لیلا موسی‌زاده

ابتدای اسفند سال 98 که بیماری کرونا در ایران شیوع پیدا کرد؛ سالی پر از مشقت و رنج برای اهالی موسیقی آغاز شد؛ چراکه از همان گام نخست برای پیشگیری از شیوع گسترده این بیماری تنها مراکز فرهنگی- هنری و کنسرت‌های موسیقی بودند که تعطیل شدند و وزارت ارشاد در اولین اقدام؛ دستور تعطیلی تمامی کنسرت‌ها را صادر کرد. این‌گونه شد که در آستانه سال 1399، برنامه‌های موسیقی در کشورمان متوقف شد و بسیاری از تور کنسرت‌های پیش‌نوروزی و نوروزی تعطیل شدند. اما مگر می‌شود نوروز برسد و خبری از موسیقی در ایران‌زمین نباشد؟ هرچند سخت بود و غیرقابل‌تصور اما شد و موج افسردگی ناشی از قرنطینه اجباری و عدم دیدوبازدیدهای نوروزی و تعطیلی کسب‌وکار کنسرت‌ها و سینماها چنان وضعیتی را رقم زد که مسئولان ذی‌ربط تصمیم‌گرفتند اندکی به حمایت از مردم و کنسرت‌ها و موزیسین‌ها و تغییر روحیه آنها بپردازند. ازاین‌رو از هفته دوم فروردین‌ماه اجرای کنسرت‌های آنلاین به‌صورت رایگان برای مردم در کشور رونق گرفت. اتفاقی که به علت شیوع کرونا در جهان ابتدا ارکسترهای بزرگ اروپایی همچون ارکستر فیلارمونیک برلین را مجبور به برگزاری اجرای زنده در تاریخ مقرر خود بدون حضور تماشاچی و به‌صورت کاملاً رایگان تنها از طریق پخش زنده روی وب و شبکه‌های اجتماعی مجازی همچون اینستاگرام و یوتیوب کرد و سپس موجب استقبال سایر کشورها از این موضوع شد. ازاین‌رو در کشور ما نیز به تأسی از چنین تجربه‌ای بود که کنسرت‌های آنلاین رایگان/غیر رایگان اجرا شد. کنسرت‌های آنلاین رایگانی که شهرداری تهران با عنوان «نوروزخانه» ترتیب داد با همکاری شرکتی بود که انحصاراً پخش زنده اینترنتی در دست آنها بود و به‌نوعی همکاری‌ای با سازمان صداوسیما به‌عنوان زیرمجموعه آن داشت و مجوز این کنسرت‌ها را وزارت ارشاد صادر کرده بود. یعنی همکاری سه‌جانبه‌ای شکل‌گرفته بود که با درخواست شهرداری به‌عنوان تهیه‌کننده، وزارت ارشاد به‌عنوان رگلاتوری و صادرکننده مجوز و شرکت تیوا(متعلق به تراشه سبز تهران) زیرمجموعه سازمان صداوسیما به‌عنوان پخش‌کننده اینترنتی انجام شد. پس‌ازآن در همان ماه کنسرت‌هایی با حمایت وزارت ارشاد و تهیه‌کنندگی مجموعه بنیادرودکی برگزار شد که به‌جای مجموعه کنسرت‌های نوروزخانه که از سالن برج میلاد متعلق به شهرداری تهران پخش می‌شدند این بار در تالار وحدت (زیرمجموعه وزارت ارشاد) اجرا و به‌صورت زنده پخش ‌شدند.

البته بودند هنرمندانی که مایل به همکاری با نهادها و سازمان‌های این‌چنینی نبودند و با اسپانسر مجزا نسبت به اجرای زنده از طریق صفحه اینستاگرام خود اقدام کردند که در این زمینه بازهم وزارت ارشاد مجوز برگزاری آنها را صادر کرده بود. به‌طور مثال کنسرت زنده استاد کیهان کلهر در موزه آبگینه با اسپانسری مجموعه هاکوپیان انجام شد و تنها از طریق اینستاگرام این موزیسین بلندآوازه به‌صورت زنده و رایگان برای عموم پخش شد. البته همایون شجریان هم با مشارکت ایرانسل و اپ انحصاری پخش این اپراتور تلفن همراه اجرای ناموفقی داشت که رایگان نبود و به نفع دارندگان این اپراتور درآمدزایی کرد؛ اما در آنجا نیز وزارت ارشاد مجوز کنسرت زنده آنلاین را صادر کرده بود که به‌غیراز درآمدزایی و عدم تأمین دسترسی پهنای باند لازم در این اپراتور شکست خورد که البته همواره در حوزه پاپ مسایلی این‌چنینی در جریان است و کیفیت فرع ماجراست اما شاهکار زمانی رخ داد که سیروان خسروی کنسرت غیر رایگان با بهای بلیت 50 هزارتومانی را به اسم آنلاین و زنده فروخت و به‌جای اجرای زنده یک فیلم ضبط‌شده از خواندنش را پخش کرد و مخاطبان با مقوله مهندسی‌شده کنسرت آنلاین مواجه شدند. هرچند که در بیشتر کنسرت‌های پاپ که به‌صورت آنلاین پخش شدند اشباع سن با تبلیغات بیشتر از عدم اجرای زنده آزاردهندگی داشتند.

اما این وضعیت تا شهریورماه پیش از آغاز ماه محرم امتداد داشت و کمابیش کنسرت‌های آنلاین حمایت و پخش شدند. بعد از دو ماه محرم و صفر هم رویداد جشنواره موسیقی نواحی ایران بود که با حمایت انجمن موسیقی ایران از اینستاگرام پخش شد و رویداد به‌صورت زنده پوشش داده شد.

اما دیگر از شهریورماه آن‌چنان رونقی در کنسرت‌های آنلاین وجود ندارد. و اخیراً نیز بابک جهانبخش اعلام کرده است که به‌جای کنسرت زنده آنلاین، ویدئو اجرای خود را در اواخر آذرماه به‌صورت استریم لاین پخش خواهد کرد و برای آن بلیت‌فروشی در حال انجام است. عده‌ای بر این باور هستند که صداوسیما مجوز انحصاری نظارت بر پخش در فضای مجازی را که سال گذشته از آن خود کرده را عملیاتی ساخته است و کنسرت‌های آنلاین نیز مشمول ممیزی‌های موردنظر و سلیقه مدیران صداوسیما قرارگرفته‌اند و ازاین‌رو عرصه فضای مجازی نیز همانند صداوسیما بی‌رونق شده است و موسیقی نیز در آن جایی به‌صورت جدی ندارد. به همین دلیل ویدئوهای کنسرت‌ها به‌جای اجرای زنده در حال پخش هستند تا از هرگونه رویداد زنده در مقابل صفحات پخش عمومی محافظت شود.

سال‌هاست که صداوسیما با پرهیز از نشان دادن ساز و آلات و ادوات موسیقی، از قانون نانوشته‌ای در این زمینه سخت پاسداری می‌کند. ازاین‌رو پخش کنسرت‌های زنده را نیز در راستای این قانون نانوشته ارزیابی کرده و می‌داند و مایل است فضایی چنین را به فضای مجازی تسری دهد ازاین‌رو بسیاری از موزیسین‌ها و خواننده‌ها فعلاً فعالیتی در حوزه برگزاری کنسرت آنلاین انجام نمی‌دهند چراکه فضای ممیزی صداوسیما را تنگ‌تر از حد تحمل پیکر نحیف موسیقی در این روزها به‌طورکلی می‌دانند. درست است که عده‌ای با نگاهی خوش‌بینانه‌تر می‌گویند شبکه‌های برون‌مرزی صداوسیما همیشه ساز را نمایش می‌دهند و این ممنوعیت حاکم بر آنها نیست اما این‌گونه که در وضعیت عدم رضایت به کنسرت آنلاین با انحصار پخش از اپلیکشین‌های تولید داخل کشور پیش‌آمده نشان‌دهنده مسایلی این‌چنینی است که شاید نیازمند آن باشد که به‌عنوان یک معضل جدی بدان نگاه شود. چراکه اغلب هنرمندان بزرگ و جدی سال‌هاست شرایط ممیزی صداوسیما را سخت‌گیرانه می‌پندارند و مایل به گذر از ذره‌بین ممیزی و تعامل با صداوسیما نیستند و در برنامه‌های آن نیز جایی ندارند. اما حالا حضور در فضای مجازی وضعیت را عوض کرده است و شاید لازم باشد موزیسین‌ها فکر دیگری کنند. حضور در فضای مجازی و برگزاری کنسرت‌های زنده آنلاین توسط موزیسین‌ها که تحت مجوز وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی فعالیت مشخصی داشته و دارند نیازمند ممیزی مجدد و سلیقه‌ای صداوسیما نیست. اما آیا می‌توان این مساله را بدون اینکه از آن معضلی لاینحل ساخته شود به گوش مدیران رساند و آنها را در این حدود و اختیارات به میانه‌روی دعوت کرد؟