رامتین موثق

در چند دهه گذشته، و به خصوص با آغاز و تشدید تنش‌های جمهوری اسلامی با غرب، ایرانیان هرساله افت کیفیت زندگی و رفاه خود را احساس می‌کنند و در این میان طبقات متوسط رو به پایین و طبقات زحمتکش جامعه بیشترین فشار اقتصادی را متحمل شده‌اند.

پژوهشگر موسسه عالی آموزش و پژوهش مدیریت و برنامه‌ریزی: حوزه‌هایی مانند شرایط اقتصادی و کیفیت اقتصادی بیشترین افت‌ها را در شاخص رفاهی لگاتوم داشته به صورتی که رتبه ایران در حوزه شرایط اقتصادی 162 از بین 169 کشور است. به طور کلی بحران‌های مزمن اقتصادی، کاهش سرمایه‌گذاری فزاینده در محیط اقتصادی، افت کیفیت حکومت‌داری و مشارکت پایین سیاسی به افت شاخص‌های رفاهی منجر شده است

آمارهای جهانی نیز حاکی از کاهش سطح رفاه در ایران است. ایران با کسب رتبه ۱۲۶ از میان ۱۶۷ کشور در شاخص لگاتوم، در پایین‌ترین سطوح رفاه قرار گرفته است. در حالی که در بخش‌هایی مانند سلامت و آموزش وضعیت نسبتا قابل قبول است، اما شاخص‌هایی، چون محیط‌زیست، کارآفرینی و سرمایه‌گذاری در بحران به سر می‌برند. لازم به توضیح است که موسسه لگاتوم هر ساله وضعیت کلی رفاه در کشور‌های مختلف را مورد بررسی قرار می‌دهد و نتایج آن را به شکل یک گزارش جامع منتشر می‌کند. این گزارش بر پایه یک چارچوب چندبعدی طراحی شده که در آن رفاه صرفا به مسائل اقتصادی محدود نمی‌شود بلکه ابعاد اجتماعی و انسانی را نیز دربرمی‌گیرد. این کاهش رفاه هم در حالی رخ داده است که ایران سرشار از منابع طبیعی است و زمانی در حال رقابت تنگاتنگ با اقتصاد کشورهای همسایه نظیر ترکیه و عربستان بود اما به نظر می‌رسد که منابع طبیعی برای ایرانیان رفاه فراهم نکرده و رفاه ایرانیان نسبت به کشورهای همسایه فاصله عمیقی گرفته است.

یک تحلیلگر اقتصاد کلان در گفت‌وگو با «توسعه ایرانی» به تحلیل وضعیت رفاه ایران در شاخص لگاتوم پرداخته است.

روند نزولی شاخص رفاهی ایران از 2 دهه گذشته

پژوهشگر موسسه عالی آموزش و پژوهش مدیریت و برنامه‌ریزی در گفت‌وگو با «توسعه ایرانی»، ابتدا به نحوه رتبه‌بندی کشورها در شاخص رفاهی لگاتوم اشاره کرد و گفت: شاخص لگاتوم یک شاخص ترکیبی است که عملکرد کشورها را در حوزه‌هایی مثل شرایط اقتصادی، سرمایه اجتماعی، شرایط سرمایه‌گذاری، سلامت، آموزش، کیفیت اقتصادی و ... بررسی و طبق این مسائل رتبه‌بندی می‌کند. ابوالفضل گرمابی درباره رتبه ایران در این شاخص یادآور شد: رتبه ایران در شاخص لگاتوم از سال ۲۰۰۷ تا آخرین گزارش سال ۲۰۲۳، علیرغم برخی نوسانات، به طور کلی بدتر شده است به طوری که از رتبه ۱۱۹ در سال ۲۰۰۷ به ۱۲۶ در سال ۲۰۲۳ رسیده.

او با اشاره به رتبه 162 ایران در حوزه شرایط اقتصادی از بین 167 کشور، اظهار کرد: بررسی در بعضی از حوزه‌ها بیشتر نشان‌دهنده این ناکارآمدی است اما دلیل اصلی افت شاخص را باید در حوزه‌های مختلف جداگانه بررسی کرد زیرا بدتر شدن در حوزه‌های مختلف در رتبه کلی در شاخص تاثیرگذار است.

این کارشناس مسائل اقتصادی افزود: حوزه‌هایی مانند شرایط اقتصادی و کیفیت اقتصادی بیشترین افت‌ها را داشته زیرا التهابات اقتصادی مانند تورم، ناکارآمدی و کاهش سرمایه ثابت به آن دامن زده است. در حوزه‌هایی مانند سرمایه اجتماعی و آزادی فردی هم، شرایط ارزیابی شده به تدریج بدتر شده است که آن را باید ناشی از کاهش سطح اعتماد و مشارکت سیاسی و مدنی دانست.

نقشی که ایران در پازل جهانی سرمایه‌داری بازی می‌کند، به مراتب ضعیف‌تر از عربستان، امارات و کویت است. آنها به نوعی جایگاه خود را در همکاری استراتژیک با آمریکا تعریف کرده‌اند و الان هم در همکاری استراتژیک با چین قرار می‌گیرند اما نقش ایران در این پازل به هیچ عنوان همکاری استراتژیک نیست و برای مثال مانند آن‌ها سرمایه‌گذاری جذب نمی‌کند و این در حوزه‌های مختلف شاخص لگاتوم را پایین‌تر می‌آورد

به اعتقاد او، به طور کلی بحران‌های مزمن اقتصادی، کاهش سرمایه‌گذاری فزاینده در محیط اقتصادی، افت کیفیت حکومت‌داری و مشارکت پایین سیاسی به افت شاخص‌های رفاهی منجر شده است.

مافیای ترکیه به شدت ایران عمل نمی‌کند!

گرمابی درباره علت اینکه «چرا سرمایه‌گذاری در کشورهای همسایه مانند ترکیه از ایران فراتر رفته و در کل فاصله ایران و این کشورها در شاخص لگاتوم افزایش پیدا کرده است؟»، پاسخ داد: سرمایه‌گذاری صنعتی در دورپیمایی سرمایه قدری بخش مولد را تحریک می‌کند ولی ایران که به صورت مداوم از محل رانت منابع می‌خواهد این قضیه را تامین کند، مسلما در حوزه سرمایه‌گذاری نمی‌تواند موفق باشد.

او تصریح کرد: در این قضیه حضور احزاب سیاسی و مشارکت سیاسی هم موثر می‌شود که حاکمیت آن کشور در ربایش منافع و گره‌گاه‌های اصلی اقتصاد به شدت حاکمیت و مافیای ایرانی عمل نمی‌کند و نمی‌تواند عمل کند. در ترکیه شدت سوق پیدا کردن منافع به سمت گروه‌های ذی‌نفوذ کمتر از ایران است و به همین دلیل انتفاع از این منافع در بخش‌های غیرمولد کاهش پیدا می‌کند.

این تحلیلگر مسائل اقتصادی ادامه داد: شاهدیم که در اقتصاد ایران، به خصوص در 2 دهه اخیر، بحث سرمایه‌داری مالی هم به رانت منابع دامن زده و نیازی به سرمایه‌گذاری مولد نمی‌بیند. همچنین بخش زیادی از شاخص لگاتوم مربوط به موضوعات مدنی مثل مشارکت و غیره است که در کشورهایی مثل ترکیه شرایط بهتری دارد.

نقش ضعیف‌تر ایران در پازل سرمایه‌داری جهانی

گرمابی درباره مقایسه شاخص رفاهی ایران با کشورهای عربی همسایه، عنوان کرد: البته نقشی که ایران در پازل جهانی سرمایه‌داری بازی می‌کند، به مراتب ضعیف‌تر از نقشی است که عربستان، امارات و کویت بازی می‌کنند. او توضیح داد: آنها به نوعی جایگاه خود را در همکاری استراتژیک با آمریکا تعریف کرده‌اند و الان هم در همکاری استراتژیک با چین قرار می‌گیرند اما نقش ایران در این پازل به هیچ عنوان همکاری استراتژیک نیست و برای مثال مانند آن‌ها سرمایه‌گذاری جذب نمی‌کند. آنها در پازل بزرگ سرمایه‌داری جهانی بوده‌اند و اکنون هم به سمت سرمایه‌داری چینی شیفت می‌کنند و در همکاری استراتژیک با آن قرار می‌گیرند اما بازی ایران مشابه بازی کنیا در آفریقا و افغانستان است که می‌خواهد از منابع طبیعی بهره گیرد.

این پژوهشگر اقتصادی همچنین مطرح کرد: ما بیشتر نقش مونتاژگر را بازی می‌کنیم و سرمایه‌داری جهانی نیازی نمی‌بیند که نقش بالاتری به ایران بدهد.

گرمابی افزود: خود سرمایه ایرانی هم به سمت انباشت در همین کشورهای امارات، ترکیه، آمریکا و به خصوص کانادا، میل کند و این روند برخلاف سرمایه عربستان است که میل دارد در حلقه‌هایی که با سرمایه غربی و چینی تشکیل داده است، صنعت نفت و گاز خود را ارتقا دهد.

ابوالفضل گرمابی در گفت‌وگو با «توسعه ایرانی»: اصولاً زمانی که حاکمیت سیاسی ارتقای رفاه را وظیفه خود نداند، فقط رفاه اقشاری را افزایش می‌دهد که نسبت به آنها پاسخگو و مدیون است و مسلما در شرایطی که سطح مشارکت سیاسی و اقتصادی اقشار مختلف پایین و حاکمیت بیشتر متکی بر کنترل عواید حاصل از منابع طبیعی، به خصوص درآمدهای نفتی باشد، ریل سیاست‌گذاری را به سمت افزایش رفاه جامعه نخواهد برد

او تاکید کرد که سرمایه ایرانی اینجا صرفا یک مسیر یک‌طرفه را طی می‌کند و این در حوزه‌های مختلف شاخص لگاتوم را پایین‌تر می‌آورد.

انحراف از تولید به توزیع با لطف نئولیبرالیسم

این تحلیلگر مسائل اقتصاد کلان در ادامه، با اشاره به رتبه 130 ایران در سرمایه‌گذاری، بررسی منطق سرمایه را برای تحلیل صحیح چالش‌های ایران در حوزه سرمایه‌گذاری لازم دانست.

گرمابی در توضیح منطق سرمایه ایران، گفت: سرمایه در ایران برای سال‌های طولانی از دکترین تولید، مبتنی بر دورپیمایی سرمایه در محیط مولده، فاصله گرفته و در دکترین توزیع، و به طور خاص در رانت منابع، متمرکز بوده است. در ۲ دهه اخیر هم شدت این انحراف، یعنی از دکترین تولید به دکترین توزیع، به لطف سیاست‌گذاری‌های نئولیبرال و ابزارسازی‌های مالی بیشتر شده و به ارتزاق از بهره سرمایه تمرکز کرده‌اند.

او ادامه داد: سرمایه در دکترین تولید به دنبال ایجاد و کسب ارزش افزوده به واسطه استفاده از نیروی کار در بخش‌های مولد است. این خود نیازمند تشدید سرمایه‌گذاری است، اما زمانی که سرمایه در ارتزاق از رانت منابع متمرکز شده باشد، سعی می‌کند به جای خلق ارزش‌افزوده از یک طرف از ارزش افزوده تولید شده توسط کارگران کشورهای واردکننده نفت و گاز منتفع شود و از طرف دیگر با فروش محصولات وارداتی و فرآورده‌های انرژی به مصرف‌کنندگان داخلی بخش بزرگی از ارزش افزوده نازل بخش‌های تولیدی نابهینه را، که با تکنولوژی و سرمایه پایین مشغول هستند، در داخل ببلعد.

این کارشناس تصریح کرد: افزایش وزن انتفاع از بهره سرمایه به واسطه نهادهای مالی، که در دو دهه اخیر رشد کرده‌اند، کاهش سرمایه‌گذاری صنعتی را تشدید می‌کند.

سرمایه در ایران برای سال‌های طولانی از دکترین تولید، مبتنی بر دورپیمایی سرمایه در محیط مولده، فاصله گرفته و در دکترین توزیع، و به طور خاص در رانت منابع، متمرکز بوده است. در دو دهه اخیر هم شدت این انحراف، از دکترین تولید به دکترین توزیع، به لطف سیاست‌گذاری‌های نئولیبرال و ابزارسازی‌های مالی بیشتر شده و به ارتزاق از بهره سرمایه تمرکز شده است

اقتصاد مبتنی بر رانت کیفیت ندارد

گرمابی همچنین درباره سقوط ایران در حوزه شرایط کسب‌وکار عنوان کرد: سقوط ایران در شرایط کسب‌وکار هم در همین افق قابل تحلیل است. او توضیح داد: مشکل مزمن و قدیمی ایران در تکمیل و تشدید دورپیمایی سرمایه در دکترین تولید، به جای درجا زدن، حتی به افول ظرفیت‌های رشد پایدار، نوآوری و ایجاد شغل‌های مولد دامن زده است. این شرایط نزولی در حوزه سرمایه‌گذاری و شرایط کسب‌وکار موجب بدتر شدن حوزه کیفیت اقتصادی، شامل رشد اقتصادی، نابرابری و تورم هم شده است که خود را در سقوط 5 پله‌ای در کیفیت اقتصادی و رسیدن به رتبه ۱۳۸ نشان می‌دهد.

این تحلیلگر تاکید کرد: نمی‌توانیم به طور کلی از اقتصاد مبتنی بر تصاحب رانت و انتقال ارزش از صنایع پایین دستی، با مشخصه انباشت سرمایه پایین و اشتغال بالا، به صنایع بالادستی، با مشخصه انباشت سرمایه بالا و اشتغال پایین، انتظار رشد بالا داشته باشیم که البته همین موضوع، درجا زدن بهره‌وری را اجتناب‌ناپذیر می‌کند.

به گفته او، در کشوری مانند ایران به دست آوردن موقعیت اقتصادی بیشتر از همه مبتنی بر ربایش قدرت خرید از مسیر رشد تورمی مزمن قیمت‌هاست و نابرابری درآمدی هم که هر سال رشد فزاینده دارد، به بدتر شدن حوزه کیفیت اقتصادی منجر می‌شود که رتبه ایران را در شاخص لگاتوم بدتر می‌کند.

حاکمیت به فکر رفاه نیست

گرمابی اظهار کرد: کاهش رتبه ایران در شاخص رفاهی لگاتوم در شرایطی رخ می‌دهد که کشور سرشار از منابع طبیعی، از جمله ذخایر انرژی و معادن است اما خود این معادن و منابع طبیعی برای ایران رفاه به همراه نیاورده است.

او درباره چرایی نبود رفاه در ایران علی‌رغم منابع طبیعی بالا، بیان کرد: پاسخ این موضوع را باید در نحوه مدیریت منابع و نحوه هدایت آنها به سمت ارتقای رفاه دانست. ابزارهای هدایت به سمت رفاه در حاکمیت سیاسی کشور نهفته است. اصولاً زمانی که حاکمیت سیاسی ارتقای رفاه را وظیفه خود نداند، نمی‌تواند رفاه را رقم بزند.

پژوهشگر موسسه عالی آموزش و پژوهش مدیریت و برنامه‌ریزی تصریح کرد: در واقع حاکمیت سیاسی فقط رفاه اقشاری را افزایش می‌دهد که نسبت به آنها پاسخگو و مدیون است و مسلما در شرایطی که سطح مشارکت سیاسی و اقتصادی اقشار مختلف در حاکمیت پایین باشد و حاکمیت بیشتر متکی بر کنترل عواید حاصل از منابع طبیعی، به خصوص درآمدهای نفتی باشد، ریل سیاست‌گذاری را به سمت افزایش رفاه جامعه نخواهد برد.

گرمابی افزود: اگر بخواهیم درون اقتصاد سیاسی سرمایه‌داری ایران صحبت کنیم، اجتماع ایرانی با ابزار مالیات نمی‌تواند کارکرد دولت را کنترل کند چون دولت کنترل منابع سرشار انرژی را در دست دارد و چندان نگران عملکرد ضعیف خود در حوزه‌های رفاهی نیست که این موضوع موجب افزایش تدریجی ناکارآمدی حاکمیت، به خصوص فساد سیستمی و زمینه‌ساز نزول شرایط رفاهی جامعه است.