شهرداری تهران از سال ۱۳۹۰ تا ۱۴۰۳ بیش از ۲ هزار و ۶۰۸ میلیارد تومان برای ساخت، تجهیز و توسعه مساجد، حسینیه‌ها و حوزه‌های علمیه هزینه کرده است. این رقم معادل حدود نیم درصد از کل بودجه شهرداری تهران در این بازه زمانی است. اگرچه این سهم در نگاه اول اندک به نظر می‌رسد، اما در شرایطی که شهر تهران با چالش‌های جدی در حوزه حمل‌ونقل عمومی، آلودگی هوا، کمبود فضای آموزشی و بحران مسکن مواجه است، تخصیص چنین رقمی به ساخت مساجد، نیازمند بررسی دقیق‌تر از منظر هزینه فرصت است.

به گزارش اقتصاد24، چندی پیش بود که مسعود پزشکیان، در اظهاراتی صریح گفت: «کارمان شده فقط به یک مشت بنیاد و سازمان‌های الکی که به هیچ دردی نمی‌خورند، پول بدهیم. برخی موارد به کسانی بودجه تعلق می‌گیرد که نباید تعلق بگیرد ... چرا باید به اینها پول بدهیم در حالی که معیشت مردم را نمی‌توانیم تأمین کنیم؟ گفتم آقایان این بساط باید جمع شود.» در همین حال روز یکشنبه، مجید غفوری، مسئول ساماندهی مساجد تهران اعلام کرد که برنامه‌ریزی شده تا هر ماه یک مسجد جدید در پایتخت کلنگ‌زنی شود. تخصیص بودجه‌های هنگفت به نهاد‌های خاص که اکنون صدای اعتراض پزشکیان را هم بلند کرده، سال‌هاست که از سوی کارشناسان اقتصادی و افکار عمومی بلند شده است، اما آنچه به آن باید توجه داشت این است که پزشکیان اکنون در قامت رئیس جمهور، مسئول تدوین برنامه دخل و خرج کشور است. گرچه فشار‌های سیاسی، کار او را برای حذف یا کاهش اعتبار این نهاد‌ها دشوار می‌کند.

طبق آماری که معاون مرکز رسیدگی به امور مساجد استان تهران در سال ۱۴۰۲ عنوان کرده، حدود ۳ هزار و ۵۰۰ مسجد در پایتخت وجود دارد که از این تعداد، حدود هزار مسجد غیرفعال‌اند. در سطح کشور نیز از مجموع ۶۵ هزار مسجد، بیش از ۵۰ درصد آنها غیرفعال و ۵۳ درصد فاقد امام جماعت‌اند. با وجود این، مرکز رسیدگی به امور مساجد و همچنین شهرداری تهران همچنان بر ساخت مساجد جدید تاکید دارند؛ رویکردی که به جای احیای ظرفیت‌های موجود، بر توسعه فیزیکی بدون بهره‌برداری متمرکز شده است. در چنین شرایطی، تخصیص ۱۳۸ میلیارد تومان بودجه برای امور مساجد، بدون برنامه‌ریزی برای فعال‌سازی مساجد غیرفعال می‌تواند به هدررفت منابع عمومی منجر شود.

لازم به تاکید است، هزینه فرصت به زبان ساده یعنی منابعی که می‌توانستند در جای دیگری با بازده بالاتر استفاده شوند. طبق اعلام رئیس اتحادیه نوشت‌افزار تهران، در سال تحصیلی گذشته، به دلیل فشار مالی ناشی از هزینه‌های تحصیل، ۷۵۰ هزار دانش‌آموز ترک تحصیل کردند که ۱۵۰ هزار نفرشان در مقطع ابتدایی بودند. با چنین بودجه‌های میلیاردی با در نظر گرفتن اینکه تهیه لوازم التحریر برای دانش‌آموزان حدود ۳ میلیون تومان هزینه برمی‌دارد، می‌شد برای چند ده هزار دانش‌آموز محروم بسته تحصیلی کامل تهیه کرد و از ترک تحصیل آنان جلوگیری کرد.

در حوزه سلامت طبق برآورد‌های وزارت بهداشت هزینه راه‌اندازی یک مرکز سلامت محله‌ای با تجهیزات پایه و نیروی انسانی حدود ۶ میلیارد تومان است بنابراین با این میزان بودجه، امکان راه‌اندازی ۲۳ مرکز سلامت محله‌ای در مناطق فاقد زیرساخت درمانی وجود دارد. در حوزه معیشت نیز، با تورم بالای ۴۵ درصد و خط فقر حدود ۱۴ میلیون تومان در ماه در تهران، با مبنا قرار دادن اینکه حداقل هزینه خوراک یک خانوار در سال ۱۴۰۴، ۱۱ و نیم میلیون تومان است، می‌شد یارانه غذایی یک ساله برای هزار خانوار محروم یا بسته حمایتی ترکیبی برای بیش از ۵۵ هزار خانوار محروم فراهم کرد.

در چنین شرایطی، ساخت و تجهیز مساجد جدید در حالی که هزاران مسجد غیرفعال هستند نه‌تنها بهره‌وری ندارد، بلکه هزینه فرصت سنگینی بر دوش جامعه می‌گذارد.

اقتصاد مذهبی در ایران ساختاری پیچیده و چندلایه دارد. نهاد‌های مختلفی از جمله سازمان تبلیغات اسلامی، مرکز رسیدگی به امور مساجد، حوزه‌های علمیه و شهرداری‌ها در تأمین مالی و مدیریت مساجد نقش دارند. با این حال، نبود شفافیت مالی، فقدان ارزیابی عملکرد و نبود نظام بهره‌وری، باعث شده تا بخش قابل توجهی از این منابع بدون بازده اجتماعی مشخص مصرف شوند.