سعید شمس

حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه دیروز اعلام کرد که ابراهیم رئیسی دوم شهریور برای شرکت در اجلاس رهبران بریکس به میزبانی آفریقای جنوبی عازم این کشور خواهد شد؛ مقام‌های آفریقای جنوبی نیز پیش از این گفته بودند که او این دعوت را پذیرفته است. طرح این موضوع از آن روست که اجلاس «بریکس و ایران: چشم‌اندازهایی برای شراکت و همکاری» با حضور نمایندگان اعضای بریکس و جمعی از سفرای کشورهای خارجی سه‌شنبه 17 مرداد در مرکز مطالعات سیاسی وزارت امور خارجه برگزار شد و ایران به عنوان میزبان تلاش‌های مقدماتی برای پیوست به این گروه را به عمل آورد. اساسا بریکس برای پرداختن به همکاری‌های بین‌المللی ایجاد شده است؛ اما آیا ایران اینطور که مهدی صفری، معاون دیپلماسی اقتصادی وزارت امور خارجه در این کنفرانس گفت، «پتانسیل خوبی برای روابط با بریکس دارد» یا اینکه تحریم‌های جهانی و عدم پیوستن به ‌FATF، موانعی بر سر راه هر گونه همکاری بین‌المللی به‌شمار می‌آید؟

بهمن آرمان، اقتصاددان، در این زمینه معتقد است، اینکه رئیس‌جمهور در اجلاس بریکس یا هر اجلاس و مجمعی جهانی که با موضوع اقتصاد برگزار می‌شود، شرکت کند در نگاه اول اتفاقی مثبت است. به هرحال قانون نانوشته‌ای می‌گوید، کشورها برای توسعه اقتصادی به همکاری تجاری با هم نیازی مبرم دارند؛ اما مشکل بخشی از اقتصاد ما، منشأ دیگری دارد.

این تحلیلگر مسائل اقتصادی در‌ گفت‌و‌گو با «توسعه ایرانی» تصریح کرد: وقتی تحریم هستیم، حضور در اجلاس بریکس و ... سود چندانی برای ما نخواهد داشت. چرا که در نهایت شرکای ما برای دوری جستن از هزینه‌های دور زدن تحریم‌ها چاره‌ای جز فاصله اقتصادی گرفتن از ایران ندارند. در واقع وقتی حتی عراق که از ایران کمک‌های زیادی دریافت کرده، برای پرداخت پول گاز ما اما و اگر می‌کند، تکلیف کشورهای دیگر روشن است. این شرایط نشان می‌دهد تا زمانی‌که با دنیا تعامل نکنیم، نمی‌توانیم برای بازشدن گره‌های اقتصادی امیدی داشته باشیم.

 رقبای سیاسی ایران راه مقابله را ضربه زدن به پیکره اقتصاد می‌دانند

آرمان ضمن تاًکید بر اینکه برای توسعه اقتصادی به تعامل با نظام بین‌الملل نیاز داریم، گفت:‌ مساله و مشکل اصلی که اقتصاد ایران را به ورطه ورشکستگی رسانده است، چیزی جز این نیست که دیپلماسی ایران نگاهی بدبینانه به جامعه جهانی دارد که همین رویکرد موجب شده رقبای سیاسی ایران بهترین راه مقابله با نظام سیاسی را ضربه زدن به پیکره اقتصاد بدانند. در واقع به جای جنگ نظامی، ترجیح‌شان این است که با تحریم و تزریق بحران اقتصادی ضربه نهایی را به پیکر نظام سیاسی ایران وارد کنند. در چنین حالتی است که اقتصاد ما از نفس افتاده است و حال و روز خوشی ندارد.

سرمایه‌گذاری در ایران نازل است

این استاد دانشگاه درباره اهمیت سرمایه‌گذاری خارجی در راستای توسعه اقتصادی بیان کرد: تورم در حالی به حالتی نگران‌کننده رسیده و گره‌های کوری در فضای اقتصادی ایجاد کرده و همه را از تحقق پیشرفت اقتصادی ناامید کرده است که می‌توانیم راه‌حل‌هایی را برای عبور از وضعت موجود در نظر بگیریم. مثلاً رونق تولید و البته اشتغال‌زایی می‌تواند ثبات در تورم و در نتیجه تثبیت قیمت‌ها را به دنبال داشته باشد که البته این مهم برای ما مقدور نیست. به هرحال برای ایجاد شغل طبیعتاً سرمایه‌گذاری الزامی مهم است. متاسفانه به علت شرایطی که فضای دیپلماسسی ایران دارد از  چند دهه اخیرتا امروز نسبتِ سرمایه‌گذاری به تولید ناخالص داخلی در کشور به حدی ضعیف است که حتی در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا در پایین‌ترین سطح خود قرار دارد. اساساً به همین دلیل است که نمی‌توانیم گلیم اقتصاد را از آب بیرون بکشیم.

این اقتصاددان درباره همکاری ایران با روسیه گفت: در حالی روسیه را شریکی مهم و استراتژیک می‌دانیم که روس‌ها به واسطه جنگ اوکراین مشکلات خود را دارند و غرقِ در بحران هستند. با این حال، تصمیم‌گیران فعلی کشور ظاهرا نمی دانند، کشوری که درگیر جنگی مسئله‌دار است، نه تنها نمی‌تواند کمکی کند بلکه همانطور که مشاهده شد، با تحرکات منفعت‌طلبانه‌اش در روند احیای برجام خلل ایجاد کرده است.

اولویت چین، منافع خودش است

او درباره همکاری با چین به‌عنوان دیگر شریک تجاری ایران نیز یادآور شد: چینی‌ها منافع شان را قربانی هیچ کشوری نمی کنند که این روش به قاعده نمی‌تواند اشکال داشته باشد. در واقع هیچ کشوری نباید مصالح ملی و مردمی را برای منافع کشور دیگری نادیده بگیرد. همچنین باید در نظر داشت که چین در هیچ شرایطی به خاطر ایران یا هر کشور دیگری از پول و امکانات موجود در عربستان و خاورمیانه نمی‌گذرد.

در سطح جهانی  ایران اگر بخواهد وارد دادوستد تجاری شود، موانع جدی برای آن وجود دارد، یعنی تا زمانی که تحریم‌ها برچیده نشوند و کشور ما پیوستن به FATF را نپذیرد، راهی برای همکاری اقتصادی- تجاری با جهان وجود نخواهد داشت. پیوستن به بریکس هم در همین مقوله جای می‌گیرد

استاد اقتصاد دانشگاه خاطرنشان کرد: دولت این روزها سعی خود را به کار می‌گیرد تا به طریقی با همسایه‌ها ارتباط سیاسی-اقتصادی برقرار کند که مشخصاً درباره احتمال همکاری با عربستان که اتفاقاً یکی از کشورهای مهم منطقه استراتژیک خاورمیانه است، باید گفت که - قول و قرار‌های گذاشته شده بین ایران و عربستان با هدف برقراری روابط دیپلماتیک است. با این توضیح که تلاش برای تعامل میان دو کشور بر اساس دو توافق‌نامه امنیتی که در دولت اصلاحات انجام شده بود، صورت گرفت است؛ لذا به نظر نمی‌رسد درباره موضوعات دیگری از جمله مراوده اقتصادی توافقی انجام شده باشد؛ پس نمی‌توانیم از توافق با دولت سعودی توقع کاهش مشکلات اقتصادی داشته باشیم.

ایران و عربستان

 مکمل اقتصادی هم نیستند

او یادآور شد: درباره رابطه با عربستان این را هم باید در نظر بگیریم که پتانسیل‌های اقتصادی دو کشور به گونه‌ای هستند که به کار یکدیگر نمی‌آیند. در واقع قتصادِ ایران و عربستان مکمل هم نیستند، یعنی هر دو صادرکننده‌ای جدی در بازار نفت هستند و در اوپک حضور دارند. البته عربستان قدرت سرمایه‌گذاری بسیار بالایی دارد و در صورتی که بخواهد در ایران یا هر کشور دیگری سرمایه‌گذاری کند، پتانسیل و توانایی لازم را دارد؛ اما در شرایط فعلی موضوعات دیپلماتیک مورد بحث هر دو کشور است. البته باید اذعان داشت، نه تنها در روابط با عربستان، بلکه در سطح جهانی  ایران اگر بخواهد وارد داد و ستد تجاری شود، موانع جدی برای آن وجود دارد، یعنی تا زمانی که تحریم‌ها برچیده نشوند و ایران پیوستن به FATF را قبول نکند، راهی برای همکاری اقتصادی- تجاری با جهان وجود نخواهد داشت. پیوستن به بریکس هم در همین مقوله جای می‌گیرد.

آرمان در پایان گفت: معولاً تحریم عاملی برای بروز  و ظهور بحران اقتصادی معرفی می‌شود که باید گفت، با اینکه تحریم ایران ارتباط مستقیمی به دولت‌ها ندارد و تصمیم‌گیری درباره رویکرد دیپلماسی از دست دولتمردان خارج است، اما این سوءمدیریت در نظام اجرایی را نفی نمی‌کند. در واقع وقتی تحریم هستیم، حداقل کاری که می‌توانیم و باید انجام بدهیم، این است که «مدیریتِ شرایط تحریم» را به چهره‌هایی بسپاریم که در کار خبره هستند و به قدری توانمندی دارند که بتوانند در برهه بحرانی حداقل بحران‌زایی نکرده و سختی‌های موجود را سخت‌تر نکنند. این مهم در حالی است که در دولت سیزدهم شاهد تصمیم‌گیری چهره‌هایی هستیم که به طور کاملاً مشخصی با محاسبات اقتصادی غریبه هستند و به همین دلیل، امید به ترمیم فضای اقتصادی در کمترین حالت ممکن خود قرار دارد.