نرگس رسولی

 سال‌هاست که حدفاصل خودروهای کلاسیک با خودروهای قدیمی و از رده خارج مشخص شده است و دیگر کسی از این خودروها به عنوان خودروهایی که ارزش زیادی ندارند یاد نمی‌کند. نام خودروهای کلاسیک در ایران با آرم  بنیاد مستضعفان به عنوان  حافظ بخش اعظمی از خودروهای کلاسیک ایران گره خورده است.

بنیاد در شرایط کنونی میراث‌دار بزرگترین مجموعه خودروهای کلاسیک در ایران است؛ اما بسیاری از کارشناسان خودروهای کلاسیک معتقدند اینجا کلاسیک‎ها قدر ندیده‌اند و زیر سایه سنگین تصمیمات متولی‌شان در محاق به سر می‌برند. این نکته البته نافی اقدامات مثبت  بنیاد مستضعفان در حوزه اقتصادی نیست؛ اما بررسی‌ها ضرورت توجه به این موضوع را نشان می‌دهد.

 چهار دهه پیش زمانی که کلکسیون به جا مانده از دربار پهلوی جهت نگهداری به بنیاد مستضعفان واگذار شد بسیاری درصدد برآمدند تا تعدادی از خودروهای موجود در این کلکسیون را به کشورهای همسایه و حتی کارخانه‌های سازنده این خودروها بفروشند. بنا به گفته برخی از فعالان  این بخش تعدادی از خودروهای این مجموعه نیز در این سال‌ها با رعایت مکانیزم‎هایی تعریف شده در حوزه قیمت‌گذاری به فروش رسیده است. خبرهای رسیده حاکی از آن است که در شرایط کنونی تعدادی از خودروهای باقی مانده  بنا به تصمیم مدیریت بنیاد و مسئولان موزه خودروی بنیاد  در لیست خودروهای تعمیراتی قرار گرفته‌اند اما نکته اینجاست که این دست تعمیرات بیشتر از سود به زیان این کلاسیک‌های خاص است و تیشه به ریشه موجودیت آنها می‌زند.

در حال حاضر بیش از 200 دستگاه  خودروهای خاص و آنتیک که به عقیده کارشناسان بیش از 100 میلیون دلار ارزش دارند در اختیار بنیاد مستضعفان  است. بنا به گفته فعالان  موزه  خودرو بنیاد  در شرایط نامناسبی از آنها نگهداری می‌شود  و در ماه‌های اخیر نیز آسیب‌های جبران‌ناپذیری به این خودروها وارد شده است.

این آسیب زمانی بیشتر مورد توجه قرار می‌گیرد که بدانیم برخی از خودروهای این مجموعه تنها نمونه موجود در دنیا هستند و از این حیث کارشناسان میراث فرهنگی در جهان برای نشان دادن ارزش این خودروها، از لفظ  «بی‌قیمت» و یا «غیرقابل‌قیمت‌گذاری» استفاده می‌کنند.

 نمونه‌هایی همچون خودروهای «رولزرویس آنتیک»، «مرسدس بنز 500K »از جمله خودروهای حاضر در این فهرست است. نکته مهم اینجاست که حتی کمپانی مرسدس بنز در سال‌های گذشته بارها تقاضای خرید و نگهداری این خودروی بنز را در موزه خودرویی خود به مسئولان ایران ارائه داده است.   «لامبورگینی‌های میورا»،«کانتاش»، «اسپادا»، چند دستگاه« فراری» و« پورشه»، خودروهای دست ساز و تک نمونه‌ای چون «کرایسلر»  و خودروی مخصوص که ساخت سه شرکت آلمانی پورشه، مرسدس بنز و فولکس واگن است، از دیگر خودروهای خاصی هستند که در موزه بنیاد خاک می‌خورند .

از دیگر خودروهای موجود در این مجموعه بی‌نظیر باید به ناوگان بیش 21 دستگاه مرسدس بنز W100 اشاره کرد که کارشناسان خودرویی و البته کارشناسان میراث فرهنگی معتقدند این خودروها  بکرترین نمونه‌های W100 جهان هستند. برای پی بردن به ارزش این خودروها لازم است اشاره شود مدل‌های کم‌کارکرد و نسبتا دست‌نخورده این خودروها تا یک میلیون دلار ارزش دارند. این در حالی است که خودروهای موجود در ایران بسیار بکرتر از دیگر نمونه‌ها در جهان هستند.

این گنجینه عظیم حالا چند ماه است که به صورت چراغ خاموش و در سکوت خبری توسط بنیاد مستضعفان در حال بازسازی هستند.

مطالبه افکار عمومی در مورد  یک ثروت ملی

 حال سوال اینجاست که چه کسانی و با چه روش و قطعاتی این خودروها را  باید مورد بازسازی قرار دهند؟ آیا همه این خودروها نیاز به بازسازی دارند؟ ناظر روال بازسازی این خودروها کدام  سازمان یا نهاد است؟ در صورت آسیب به این گنجینه ملی چه سازمان و نهادی پاسخگوست؟

کارشناس خودروهای کلاسیک در گفت‌وگو با «توسعه ایرانی»: شنیدم خودروی بیتزارینی بکری که در مجموعه خودروهای کلاسیک بنیاد بود، مورد بازسازی قرار گرفته است؛ این خودرو بدنه‌ای آلومینیومی دارد و قیمت مدل‌های کم کارکرد و سالم آن در جهان به یک میلیون دلار هم می‌رسد

 سوالاتی که باعث شده تا  اساتید بازسازی خودروهای کلاسیک با اما و اگرهای بسیار به این روال بنگرند و با ابراز نگرانی از این روال سخن بگویند. استاد تیمور ریشارد از باتجربه‌ترین متخصصین کشور در حوزه خودروهای کلاسیک که سابقه فعالیت در خارج از کشور در این عرصه را نیز دارد، در گفت‌و‌گو با خبرنگار «توسعه ایرانی» در  این خصوص می‌گوید: بازسازی یا اصطلاحا restoration خودروهای آنتیک و کلاسیک باید توسط افرادی انجام شود که سه شاخصه داشته باشند، اول تخصص نسبت به  خودروی مذکور و سازنده، دوم تجربه بازسازی و سوم محق بودن.

این کارشناس ادامه می‌دهد: متاسفانه بسیاری از خودروهایی که امروز توسط بنیاد بازسازی شده است و کل بدنه آنها رنگ شده اصلا نیاز به بازسازی نداشته‌اند و با این کار ارزش این خودروها کاهش پیدا کرده است. به طور مثال لامبورگینی‌های کانتاش و اسپادا از نوترین نمونه‌ها در جهان بودند و امروز به دلیل بازسازی غیراستاندارد دیگر ارزش گذشته را ندارند.

ریشارد که در حال حاضر نیز در این حوزه فعال است با اشاره به تفاوت‌های کوچک اما مهم در این خودروها گفت: وقتی قرار است خودرویی بازسازی شود که  افراد خاصی مالک آن بوده‌اند، جزئیات بیش از خودروهای مشابه اما متعلق به افراد معمولی اهمیت پیدا می‌کند. حتی یک پیچ هم باید تا حد امکان نمونه اصلی باشد. مثلا گل یا طرح چرم خودروهای آلمانی با آمریکایی و یا ایتالیایی تفاوت‎های بسیاری دارد. حتی گل چرم‌های پورشه با بنز و یا فولکس واگن هم متفاوت است. این در شرایطی است که هر 3 خودروساز آلمانی هستند.

او توضیح  خود را تکمیل‌تر می‎کند و می‎گوید: قبل از بازسازی خودروها باید کار تحقیقاتی کاملی در مورد هر یک از این مدل‌ها‌، خصوصیات و جزئیات قطعات، تجهیزات  آنها  انجام شود. حتی قطعات  باید از قطعه‌سازان اصلی و حتی هم مدل پیدا شود تا نوسازی دقیق صورت گیرد.

ریشارد ادامه می‌دهد: وقتی قرار است اصالت خودرو حفظ شود نباید حتی رنگ خودرو  یک پرده تیره و یا روشن‌تر شود، چه برسد به این که رنگ  تغییر کند حال آن‎که بنا به گفته برخی از کارشناسان در بازسازی خودروهای موجود در موزه بنیاد، رنگ برخی خودروها  با رنگ خودروی اصلی کاملا متفاوت است! به این ترتیب امروز متاسفانه لطمات جبران‌ناپذیری به خودروهای موزه وارد شده و ارزش این خودروها چندین میلیون دلار کاهش یافته است.

این متخصص تاکید کرد: بعضی از خودروهای تاریخی که مورد بازسازی قرار گرفته‌اند، بدنه آلومینیومی دارند و صاف‌کاری و نقاشی روی این بدنه کار دشواری است. به همین دلیل برای این که بکر بودن آنها محفوظ بماند، در دنیا کسی برای یک اشکال کوچک آنها را بازسازی نمی‌کند تا  ارزش  بالای آنها حفظ شود.

این کارشناس در مورد خبرهایی که در مورد بازسازی غیرحرفه‌ای این خودروها به گوش می‌رسد می‌گوید: بسیار متاسفم که شنیدم خودروی بیتزارینی بکری که در این مجموعه بود، مورد بازسازی قرار گرفته است. درحالی که بدنه‌ای آلومینیومی دارد و قیمت مدل‌های کم کارکرد و سالم آن در جهان به یک میلیون دلار هم می‌رسد.

ریشارد تصریح کرد: تودوزی آلفا ایتالیایی زمانی ارزش دارد که با چرم ایتالیایی باشد و یا توسط موسساتی که در جهان برای این کار وجود دارند، تهیه شود نه با چرم ایرانی حتی از نوع مرغوب.

این متخصص به تغییر رنگ کاملا غیرحرفه‌ای و بدون کارشناسی شده برخی دیگر از خودروهای این مجموعه اشاره کرد و گفت:  پورشه مکس موریتز  را به رنگ نارنجی تغییر داده‌اند، در صورتی که در  ایران این خوردو با رنگ مشکی که  توسط فیروز سعید انصاری وارد شد و در مسابقات شرکت کرد، شناخته شده و به طور کلی تاریخ اتومبیلرانی ایران، این خودرو را با رنگ مشکی می‌شناسد نه نارنجی اما متاسفانه شناسنامه ایرانی این خودرو را از آن گرفته‌اند و حالا ما یک پورشه آلمانی داریم مثل همه پورشه‎های دیگری که در خیابان است.

به نظر می‎رسد در این شرایط اطلاع‌رسانی درباره روند بازسازی این میراث ملی ضرورت دارد و لازم است بنیاد به عنوان مالک و حافظ این گنجینه ملی افکار عمومی در این حوزه را اقناع کند.