یک کارشناس بین‌الملل حوزه انرژی گفت: در واقع توافق اخیر در آتش‌بس قره‌باغ این هشدار را می‌دهد که پیشنهاد ایران برای شبکه انرژی خزر را قرار است روسیه و ترکیه و سایر کشورها از مسیری غیر از ایران شروع و اجرایی کنند.

محمود خاقانی در گفت‌وگو با ایلنا، درباره پایان جنگ قره باغ و بهره‌برداری‌های انرژی کشورهای درگیر و همچنین جایگاه انرژی ایران در منطقه مورد مناقشه گفت: بسیاری شاید به دلیل گذر زمان این نظریه را باور نکنند ولی واقعیت این است که بیشترین مشکلاتی که ما امروز در اقتصاد و روابط خارجی کشور تجربه می‌کنیم، ناشی از سیاست‌های پوپولیستی دولت نهم و دهم است که موجب خلق کاسبان تحریم در ایران شد. ورود ترامپ به کاخ سفید نیز این زنگ خطر را به صدا در‌آورد که اینگونه سیاستمداران عوام‌فریب باز هم روی کار بیایند، اکنون شاید شکست ترامپ در انتخابات 2020 آمریکا پایانی برای عوام‌فریبی و روی کار آمدن نظام‌های عقلایی باشد. یکی از موارد سیاست‌های عقلایی همین نقشی بود که ایران قرار بود در صلح قفقاز بین جمهوری آذربایجان و جمهوری ارمنستان ایفا کند.

انرژی برای صلح به کجا رسید؟

وی ادامه داد: در دولت هشتم طرحی تحت‌عنوان «انرژی برای صلح» تعریف شد که در چارچوب طرح مذکور ایران با جمهوری آذربایجان معاوضه گاز با گاز (واردات گاز از جمهوری آذربایجان در آستارا و تحویل گاز به جمهوری خودمختار نخجوان) و معاوضه گاز با برق با جمهوری ارمنستان را توافق و اجرایی کرد. در آن زمان نیروگاه اتمی ارمنستان به دلیل زلزله آسیب شدید دیده بود و اروپا خواهان تعطیلی این نیروگاه بود. طرح «انرژی برای صلح» در سال 1383 مورد حمایت بسیاری از کشورها قرار گرفت و اجرایی شد. اما، در همان زمان برخی کشورها که این روزها در جنگ قره‌باغ ایفای نقش می‌کنند، با حمایت‌های نظامی، تدارکاتی و یا با سکوت و اقدام و عمل‌های پنهان با این طرح موافق نبودند و کارشکنی می‌کردند، این طرح در دولت هشتم شروع و تقریبا در پایان دولت هشتم به اتمام رسید، ولی میوه آن‌ را دولت نهم چید و افتتاح کرد. اما متاسفانه آنطور که باید و شاید در چارچوب دیپلماسی انرژی طراحی شده و مورد نظر دولت هشتم در دولت نهم و دهم پیگیری نشد بلکه به فراموشی هم سپرده شد.

جنگ قره‌باغ و سیاست تحریک احساسات ملی‌گرایانه

این کارشناس بین‌الملل حوزه انرژی تصریح کرد: دولت‌ها به ویژه دولت‌هایی که مادام‌العمر هستند وقتی که با مشکلات داخلی وسیع دست به گریبان می‌شوند دنبال راه فرار برای بقا می‌گردند. پس از شیوع کرونا تقریبا تمام دولت‌های مادام‌العمر در منطقه بدلیل مشکلات اقتصادی با نگرانی شورش‌های مردمی دست به گریبان بوده و هستند. بنابراین سیاست تحریک احساسات ملی‌گرایانه مردم یکی از راه‌های حصول اطمینان از بقای دولت مادام‌العمرشان است.

غول‌های نفتی مشوق جنگ!

وی گفت: در واقع دولت‌های شرکت‌های چندملیتی نفتی در جمهوری آذربایجان دلایلی داشتند که دولت باکو را برای حمله و شروع جنگ قره‌باغ تشویق و حمایت کنند. در واقع ترکیه به تنهایی در مقام حمایت از جمهوری آذربایجان وارد جنگ نشد و ارمنی‌ها که با روسیه توافق دفاعی داشتند از عدم جدیت و حمایت روسیه برای دفاع از ارمنستان شوکه شدند و گفتند که پهپادهای اسرائیلی درگیر جنگ با ارمنستان هستند. کشورهایی مثل انگلیس که شرکت نفتی بی‌پی نقش مهمی در جمهوری آذربایجان ایفا می‌کند و نیز حدالاقل 51 درصد سرمایه‌گذاری‌های خارجی در جمهوری آذربایجان را سرمایه‌گذاران انگلیسی در اختیار دارند، سکوت کرده و پشت‌پرده با روسیه، ترکیه و دولت باکو موضوع را پیگیری می‌کردند. در واقع به نظر می‌رسد که در طرحی که باید منتظر ماند تا ابعاد بیشتر آن باز شود دولت باکو تشویق به شروع جنگ شد و دولت ارمنستان که چنین انتظاری نداشت شوکه شد.

برندگان و بازندگان یک مناقشه

خاقانی خاطرنشان کرد: در این جنگ مردم ارمنستان و جمهوری آذربایجان بازندگان واقعی بودند. دولت باکو توانست با تحریک احساسات ملی‌گرایانه تمام ناکامی‌های اقتصادی و غیره خود را مخفی کند و مدعی شود که برنده جنگ بوده است. ولی توافقی که برای آتش‌بس امضا شد؛ به نظر بسیاری از کارشناسان دستاورد مهمی برای باکو نبود و نیست. این طرح در همان سال 1383 و قبل از آن که ایران طرح انرژی برای صلح را مطرح کرد با باکو و ایروان مطرح شده بود. ایران در آن زمان سعی بسیار کرد تا خط‌آهن ایران به روسیه از مسیر جلفا را فعال کند؛ ولی دولت‌های ذینفع اروپایی و حتی روسیه علاقه‌ای نشان ندادند. به همین دلیل در دولت هشتم  ایران با احداث یک جاده ویژه بین آستارا و نخجوان میان باکو و نخجوان اتصال برقرار کرده بود و با لغو روادید و غیره در این راستا به مردم جمهوری آذربایجان و نخجوان تسهیلات بسیاری داد که هنوز برقرار است.

لیر ترکیه و باخت ترامپ مهر پایان جنگ را زدند؟

وی در ادامه توضیح داد: برخی کارشناسان معتقدند سقوط لیر ترکیه، باخت ترامپ در انتخابات، وضعیت بازار نفت و مشکلاتی که لندن و اروپا با آن دست به گریبان هستند ممکن است ایروان، باکو، مسکو و آنکارا را بر بی‌نتیجه بودن جنگ و اعلام آتش‌بس متقاعد کرده باشد. این نکته را باید مورد توجه قرارداد که در طول تاریخ ارمنی‌ها و مسلمانان در ایران و جمهوری آذربایجان در همین منطقه قره‌باغ و سایر مناطق با هم زندگی می‌کردند و دوست، همسایه و شریک تجاری بودند. آنچه آنها را جدا کرد سیاست دول خارج از منطقه بود که در آن زمان ارمنستان را حمایت و تحریک کردند که مسلمانان آذری را از منطقه قره‌باغ بیرون کنند، امروز وقتی رئیس‌جمهوری ارمنستان می‌گوید ناگزیر توافق تلخی را قبول کرده است در واقع  بهای اشتباه دولتمردان پیشین را می‌دهد.

پیام روسی پایان جنگ

این کارشناس بازار نفت با بیان اینکه روسیه و ترکیه رفقای راهبردی نفتی و گازی هستند، گفت: باید توجه داشت که روابط روسیه با ایران یک روابط راهبردی، تاکتیکی و مقطعی است و هر زمان که منافع روسیه ایجاب کند به تهران نزدیک و هر زمان ایجاب کند از تهران دور می‌شود. اما، از آنجا که روزانه نزدیک به یک میلیون بشکه نفت‌خام روسیه از مسیر دریایی ترکیه از دریای سیاه به دریای مدیترانه وارد می‌شود و مسیرهای خطوط لوله گاز روسیه از ترکیه عبور می‌کنند و علاوه بر آن در کنسرسیوم‌های نفتی و گازی جمهوری آذربایجان مشارکت دارند روابط‌شان راهبردی و استراتژیک است و با هم در موضوع قره‌باغ همکار بوده و هستند. بنابراین منافع دولی که در کنسرسیوم‌های نفتی جمهوری آذربایجان مشارکت دارند و همچنین روسیه و ترکیه ایجاب می‌کند که وابستگی جمهوری آذربایجان برای ارتباط بین باکو و نخجوان از طریق جمهوری اسلامی ایران کمتر بشود و به نظر می‌رسد توافق آتش‌بس اخیر این پیام را دربردارد.

نقش ایران انکارناپذیر است

وی با اشاره به نقش ایران تاکید کرد: شرایط دوران کرونا و پساکرونا در اقتصاد انرژی تولید و صادرات نفت‌خام و گاز طبیعی حوزه دریای خزر به نحوی است که نمی‌توان نقش ایران را انکار کرد. زیرا قیمت تمام‌شده برای تولید نفت و گاز در منطقه خزر و قفقاز گران و مسیر ایران از نظر اقتصادی و حفظ محیط زیست بهترین است.

شبکه انرژی خزر ناجی قره‌باغی‌ها شد؟

خاقانی در ادامه به جلسات سال‌های گذشته برای حل موضوع قره‌باغ پرداخت و گفت: در دسامبر 2014 در نشستی که به این منظور با حمایت سازمان ملل و منشور انرژی (ECT) در عشق‌آباد برگزار شد، با پیشنهاد ایران درباره در نظرگرفتن این واقعیت که موضوع تبدیل گاز به برق و صادرات برق راه‌حلی مناسب برای منطقه است، زمینه لازم فراهم آمد تا کارشناسان از سوی میزبان در نشست مذکور در سخنرانی‌های‌شان در ارتباط با پیشنهادهایی که قبلا به ایران و سازمان همکاری اقتصادی اکو داده شده بود «طرح شبکه انرژی خزر» را مطرح کنند که بسیار مورد استقبال قرار گرفت. متعاقبا موضوع ضرورت مطالعه طرح مذکور طی پیشنهادی به وزارت نیرو در ایران ارائه شد که متاسفانه پیگیری نشد. واقعیت این است که طی چند سال اخیر فناوری تبدیل گاز به برق و انتقال از طریق کابل‌های برق مستقیم با ولتاژ بالا (HVDC) چنان پیشرفتی داشته که به طور مثال در حال حاضر راندمان تولید برق تا ۶۰ درصد بهینه شده است. اکثر کارشناسان هم‌عقیده هستند که با توجه به سرمایه‌گذاری‌های خوبی که در زمینه پژوهش برای دستیابی به فناوری‌های بهتر شده است، درصد راندمان تولید و انتقال برق از این هم بهتر خواهد شد.

وی یادآور شد: متاسفانه در ایران طرح کلان و برنامه کلان انرژی برای کشور نداریم و وزارت و نیرو و وزارت نفت رقابت می‌کنند تا همکاری. برخی معتقدند که فروش گاز طبیعی از طریق خط لوله به کشورهای همسایه به دلیل پایین بودن راندمان تولید برق در نیروگاه‌های ایران مقرون به صرفه‌تر از تبدیل گاز به برق است. درحالی‌که وزارت نیرو و بخش خصوصی می‌توانند با مشارکت در تولید در بخش پایین‌دستی صنعت انرژی کشور با صاحبان فناوری برای افزایش راندمان تبدیل گاز طبیعی ایران و منطقه خزر به برق و صادرات آن به جای صادرات گاز طبیعی از طریق خط لوله و غیره به اقتصاد انرژی ایران و منطقه کمک کنند. به همین دلیل به ابتکار اتاق بازرگانی، دانشگاه تهران و یک شرکت اسکاتلندی در  20 ژوئن 2016 توافق‌نامه‌ای در تهران امضا شد که براساس آن پلتفرمی ایجاد شد تا طرح شبکه انرژی خزر (Caspian Energy Grid –CEG) را پس از جلب و جذب حمایت مالی و صنعتی لازم مطالعه کنند.

وی تاکید کرد: متاسفانه در دولت نهم و دهم و بعد در دولت یازدهم و امروز در دولت دوازدهم اهداف تعریف شده در دیپلماسی انرژی دولت هفتم و هشتم پیگیری نشد و به دست فراموشی سپرده شد. درواقع توافق اخیر در آتش‌بس قره‌باغ این هشدار را می‌دهد که پیشنهاد ایران برای شبکه انرژی خزر را قرار است روسیه و ترکیه و سایر کشورها از مسیری غیر از ایران شروع و اجرایی کنند که لازم است این موضوع در ایران با جدیت مورد بازنگری و اقدام و عمل لازم قرار گیرد.