مهرنوش حیدری

 سال‌هاست که دولتمردان و مسوولان به منظور خنثی کردن اثر تحریم‌های شدید؛ سیاست نگاه به شرق و به ویژه روسیه و چین را در روابط و تجارت خارجی دنبال کرده‌ و نسبت به تبعات آن عملا بی‌توجه بوده‌اند.

اقتصاددانان و کارشناسان روابط بین‌الملل و حتی افکار عمومی نسبت به اینکه نباید تمام تخم‌‌مرغ‌ها‌ را در سبد چین و روسیه بگذاریم و دروازه‌های تجارت خارجی را به روی سایر کشورها ببندیم؛ هشدار‌های بسیار داده‌اند. ماه‌های گذشته مشخص شد؛ هشدارها بی‌دلیل نبوده و روسیه سال‌هاست که تمایلی به توسعه صنعت گاز و نقش‌آفرینی در بازارهای جهانی نداشت و حتی به دلیل تحریم‌های ناشی از حمله به اوکراین، سعی کرد اندک بازارهای نفتی ایران را نیز تصاحب کند.

البته ماجرا به اینجا ختم نشده بلکه در سال‌های اخیر همواره از چین به عنوان شریک استراتژیک تجاری نام برده می‌شد و مسوولان مدعی بودند که این کشور دوست و برادر در روزهای سخت پشت ایران را در مجامع بین‌المللی خالی نکرده است؛ اما در هفته‌های اخیر چین که منافع کشورش برهرچیزی ارجحیت دارد با قطر قرارداد 27 ساله گازی منعقد کرد زیرا تامین گاز پایدار و بدون دردسر مورد نیاز چین از عهده قطر برمی‌آید و در کنار آن رئیس‌جمهور چین بدون توجه به روابط سیاسی مخدوش ایران با کشورهای حاشیه خلیج فارس، به عربستان سعودی سفر کرد که به امضای تفاهم‌نامه استراتژیک با این کشور منجر شد و نشان داد دولت چین و شرکت‌های چینی، ریسک همکاری با ایران به عنوان کشوری که تحت تحریم‌های گسترده قرار دارد را نمی‌پذیرند و اینک منافع اقتصادی آن‌ها در گرو حمایت و همکاری با ایران نیست.

برخلاف تصورات برخی از داخلی‌ها به نظر می‌رسد از اهمیت موقعیت استراتژیک و ژئوپولتیک ایران به ویژه در نزد شریک مهم تجاری‌اش؛ یعنی چین کاسته شده است زیرا «شی جین پینگ» به عنوان رئیس‌جمهور چین به سراغ شیوخ عرب رفت و با آنها توافق‌نامه‌های مهم اقتصادی منعقد کرد. جمعه گذشته و در پایان نشست سران عربستان و چین توافق‌هایی در زمینه توسعه روابط سیاسی، اقتصادی، امنیتی، انرژی، آموزشی و فرهنگی میان طرفین به امضا رسید و در پایان این نشست بیانیه مشترکی صادر شد که نکته قابل‌توجه آن؛ موضع‌گیری دو کشور و به‌ویژه چینی‌ها علیه ایران بود؛‌ به عبارتی کشوری که سال‌ها عنوان «متحد و شریک تهران»را یدک می‌کشید؛ با امضای بیانیه‌ ضدایرانی به‌نوعی پشت ایران را خالی کرده است.

چین چرخید؟

محمود خاقانی،‌ کارشناس ارشد حوزه انرژی در گفت‌وگو با «توسعه ایرانی» در پاسخ به این سوال که آیا چرخش شریک استراتژیک ایران به سمت کشورهای حاشیه خلیج فارس حاوی پیام یا نکته‌ای برای دولتمردان و اقتصاد ایران است یا خیر؛ گفت: این اقدام دارای یک پیام بسیار ساده و شفاف است و اینکه دولت‌ها در هر شرایطی به منافع ملی خود فکر می‌کنند و چین نیز به منافع عمومی خود فکر می‌کند و در این راستا به راحتی وارد عقد قرارداد با دیگر کشورها می‌شود.

هیچ دوستی و هیچ دشمنی نمی‌تواند منافع ملی کشوری را تحت تاثیر قرار دهد. یعنی باید به این واقعیت تلخ اعتراف کنیم که چین در فاز یک سیاست خارجی‌اش در خاورمیانه علاقه‌مند بود که با ایران روابط ویژه داشته باشد و شاید به همین دلیل از ایران خواسته بود که متن توافق 25 ساله را بسیار سرّی و محرمانه نگه‌ دارد.

وی اضافه کرد: رئیس‌جمهور چین نیز سفری به ایران داشت و اعلام کرد در نظر دارد 400 میلیارد دلار در صنعت نفت و گاز ایران سرمایه‌گذاری کند.

وی تصریح کرد: همه این موارد بر اساس منافع ملی چین تعریف شده بود که در خاورمیانه در درجه نخست با ایران روابط داشته باشد. اما متعاقبا و به تدریج چینی‌ها تاحدودی از تضاد منافع در حکمرانی فعلی در ایران به نفع خود سود کردند و در نهایت برای بلند‌مدت به این نتیجه رسیدند که نمی‌توانند با ایران کار کنند و یا روی کشور ما حساب کنند و تضمینی برای تامین امنیت انرژی خود در ارتباط با ایران ندیدند.

قطر و عربستان شرکای جایگزین ایران

وی ادامه داد: به همین دلیل یک قرارداد بسیار بلند مدت به منظور تامین گاز طبیعی مایع و سرمایه‌گذاری در قطر امضا کردند و با عربستان نیز اخیرا به یک توافق کلان برای سرمایه‌گذاری در این کشور رسیده‌اند و نیز با شورای خلیج‌فارس نشستی داشتند که با کشورهای کوچکتر مانند امارات، بحرین، عمان هم توافق‌نامه‌هایی را برای سرمایه‌گذاری به منظور تامین منافع ملی چین و مهمتر از آن، تامین امنیت عرضه انرژی - نفت و گاز- موردنیاز این کشور امضا کردند.

محمود خاقانی در گفت‌وگو با «توسعه ایرانی»: اکنون که چین با شیوخ خلیج فارس قرارداد تامین انرژی و بیانیه‌های ضدایرانی امضا کرده؛ سیاست‌گذاران و مجریان روابط خارجی در ایران باید به خود بیایند و در نگرش به منافع ملی کشور و همچنین در سیاست‌ نگاه به شرق خود به طور جدی بازنگری کنند

این تحلیلگر مسائل انرژی بیان کرد: یادمان باشد چین هیچ‌گاه به‌طور جدی کارش در ایران را دنبال و پیگیری نمی‌کرد؛ کمااینکه در دولت یازدهم یا دوازدهم یادمان هست که چین با توتال در فاز 11 پارس جنوبی مشارکت داشت و بعد از اینکه توتال خروج آمریکا از برجام را بهانه قرار داد و از به اجرا درآوردن آن قرارداد امتناع کرد؛ وزیر وقت دولت به چین سفر کرد و پیشنهاد داد که سهام توتال را چین اجرا کند اما چینی‌ها این تمایل را نشان ندادند.

وقتی چین بهانه می‌آورد

وی ادامه داد: در ارتباط با راه آهن تهران به مشهد و حتی بندر چابهار نیز وزیر وقت دولت قبلی به چین رفت و برای احداث راه آهن با شرایط بسیار بسیار خوب به نفع چین نیز قراردادی امضا کرد، ولی چینی‌ها به بهانه‌های مختلف آن قراردادها را نیز اجرا نکردند.

چین هیچ‌گاه به طور جدی تمایل به همکاری با ایران نداشت

خاقانی گفت: چین هیچ‌گاه به طور جدی تمایل به همکاری با ایران نداشت در تفاهم‌نامه‌ها و یا قرارداد 25 ساله که با ایران امضا کرده بود نیز تاکید بر سری نگه‌داشتن و عدم فاش شدن آن داشت؛ به نوعی همان بازی را در معادلات بین‌المللی با غرب و به ویژه با آمریکا که قبلا روسیه بازی کرده بود و روسیه نمی‌خواست گاز و نفت ایران به بازار اروپا برود البته سیاست‌های روسیه قبل از جنگ اوکراین بود. یادمان باشد قبل از اینکه چین به خلیج فارس بیاید و با شیوخ منطقه قراردادهای فعلی را امضا کند؛ رئیس‌جمهور چین دیداری با جو بایدن داشت و در آن دیدار آمریکا به طور شفاف بیان کرد که نمی‌خواهیم با چین اختلاف داشته باشیم و با مذاکراتی که داریم در حال حل کردن اختلافات هستیم؛ مذاکراتی نیز اخیرا و پشت پرده از سوی آمریکا با روسیه آغاز شده است.

وی تاکید کرد: اکنون سیاست‌گذاران و مجریان روابط خارجی در ایران باید به خود بیایند و در نگرش به منافع ملی کشور و همچنین در سیاست‌ نگاه به شرق خود به طور جدی بازنگری کنند.