نفت،‌ ماده شیمیایی سیاه و گران‌بهایی است که فروختن آن به تنهایی می‌تواند نیازهای مالی یک کشور به وسعت و جمعیت ایران را تامین کند. اما آیا بهره‌مندی از این موهبت طبیعی و خدادادی برای ایران منجر به رشد اقتصادی پایدار شده یا برعکس، آن را گرفتار نفرین بی‌ثباتی کرده است؟

به گزارش اکوایران، «رانت طبیعی» یکی از اصطلاحات اقتصادی جالب است که مردم آشنایی کمتری با آن دارند. این عبارت در واقع شرایطی را توصیف می‌کند که در آن یک فرد، بنگاه یا کشور به صورت طبیعی به یک رانت دسترسی دارد و از مواهب آن بهره‌مند می‌شود. تفاوت «رانت طبیعی» با «رانت» این است که در مورد دوم افراد، بنگاه‌ها و کشورها در ایجاد آن نقش دارند اما در مورد اول تنها فاکتور تعیین کننده، طبیعت است. بهره‌مندی از نفت یکی از رایج‌ترین رانت‌های طبیعی است که ایران نیز شانس داشتن آن را به دست آورده است.

بررسی‌ روند 13 ساله رشد اقتصادی ایران تایید می‌کند که این شاخص وابستگی شدیدی به نفت دارد؛ وابستگی‌ای که برای اقتصاد ایران رشدی بی‌ثبات و ناپایدار ایجاد کرده است. رشد اقتصادی ایران به قیمت‌های ثابت سال 1391 در سال 1400، طبق اعلام مرکز آمار برابر با منفی 8.4 درصد بوده است. در سال 92 از سرعت کوچک‌شدن اقتصاد ایران کاسته شد اما رشد همچنان منفی بود (منفی 1.34 درصد) و کاهش رشد عمدتا از سوی بخش‌های دیگر اقتصاد بود. این شاخص اقتصادی در سال‌های بعد نیز کج‌دار و مریز پیش رفت اما در سال 95 نقطه عطفی به ثبت رساند و تا 13 درصد افزایش یافت.

به باور اکثریت تحلیل‌گران اقتصادی، این رشد اقتصادی مثبت و دورقمی حاصل انتظارات مثبتی بود که در پی توافق برجام شکل گرفت و چشم‌انداز روشن از اقتصاد ایران باعث شد تا تولیدات اقتصادی در کشور افزایش یابد. بررسی‌ها نشان می‌دهد که از این رشد 13 درصدی، نفت نزدیک به 9 واحد درصد و دیگر بخش‌های اقتصاد مجموعا حدود 4 واحد درصد سهم داشتند.

با این حال، روند و رفتار کلی در سال‌های بعد نیز بر این اساس بوده که نفت نسبت به سایر بخش‌های اقتصاد سهم بالاتری از رشد اقتصادی داشته است. برای مثال در سال 1402 از رشد اقتصادی 4.5 درصدی، 3 واحد درصد سهم نفت بود؛ یا در سال گذشته از رشد 3 درصدی کل اقتصاد، 1.4 درصد را نفت ایجاد کرده بود. نکته قابل توجه این است که در صورت حذف نفت از اقتصاد حتی رشد غیرنفتی هم به دلیل وابستگی شدید صنایع ایران به این طلای سیاه کاهش می‌یابد. به عبارت دیگر، صنعت در ایران همچنان تا حد زیادی وابسته به نفت و تولیدات نفتی است و اگر این وابستگی در محاسبات لحاظ شود، سهم بخش غیرنفتی هم در رشد کمرنگ می‌شود.

مطالعات گسترده‌ای صورت گرفته که نقش منابع طبیعی بر رشد اقتصادی را در کشورهایی که از این رانت طبیعی بهره‌مند بودند بررسی کرده است. آن چه که بر سر آن اتفاق نظر وجود دارد این است که ویژگی اصلی رشد اقتصادی ایران، وابستگی به نفت است که در نتیجه آن نوسان‌های پرشمار و بی‌ثباتی ایجاد می‌شود. این بی‌ثباتی از چند جهت رخ می‌دهد و کنترل آن به ندرت در دست کشور صاحب نفت است. 

بنابراین، رشد اقتصادی ایران بجز مقاطع زمانی بسیار محدود، وابسته به نفت بوده و همین مسئله آن را آسیب‌پذیر کرده است. این وابستگی بجز رشد بی‌ثبات که سبب تضعیف اقتصاد در سطح کلان می‌شود، آثار سوء دیگر مثل بیماری هلندی نیز به همراه دارد. زمانی که دولت‌ به درآمد نفت متکی باشد، لزومی به ایجاد درآمدهای پایدار نمی‌بیند و برای تامین مخارج روزمره کشور از درآمدهای نفتی که باید خرج عمران و سازندگی کشور شود استفاده می‌کند؛ اقدامی که کمترین نتیجه آن تورم است.