ایمان ربیعی

 آیا ایرانی‌ها فقیرتر از 50 سال قبل شده‌اند؟پاسخ به این پرسش با توجه به شرایط اقتصادی و اجتماعی کشور در یک کلمه نمی‌گنجد.

 بررسی‌های آماری نشان می‌دهد درآمد سرانه ایرانی‌ها نسبت به سال 1355 کاهش یافته است. این نکته را آمار و ارقام تایید می‌کند. ابتدای امسال بود که مسعود نیلی، مشاور ارشد پیشین رئیس‌جمهوری در حوزه اقتصاد تاکید کرد درآمد سرانه ایرانی‌ها نسبت به سال 1355 کاهشی 30 درصدی را تجربه کرده است.

درآمد سرانه ایرانی‌ها در سال 1355 چقدر بود؟

سال 1355 سال مهمی برای اقتصاد ایران تلقی می‌شود. درآمد سرانه ایرانی‎ها در این سال به بالاترین رقم خود در تاریخ رسید. طبق آمار ارائه شده درآمد سرانه ایرانیان در سال 1355 به 123 هزار و 630 تومان می‌رسید. این رقم البته رقمی بسیار بالا در قیاس با قدرت خرید کنونی ریال تلقی نمی‌شود اما یک مقایسه که البته همه‌جانبه نیست می‌تواند درکی از قدرت خرید و نرخ برابری این رقم ارائه نماید. عبدالناصر همتی، زمانی که برای دفاع از لایحه حذف چهار صفر سخن می‌گفت تاکید کرد: از سال 1350 تا امروز ارزش پول ملی ایران 3 هزار و 500 برابر کاهش یافته است در حالی که بالاترین پول ما در آن زمان که هزار تومان بود در حال حاضر به 50 هزار تومان افزایش یافته است. همین قیاس نشان می‌دهد که ارزش پول ایران در سال 1355 چقدر بوده است.

تاثیر کاهش درآمد سرانه ایرانیان بر فرزندآوری

حالا بسیاری از کارشناسان می‌گویند یکی از مهمترین آثار کاهش درآمد سرانه ایرانیان بسته شدن پنجره جمعیتی و کاهش فرزندآوری است.

حسن فروزان‌فرد در این مورد به ایلنا گفته است: غیر از موضوعات فرهنگی شاید مسئله‌ی اقتصادی مهم‌ترین عامل تحولات جمعیتی در ایران است. کاهش درآمد سرانه در ایران و شرایط دشوار توسعه‌ای باعث کوچک شدن اقتصاد ایران شده به طوری که الان درآمد سرانه کشور به ۴۰ یا ۵۰ سال پیش بازگشته است. این موضوع جمعیت‌آوری و توسعه جمعیت را محدود و محدودتر کرده است.

وی در ادامه افزود: این اتفاق در زمانی رخ می‌دهد که وضعیت توسعه کشور هم وضعیت مناسبی نیست. شاید امروز ما حاصل اتفاقاتی است که ظرف ۲۰ سال گذشته در کشور رخ داده و اگر قرار باشد چیزی در این مورد تغییر کند باید از امروز کار را آغاز کنیم تا ظرف ۲۰ سال آینده تغییراتی ایجاد شود. در سرزمینی مثل ایران با ظرفیت‌های متعدد زیستی، نیروی جوان و توانمند برای فعالیت‌های توسعه‌ای قطعا می‌تواند یک عامل مثبت در زمینه توسعه باشد.

تغییرات درآمد سرانه

مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی نیز در گزارشی تاکید کرده است درآمد سرانه ایرانیان بین سال 90 تا 98 کاهشی قابل توجه در محدوده 34 درصد را تجربه کرده است. سال 1390 تحت تاثیر افزایش درآمدهای نفتی و روند توسعه درآمد سرانه ایرانیان به بالاترین رقم پس از انقلاب رسید که البته فاصله‌ای قابل‌توجه با سال 1355 را داراست. مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی در این گزارش عنوان کرده است که درآمد سرانه کشور از سال 1390 تا سال 1398 کاهشی 34 درصدی داشته است. در واقع علی‌رغم افزایش درآمد اسمی خانوارها، قدرت خرید هر فرد ایرانی نسبت به سال 1390 حدود یک‌سوم کاهش یافته است.

در این گزارش تاکید شده است: از سال 99 به بعد حداقل شش سال زمان نیاز داریم تا به سطح درآمد سرانه سال 90 بازگردیم.

این گزارش همچنین تصریح کرده است که در صورت تحقق رشد اقتصادی 8 درصدی از سال 1399 به بعد حداقل شش سال زمان نیاز خواهد بود تا به سطح درآمد 1390 بازگردیم.

در بخش دیگری از این گزارش عنوان شده است که نرخ تورم بالا در سال‌های اخیر منجر به رشد قابل توجه خط فقر در شهر تهران و سایر نقاط کشور شده است. این موضوع در کنار کاهش قابل توجه درآمد سرانه منجر به رشد نرخ فقر در این سال‌ها شده است و شواهد موجود نشان از روند فرایند این متغیر در سال‌های 1398 و 1399 دارد.

بررسی‌های آماری نشان می‌دهد درآمد سرانه ایرانی‌ها نسبت به سال 1355 کاهش یافته است. این نکته را آمار و ارقام تایید می‌کند. ابتدای امسال بود که مسعود نیلی، مشاور ارشد پیشین رئیس‌جمهوری در حوزه اقتصاد تاکید کرد درآمد سرانه ایرانی‌ها نسبت به سال 1355 کاهشی 30درصدی را تجربه کرده است

وضعیت اجتماعی در دهه 50 و 90

 هر چند این نکته که درآمد سرانه ایرانیان در سال 50 بالاتر از درآمد سرانه ایرانیان در سال 90 از سوی بسیاری از کارشناسان تایید شده است اما باید در نظر داشت که وضعیت اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی ایرانیان در این دو دهه نیز بسیار با یکدیگر متفاوت بوده است.

 شاید مهمترین تفاوت را در سخنان نیلی، کارشناس ارشد اقتصاد ایران بتوان دریافت. وی تاکید کرده است: برای تحلیل وضع موجود لازم است یک سری داده‌های تاریخی را بررسی کنیم. همه می‌دانیم که نقطه اوج درآمد سرانه اقتصاد ایران در تاریخ ثبت‌شده کشور سال 1355 است. اگر این سال را پایه و متوسط درآمد سرانه آن سال را 100 فرض کنیم، در پایان سال 1397 این عدد به حدود ۷۰ کاهش پیدا کرده است. ما از سال 1355 تا سال 1367 شاهد سقوط شدید درآمد سرانه بوده‌ایم که در این سال درآمد سرانه به کف رسیده که حدود ۴۰ بوده است. به زبان ساده‌تر در فاصله سال‌های ۵۵ تا ۶۷ متوسط درآمد سرانه یک ایرانی معادل ۶۰ درصد کاهش پیدا کرده است. از سال 67 تا 97 در مسیر بهبود بسیار ملایم قرار گرفته‌ایم به‌گونه‌ای که این عدد به حدود ۷۲ رسیده است که نشان می‌دهد اقتصاد ما هنوز نتوانسته است کاهش قابل توجه یک دهه اول را ترمیم کند و در حال حاضر نسبت به سال 55 با حدود 30 درصد کاهش درآمد سرانه مواجه‌ایم. در طرف دیگر قضیه، اما اگر متوسط سرانه مصرف در سال 1355 را معادل 100 در نظر بگیریم این عدد در پایان سال 1397 کمی بیش از 150 است. یعنی از سال ۵۵ تا ۹۷ متوسط مصرف سرانه ۵۰ درصد هم افزایش یافته است. این روند نشان می‌دهد که ما با یک تناقض یا پارادوکس مواجه هستیم.

 این همان تناقض آشکاری است که در این حوزه یافت می‌شود سادگی زندگی، پایین بودن نرخ مصرف، شکل اجتماعی زیست در ایران، قدرت خرید خانوار را بالاتر از حالا قرار داد و شاید اگر شکل مصرف ایرانیان نیز در این سال با دهه 90 قرابت داشت، دست خانواده‌های ایرانی در هزینه‌کرد باز نمی‌شد.

از دهه 80 به بعد البته شکل اجتماعی زیست در ایران تغییر کرده است. ورود موبایل، تبلت، لپ‌تاپ، یخچال، فریزر، تلویزیون و دیگر وسایل رفاهی به خانه‌های ایرانی هزینه‌ها را بالاتر از قبل برده است.

 چرا درآمد سرانه آب رفت؟

درآمد سرانه ایرانیان آب رفته یا شکل مصرف تغییر کرده است؟آیا زندگی به شیوه دهه 50 ایرانیان را با فراغ بال بیشتری روبرو نمی‌کند؟ هر چند پاسخ به این سئوال مثبت است اما باید پذیرفت تغییر شکل زندگی گزیرناپذیر بوده و جهان به این تغییر نیازمند است. اینترنت، شکل تولید و ... همگی این شیوه از زندگی را گریزناپذیر کرده‌اند؟ در عین حال باید پذیرفت در همین وضعیت نیز درآمد سرانه کاهشی چشمگیر را در این دو دوره زمانی دارد. در مجموع دلیل کاهش درآمد سرانه ایرانیان را باید در وقوع جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، تحریم‌های شدید اقتصادی؛کاهش سرمایه‌گذاری در کشور، رشد منفی اقتصادی در دهه 90، دو تحریم شدید سال های 91 و شرایط کنونی، تحریم نفتی و همچنین تحریم بانکی و عدم پیوستن به سیستم جهانی بانکی و بالا رفتن هزینه تولید در کشور دانست.

 تحریم‌ها هزینه‌های سنگینی را به اقتصاد ایران تحمیل می‌کنند. به نظر می‌رسد برای برون‌رفت از این شرایط ضرورت دارد مبانی اقتصاد مقاومتی و درونزایی اقتصاد ایران بیش از پیش اجرایی شود.