دهند، ادامه داد: حتی اگر وزارتخانه‌ها، سفارتخانه‌ها و نهادهای حکومتی جابه‌جا شوند، تأثیر چندانی بر بحران‌های اصلی زمین شناختی تهران نخواهد داشت.

این کارشناس با بیان اینکه انتقال پایتخت صرفاً معضلات را از تهران به نقطه‌ای دیگر منتقل می‌کند، گفت: «تجربه شهرهایی مانند شیراز، مشهد، اصفهان و تبریز نشان داده که توسعه بی‌برنامه و شهرک‌سازی‌های گسترده، به سرعت بحران‌های محیط‌زیستی و اجتماعی را در آن‌ها تشدید کرده است. اگر پایتخت جدیدی ایجاد شود، همان مشکلات بارگذاری، تغییر کاربری و رانت‌های زمین در مقیاسی تازه و بزرگتر تکرار خواهد شد.

وی افزود: مثلاً در شیراز، توسعه شهری از ۲۰ هزار هکتار کاربری اراضی شهری فعلی به بیش از ۴۱ هزار هکتار حوضه شهری رسیده و وزارت مسکن و شهرسازی، برنامه توسعه ۱۰۰ هزار هکتاری را برای محدوده اراضی شهری شیراز دنبال می‌کند در حالی که منابع آب کافی وجود ندارد. همین وضعیت می‌تواند در پایتخت جدید هم رخ دهد و بحرانی تازه بیافریند.

مختاری با بیان اینکه بهتر است به جای انتقال پایتخت، سیاست‌گذاری‌ها اصلاح شود، تاکید کرد: بودن پایتخت در تهران حتی می‌تواند مزیت باشد؛ چرا که مشکلات در برابر دید سیاستمداران قرار دارد و فشار بیشتری برای اصلاح تصمیمات ایجاد می‌شود.

وی تصریح کرد: راهکار درست، توسعه صنایع دانش‌بنیان و کم‌آب‌بر، جلوگیری از تغییر کاربری اراضی، توقف تراکم‌فروشی و اصلاح مدیریت شهری است. تنها با چنین اقداماتی می‌توان بارگذاری تهران را کاهش داد و از فروپاشی زیست‌محیطی جلوگیری کرد.