بهروز فایقیان

جواد‌ مجابی‌  علاوه بر اد‌بیات د‌ر نقد هنری به ویژه در حوزه هنرهای تجسمی هم نام شناخته‌شد‌ه‌ای‌ست؛ این حیطه اخیر فعالیت او هم تا آن حد برجسته است که بسیارند‌ کسانی که مجابی را د‌ر عرصه‌ هنرهای تجسمی حتی فعال‌تر می‌د‌انند. چنین تصوری از آنجا می‌آید که او سال‌هاست برای نمایشگاه‌های هنری نقد‌ می‌نویسد‌ و چه بسیار عرصه‌هایی را د‌ر این افق گشود‌ه است. شاید یکی از دستاوردهای بزرگ او طی همه سال‌ها فعالیت و همت‌اش هم در روشنگری معانی و مفاهیم هنر و ادبیات، هردو نهفته باشد، به طوری که در نتیجه آن پیوندی میان کارکردهای زیبایی‌شناسانه و خلاقانه در هر دو شاخه را نشانه‌گذاری کند. علاوه بر انتشار شعرها و رمان‌ها و داستان‌ها، کار عمده او در این سال‌ها، تحقیق درباره نوپردازان هنرهای تجسمی ایران است که بالغ بر شش جلد می‌شود، که تاریخ تحلیلی زندگی و آثار نقاشان و مجسمه‌سازان 50 سال اخیر است.

تالیفات جواد مجابی درزمینه هنرهای تجسمی امروز به عنوان یکی از منابع رجوع معتبر و قابل‌اعتنایی مطرح است که کماکان ارزش‌های روشنگرانه و سندیت‌اش را حفظ کرده است. او در پی آشنایی با نقاشان و هنرمندان مدرن ایران از سال 1337 و همزمان با آن شروع برپایی بی‌ینال‌های پنجگانه هنری تا سال 1347 با مهم‌ترین نقاشان و هنرمندان ایرانی معاشرت پیدا می‌کند و از آن زمان تا به امروز درباره آن‌ها تحقیق و پژوهش کرده و مدام به دیدن نمایشگاه‌هایشان رفته که همین امر بهانه‌های اصلی او برای نگارش مقالات و کتاب‌هایش بوده است.

گردآوری این مقالات و انتشار آن‌ها در قالب کتاب سبب شده تا چشم‌اندازی از هنر 90 ساله نقاشی مدرن در ایران مطرح شود. غیر از نقد آثار هنری در این کتاب مقالاتی نیز پیرامون «منتقدان هنری در ایران»، «چگونگی شکل‌گیری گالری‌ها»، «تاریخ و چگونگی تأسیس دانشکده‌های هنری» و «برگزاری بی‌ینال‌ها» آورده است. 

مجابی را به ویژه در حوزه هنر مدرن ایران باید مرجعی قابل‌اعتنا و یگانه به حساب آورد. او طی سخنرانی‌ها، مقاله‌ها و نوشته‌های تحلیلی‌اش در نزدیک به چهار دهه روایتی مستدل از تطور و دگردیسی‌های رویکرد مدرن در هنر ایران را به دست می‌دهد که در جای خود بسیار ارزشمند و روشنگرانه است. او بار دیگر در یکی از سخنرانی‌هایش در پاریس با عنوان «90 سال نوگرایی در هنر و ادبیات ایران»، تصویری دقیق مبتنی بر تحلیل‌های تاریخی و اجتماعی از تحولات هنری قرن اخیر را پیش‌رو می‌گذارد. عصاره برداشت و تأویل او از هنر مدرن ایران را در این سخنرانی به روشنی می‌توان دریافت و به دیدگاه‌های او در عرصه تولید هنری نزدیک‌تر شد. شاید از رهگذر توجه به همین سخنان او است که بتوان به درستی نقش و اهمیت مجابی را در تبیین آنچه هنر ایران به ویژه در یکصد سال گذشته پشت سرگذاشته، دریافت. 

مجابی در مقام منتقد هنری دستاورد مهم دیگری هم دارد . او از یک سو خود به نقد هنری می‌پردازد و از سوی دیگر با تحلیل نقدهای دیگر نویسندگان به پرسش از ماهیت نقد هنری در ایران می‌پردازد و به بیانی نقد را هم نقد می‌کند. مجابی نوشته‌هایی را که عموماً در مطبوعات تخصصی یا عمومی توسط منتقدان حرفه ای یا یادداشت نگاران گاهگاهی نوشته شده را به چند بخش تقسیم می‌کند.  او معتقد است؛ حجم اعظم نوشته‌های ناظر به هنرهای تجسمی توسط کسانی نوشته می‌شود که منتقد نیستند. برای این کار نه استعدادی دارند و نه درسی خوانده و دوره‌ای دانشگاهی دیده‌اند. بلکه اغلب به دلایل شغلی به پر کردن صفحه‌های هنری و طبعاً اظهارنظر ادبی و هنری واداشته شده‌اند. او دسته دیگر منتقدین را کسانی می‌داند که این بخت را داشته‌اند که یا خود بنیانگذار نشریه ای بوده‌اند و برای تبلیغ و ترویج هنر یا عقیده‌ای در نشریه‌شان قلم زده‌اند، یا هنرمندان و منتقدانی بوده‌اند که در یک وضعیت تثبیت شده در نشریات پرتیراژ مجال آن را یافته‌اند که از نیروی رسانه ای پرقدرت برای بیان نظرات انتقادی خود نسبت به هنر و فرهنگ بهره یابند. 

مجابی علاوه بر فعالیت‌های جدی و مداوم در عرصه نقد رویدادهای هنری با تبیین نقش منتقد در آگاهی بخشی به مخاطب گام دیگری برمی دارد. او اعتقاد دارد که در چرخه‌ی آفرینش هنری، وقتی که اثر تولید شد و به عنوان یک کالای فرهنگی به بازار عرضه شد، منتقد به عنوان میانجی می‌تواند دو کار را همزمان انجام دهد: یکی آن که به نقد ارزش‌های ساختاری و ماهوی اثر بپردازد که بیشتر برای هنرمند مفید‌ است تا بداند چه کرده است و از دید‌ بیرونی اثرش چگونه قضاوت می‌شود. از سوی دیگر شناساندن این ارزش‌ها و ویژگی اثر، مایه‌ توجه مخاطبان به حضور هوایی تازه در جریان زندگی اجتماعی می‌شود و آن‌ها با حضورشان در مجامع فرهنگی، گرایش خود را به شناخت تحولات فرهنگی پربارتر می‌کنند. در روزنامه‌های پرتیراژ اگر منتقدان واقعی راهی داشته باشند اطلاع‌رسانی بموقع می‌تواند در ارائه انواع آفرینش‌های هنری به مردم، سهم موثری داشته باشد.