ایمان ربیعی

تابستان 1399 در حالی به پایان رسید که 69 درصد از ارزش پول ملی ایران نیز همراه با نیمه اول سال از دست رفت و پیش‌بینی ریزش بیشتر ارزش ریال هم وابسته به انتخاباتی است که هزاران کیلومتر آن سوتر از ایران برگزار می‌شود، برای مشخص شدن نتیجه رقابت میان ترامپ و بایدن.  

دلار مرزهای 27 هزار تومان را پشت سر گذاشت. سکه از 13 میلیون تومان فراتر رفت. تاثیر پاندمی کرونا از یک سو و تشدید تحریم‌های ایران از سوی دیگر افزایش قیمت را در پی داشت، اما آنچه تابستان امسال را تلخ‌تر از همیشه کرد، ریزش عجیب و غریب بورس بود، بورس که حالا نسبت به میانه مرداد نزدیک به 600 هزار واحد خود را از دست داده است.

 قصه پرغصه بورس در کنار رشد بی‌محابای قیمت دلار و سکه و ... همگی سبب شده است اقتصاد ایران در یکی از سخت‌‌ترین دوره‌های حیات خود به سر ببرد. این داستان اما در نیمه دوم سال نیز تداوم خواهد داشت؟ آیا انتخابات آمریکا سرنوشت اقتصادی ایران را تغییر می‌دهد؟ مذاکره در راه است یا تحریم به قوت خود باقی خواهد ماند؟ کمتر کارشناسی دست به پیش‌بینی می‌زند. شاید در میان تحلیلگران بازار پولی و مالی بتوان پای پیش‌بینی تحلیلگران مالی نشست و حرف‎های تازه اما تحلیلگران پولی معتقدند بازار به این زودی‌ها روی سامان را نمی‌بیند.

 حیدر مستخدمین حسینی معتقد است فرصت‌های متعددی از دست رفته است و نمی‌توان ایراداتی را که به عملکرد اقتصادی دولت وارد است، نادیده گرفت. وی به «توسعه ایرانی» گفت: «دولتی که امروز سکان امور را در دست دارد از نظر من عملکرد خوبی در حوزه اقتصاد نداشته است. موضوع را به این صورت ببینیم که دولت آقای خاتمی با عملکرد فوق‌العاده‌ای که داشت در حالی کار خود را به پایان رساند که مجموع نقدینگی در کشور ۷۰ هزار میلیارد تومان بود، اما دو دوره اخیر به ۴۵۰ هزار میلیارد تومان و اکنون به دو هزار و ۷۰۰ هزار میلیارد تومان رسیده است. این تفاوت مهم دولت خاتمی با دولت‌های بعدی خودش است.» او رشد بی‌محابای نقدینگی در شرایط رشد منفی اقتصاد را عامل مهم بروز تورم و افزایش دلالی جهش قیمت دانست.

 از سوی دیگر در پیش‌بینی وضعیت اقتصادی در نیمه دوم سال نیز به این نکته بسنده کرد که اگر رویکردها تغییر نکند، شرایط همان است که بود .

بازارها چقدر بازدهی داشتند؟

بررسی‌های صورت گرفته نشان می‌دهد که بازدهی بورس در تابستان امسال 25 درصد، بازدهی دلار 43 درصد، بازدهی طلا 57 درصد و بازدهی سکه 65 درصد بوده است.

 ذکر این نکته الزامی است که در نظر گرفتن وضعیت در نیمه اول سال نسبت بها را دگرگون می‌کند.

 در نیمه اول امسال بازدهی دلار 69 درصد، سکه 118 درصد و بورس 212 درصد بوده است، اما بازدهی بازارها در نیمه دوم سال چگونه خواهد بود؟ آیا این نسبت‌ها برقرار می‌ماند یا تابستان سیگنال تغییر در وضعیت بازدهی را به سرمایه‌گذاران می‌دهد.

نه فقط حیدر مستخدمین حسینی که وحید شقاقی شهری و دیگر کارشناسان در پاسخ به این پرسش که دلار در نیمه دوم سال چه می‌شود، پای انتخابات آمریکا را وسط می‌کشند و می‌گویند نتیجه این انتخابات تاثیری قابل‌توجه بر بازار به جا خواهد گذاشت . دلار سال 1399 را به قیمت 15 هزار تومان آغاز کرد و در شش ماه روی 27 هزار تومان را دید. حالا با این رشد عجیب، نگرانی از تداوم وضعیت؛ نگرانی آزاردهنده‌ای برای افکار عمومی است.

از دیگر سو، رئیس اتحادیه طلا و جواهر نیز معتقد است قیمت سکه و طلا در صورت رشد قیمت دلار و افزیش نرخ طلا در بازارهای جهانی چاره‌ای جز افزایش نخواهد داشت. ابراهیم محمدولی، معتقد است تا زمانی که واکسن کرونا به صورت واقعی و اثرگذار وارد بازار نشود، معادلات در بازار طلا تغییر نمی‌کند. اشاره وی به واکسن کرونا از آن روست که بسیاری از کارشناسان معتقدند تا زمانی که شیوع کرونا ادامه دارد، سرمایه‌گذاران طلا را به حضور در بورس‌های جهانی ترجیح می‌دهند و در نتیجه روند رو به رشد قیمت‌ها ادامه خواهد یافت. طلا در شرایط کنونی در کانال 1900 دلار در هر اونس در بازار جهانی قرار دارد و نوسانات محدود آن نیز هیچ‌گاه سیگنال کاهش قیمت را به صورت ادامه‌دار نداده است.

هر قدر پیش‌بینی وضعیت بازار ارز و سکه برای تحلیلگران و کارشناسان دشوار است، کارشناسان بازار مالی یک صدا درباره بورس پیش‌بینی رشد را می‌کنند حتی اگر در اولین روز پاییز نیز بورس لباس قرمز بر تن کرده باشد.

 علی حیدری، کارشناس بازار سرمایه معتقد است قیمت سهم‌ها به محدوده ارزنده‌ای رسیده است. بی‌تردید قیمت‌ها در آینده نزدیک افزایشی خواهد شد چراکه بازار با انتشار گزارش شش ماهه شرکت‌ها خود را برای صعود آماده می‌کند. از سوی دیگر همایون دارابی، کارشناس بازار سرمایه می‌گوید هر چند رشد بورس به عوامل متعدد سیاسی و اقتصادی وابسته است، اما با این حال باید در نظر داشت که احتمالا در پایان سال بورس شاخص دو میلیون و 200 هزار واحد تا دو میلیون و 700 هزار واحد را به خود خواهد دید.

به نظر می‌رسد تنها سیگنال مهمی که این روزها می‌تواند پیش‌بینی نیمه دوم سال بازارها را دشوار کند، انتخابات امریکاست. بایدن یا ترامپ؟ رای‌آوری هر کدام سیر اقتصاد را تغییر می‌دهد، اولی به لحاظ روانی فشارها را کاهش می‌دهد و دومی، تشدید فشارها را به همراه خواهد داشت

و اما درآمدهای ارزی

 همه تحولات بازار از افزایش قیمت دلار تا رشد بهای تخم‌مرغ البته یک عامل واحد دارند، میزان درآمدهای ارزی در کشور. ایران کشوری وابسته به نفت است که این وابستگی در طول سالیان مختلف، از چند دهه پس از کشف نفت تاکنون اقتصاد و سیاست را توامان آزرده است. رهایی از این وابستگی اما هیچ‌گاه میسر نشده است جز دوره‌های تحریمی دهه 90 که ایران از فروش نفت منع شده است. حالا دومین دوره تحریم نفتی ایران در حالی سپری می‌شود که درآمدهای ارزی ایران از محل فروش نفت در خوش‌بینانه‌ترین حالت به 5 میلیارد دلار می‌رسد و درآمد حاصل از صادرات غیرنفتی نیز طبق برآوردهای صورت گرفته چیزی نزدیک به 40 میلیارد دلار خواهد بود. بخشی از این درآمد البته از سوی صادرکنندگان به ایران بازنمی‌گردد. دعوا بر سر چند و چون بازگشت ارزهای غیرنفتی ادامه دارد. به نظر می‌رسد تنها سیگنال مهمی که این روزها می‌تواند پیش‌بینی نیمه دوم سال را دشوار کند، انتخابات امریکاست. بایدن یا ترامپ؟ رای‌آوری هر کدام سیر اقتصاد را تغییر می‌دهد، اولی به لحاظ روانی فشارها را کاهش می‌دهد و دومی، تشدید فشارها را به همراه خواهد داشت.