رامتین موثق

خرج‌های عجیب بودجه مملکت، و به عبارت دیگر حاتم‌بخشی‌های منابع عمومی برای مصارف خصوصی هرروز دامنه بیشتری در کشور پیدا می‌کند. بودجه‌های کلان صداوسیما و نهادهای نزدیک به حاکمیت و مذهبی، که در قانون بودجه سالانه کشور هم تصویب می‌شوند، شاید مهمترین نمود این شیوه تخصیص بودجه در کشور باشد اما گویا این نهادها به بودجه عمومی کشور هم قانع نیستند و چشم طمع به بودجه وزارتخانه‌های مهم و حیاتی کشور دوخته‌اند.

به گزارش میز نفت، در دولت سیزدهم و طی سفر استانی رئیسی به قم، تأمین مالی تعدادی از پروژه‌های این استان به شرکت ملی نفت واگذار شد؛ از جمله کمک مالی ۵۰۰ میلیاردتومانی برای ساخت، تکمیل و تجهیز مدارس دینی و حوزه‌های علمیه! وزیر نفت دولت چهاردهم هم در واکنش به این خبر گفته موضوع کمک ۵۰۰ میلیاردتومانی را پیگیری می‌کند؛ اما سؤال اینجاست که چرا باید به وزارت نفت چنین تکلیفی تحمیل شود؟ محل تأمین این کمک‌ها، بودجه مسئولیت‌های اجتماعی وزارت نفت است که در سال‌های گذشته بیش از ۴۰ هزار میلیارد تومان برآورد می‌شود و هزینه‌کردش، برعهده بابک دارابی مشاور وزیر نفت است. دارابی که یکی از یادگاران دولت گذشته در وزارت نفت است، پیگیر پرداخت این مبلغ به استان قم است و مصوبات دولت گذشته را مستمسک پیگیری‌های خود قرار داده است. گرچه وزارت نفت، علاوه بر تأمین بودجه‌های عمرانی و عام‌المنفعه مناطق نفت‌خیز جنوب، باید به سایر استان‌ها و مراکز هم کمک کند، ولی همچنان سؤال اینجاست که حوزه‌های علمیه و مساجد چرا باید در ردیف‌های بودجه‌ای قرار بگیرند؟

اساسا وزارت نفت با کمبود بودجه‌های متفاوتی در حوزه توسعه‌ای خود هم روبه‌روست. حتی سران مملکت و مدیریت کلان حاکمیت هم به این نتیجه رسیده است که باید خیلی سریع‌تر و با سرمایه‌گذاری گسترده‌تری در حوزه توسعه صنایع نفتی و پتروشیمی اقدام شود. با این اوصاف، اقدامات جانبی نظیر کارهایی که تحت عنوان مسئولیت‌های اجتماعی تلقی می‌شود، در اولویت نیست

نفت، برای که و کجاست؟!

در حالی که جنوب ایران زیر بار نابرابری تاریخی در زیرساخت‌های آموزشی، درمانی و زیست‌محیطی خم شده است، انتشار اسناد تخصیص بودجه‌ای بالغ بر ۵۰۰ میلیارد تومان از منابع وزارت نفت به برخی نهادهای مذهبی مستقر در قم، بار دیگر زخم ناپیدای عدالت منطقه‌ای را تازه کرد؛ زخمی که سال‌هاست بر تن جوامع میزبان صنعت نفت باقی مانده است.

به گزارش عصرایران، کمک‌هایی که ذیل عنوان کلی و پرابهام «حمایت از طرح‌های فرهنگی و آموزشی» گنجانده شده‌اند؛ اما نه با منطق جغرافیای عملیاتی صنعت نفت همخوانی دارند، نه با اولویت‌های توسعه‌ای مناطق اثرپذیر، و نه حتی با خط‌مشی‌های مصرح دولت چهاردهم که بر تمرکز مسئولیت اجتماعی بر «مدرسه‌سازی و ارتقاء آموزش در مناطق محروم» تأکید دارد.

بر اساس صورت‌جلسات رسمی دور دوم سفرهای استانی دولت قبل، وزارت نفت متعهد به پرداخت مبالغی شده است بعضا اعدادی نجومی هستند اگرچه به ‌نام «آموزش» ثبت شده‌اند، اما در مناطقی هزینه می‌شوند که نه میزبان میادین نفتی‌اند، نه متأثر از آثار اجتماعی و زیست‌محیطی صنعت، و نه نیازی عاجل‌تر از مناطق نفت‌خیز کشور دارند. در همان زمان، استان‌هایی چون خوزستان، ایلام، هرمزگان، بوشهر و سیستان و بلوچستان هنوز درگیر ابتدایی‌ترین ملزومات توسعه‌اند؛ از مدارس کپری و خانه‌های بهداشت غیرفعال، تا تنش‌های آبی، آلودگی شدید هوا، و کمبود امکانات درمانی.

نفت، سرمایه‌ای است ملی اما رنجِ تولید آن، محلی است. در جنوب و غرب کشور، هنوز کودکانی هستند که در کلاس‌های ۴×۳، بدون کولر و با حداقل امکانات، درس می‌خوانند، زنانی که در سایه‌ی فلرهای گازی زندگی می‌کنند، اما از دسترسی به درمانگاه و خدمات اولیه محروم‌اند. در این شرایط، تخصیص منابع عظیم صنعت نفت به پروژه‌هایی در قم، ولو با عنوان «آموزش»، اگر هم قانونی باشد، بی‌عدالتی است.

سهم کودکان خوزستان، غرب کارون، یا بلوچستان از این ۵۰۰ میلیارد تومان کجاست؟ سهم زنان روستاهای هرمزگان و ایلام از بودجه مسئولیت اجتماعی چیست؟ و مهم‌تر از همه، کدام سازوکار نظارتی و پاسخ‌گو تضمین می‌کند که منابع CSR نه در سایه‌روشن قدرت، که در روشنای عدالت توزیع شوند؟

ورود به وادی‌های بی‌ربط

یک تحلیلگر مسائل انرژی در گفت‌وگو با «توسعه ایرانی»، در ارزیابی خود از تخصیص 500 میلیارد تومان از بودجه وزارت نفت برای ساخت مدارس مذهبی در قم، اظهار کرد: درباره این موضوع یک دعوای قدیمی موجود است که برخی اشاره می‌کنند که اساسا وزارت نفت با کمبود بودجه‌های متفاوتی در حوزه توسعه‌ای خود هم روبه‌روست.

فرزین سوادکوهی با اشاره به اینکه حتی سران مملکت و مدیریت کلان حاکمیت هم به این نتیجه رسیده است که باید خیلی سریع‌تر و با سرمایه‌گذاری گسترده‌تری در حوزه توسعه صنایع نفتی و پتروشیمی اقدام شود، تصریح کرد: با این اوصاف، اقدامات جانبی نظیر کارهایی که تحت عنوان مسئولیت‌های اجتماعی تلقی می‌شود، در اولویت نیست. با این استدلال که چون وزارت نفت وزارتخانه درآمدزایی برای اقتصاد است، دلیل نمی‌شود که بودجه این وزارتخانه صرف این کارها شود.

او افزود: این روند ممکن است که رقم خیلی زیادی را شامل نشود ولی به هرحال یک بخشی از کار را در حوزه‌های توسعه‌ای می‌تواند تامین کند. پس به شخصه موافق این اختصاص نیستم. وزارت نفت در سال‌های گذشته، و به خصوص در دولت پیشین، اقدامات این چنینی داشته و وارد وادی و حوزه‌هایی که شده است که لزوما مسئولیتش بر عهده آن نبوده است. به اعتقاد این کارشناس، کارهایی مثل مدرسه‌سازی، مسکن‌سازی و غیره، مسئول خاص خود را در کشور دارد و دلیلی ندارد وزارت نفت وارد این قبیل کارها شود و با این کارها تلاش کند بخشی از مسئولیت‌های اجتماعی خود را انجام دهد.

اولویت مسئولیت اجتماعی وزارت نفت 

در محیط‌زیست

سوادکوهی درباره اولویت‌بندی مسئولیت‌های اجتماعی وزارت نفت بیان داشت: مسئولیت‌های اجتماعی وزارت نفت به خصوص در حوزه محیط‌زیستی بسیار مهم‌ترست.

یک کارشناس انرژی:  اگر وزارت نفت بخواهد اقدامی هم بکند بهترست که در حوزه محیط‌زیستی ورود کند. مثلا برای جمع‌آوری گازهای همراه وارد شود و با اقدامتی که متناسب شرایط تحریم است، تجهیزات جمع‌آوری گازهای همراه را به هر شکلی که هست وارد کشور کند و این تکنولوژی، یعنی تکنولوژی نوفلرینگ یا زیروفلرینگ را حتی‌المقدور در سطح کشور، هرچه زودتر اجرایی کند

او ادامه داد: اگر وزارت نفت بخواهد اقدامی هم بکند بهترست که در حوزه محیط‌زیستی ورود کند. مثلا برای جمع‌آوری گازهای همراه وارد شود و با اقدامتی که متناسب شرایط تحریم است، تجهیزات جمع‌آوری گازهای همراه را به هر شکلی که هست وارد کشور کند و این تکنولوژی، یعنی تکنولوژی نوفلرینگ یا زیروفلرینگ را حتی‌المقدور در سطح کشور، هرچه زودتر اجرایی کند.

این تحلیلگر حوزه انرژی تاکید کرد که تامین تجهیزات جمع‌آوری گاز فلر بسیاری ضروری‌تر از مدرسه‌سازی برای وزارت نفت است. به اعتقاد من اختصاص 500 میلیارد بودجه وزارت نفت برای مدارس مذهبی قم کار چندان درستی نیست اما با توجه به شرایطی که آقایان پیش می‌برند نمیدانم چه حسابی کرده‌اند که فکر کردند می‌توانند چنین کاری بکنند.

عدم توسعه اجتماعی در مناطق نفتی

سوادکوهی درباره اینکه «حتی در مدرسه‌سازی هم آیا مناطق محروم جنوب کشور نیازمندتر از قم به مدرسه نیستند؟»، پاسخ داد: مطمئنا همینطورست و دقیقا باید چنین اولویت‌بندی شود زیرا متاسفانه در مناطق نفتی عدم توسعه اجتماعی در حوزه زندگی شهری و روستایی بیداد می‌کند و آنها بسیار بسیار نیازمندترند. او یادآوری کرد: برخی شرکت‌های خصوصی در روستاهای قشم، برای مثال روستای زینبیه، مدرسه هوشمند ساخته است و نکته اینکه در مناطق محروم چنین کاری انجام شده است.

این کارشناس مسائل انرژی در پایان خاطرنشان کرد: اگر هم قرارست وزارت نفت توسعه‌ای در حوزه مسئولیت‌های اجتماعی انجام بدهد، باید دقیقا در مناطق محروم و نفت‌خیز انجام دهد نه در شهری مانند شهرهای بزرگ و قم که از همه امکاناتی برخوردار هستند؛ وزارت نفت چه مسئولیتی دارد که در قم مدرسه بسازد؟ این کارها در شهرها و روستاهای مناطق محروم بسیار واجب‌تر است.

فرزین سوادکوهی در گفت‌وگو با «توسعه ایرانی»: متاسفانه در مناطق نفتی عدم توسعه اجتماعی در حوزه زندگی شهری و روستایی بیداد می‌کند و آنها بسیار بسیار نیازمندترند. اگر هم قرارست وزارت نفت توسعه‌ای در حوزه مسئولیت‌های اجتماعی انجام بدهد، باید دقیقا در مناطق محروم و نفت‌خیز انجام دهد نه در شهری مانند شهرهای بزرگ و قم که از همه امکاناتی برخوردار هستند

بهانه کسری بودجه برای افزایش قیمت‌ها

یکی از عواملی که سال‌هاست کارشناسان آن را دلیل عمده کسری بودجه می‌دانند، همین مخارج اضافی دولت به نهادهای مذهبی و وابسته است که از بیت‌المال برای خود برج عاج درست کرده‌اند. دولت هم کسری بودجه را به عنوان ابرچالش خود اعلام می‌کند و در هر دولتی سعی بر کنترل و کاهش کسری بودجه به دلیل تورم‌زا بودن آن می‌کند.

اما دولت‌ها و کارشناسان نئولیبرال‌ آنها به جای اینکه متوجه مخارج غیرضروری نظیر همین بودجه نهادهای خاص شوند، عمدتا دست به اقداماتی نظیر حذف ارز ترجیحی و کاهش یارانه‌های بخش‌های مختلف، به خصوص انرژی، می‌زنند که با معیشت مردم ارتباط مستقیم دارد و چندسالی است کسری بودجه به بهانه‌ای برای افزایش قیمت کالاها و خدمات مورد استفاده عام مردم تبدیل شده است در صورتی که با حذف بودجه چنین نهادهایی می‌توان جلوی کسری بودجه را گرفت اما حاکمیت ترجیح می‌دهد منافع و معیشت مردم را به خطر بیندازد تا منافع گروه‌هایی که وابسته به آن هستند.