لیلا موسی‌زاده

شاید برای کسانی‌که هر سال شب‌هایی را به دیدن و شنیدن کنسرت‌های موردعلاقه خود می‌رفتند هفت ماه گذشته که همه این برنامه‌ها و اجتماعات تعطیل است غیرقابل‌تصور می‌نمود؛ اما حالا هر چه می‌گذرد اغلب مردم بیشتر متوجه آسیب‌هایی می‌شوند که شیوع بیماری کرونا بر زندگی آن‌ها وارد ساخته است. از طرفی دیگر موزیسین‌ها نیز در این مدت نتوانسته‌اند فعالیت اجرایی داشته باشند و اغلب آموزشگاه‌های موسیقی اگر تعطیل نشده باشند با ظرفیت یک‌سوم سابق خود در حال فعالیت‌اند و شاهد ریزش هنرآموزان خود هستند بماند که در چهار ماه ابتدایی شیوع کرونا عملاً تمام کلاس‌های آزاد هنری و آموزشگاه‌ها و استودیوهای هنری تعطیل بودند و متحمل خسارات سنگینی شده‌اند. اما آن دسته از موزیسین‌هایی که درآمدشان از کنسرت‌ها تأمین می‌شد حالا بعد از گذشت هفت ماه دچار وضعیتی هستند که نمی‌شود توصیف دقیقی از آن کرد اما همگان هم‌صدا اذعان دارند که دولت هیچ حمایتی در روزهای سخت از آن‌ها نکرده است. ولیکن در روزهای پایانی سال 97 هنگامی‌که می‌دید درآمد کنسرت‌ها صعودی است برای خود قانونی وضع کرد تا از ماحصل بلیت‌فروشی کنسرت‌ها 10درصد منتفع شود. دولت بدون هیچ مشکلی دست در جیب هنرمندان کرد و علی‌رغم اعتراضات آنان هیچ وقعی به آن‌ها ننهاد و همانند تصویری که از داروغه ناتینگهام کارتون رابین‌هود در ذهن داریم تنها به دریافت ده درصدها کوشید. حالا که هفت ماه است که بیماری دمار از روزگار موزیسین‌ها درآورده و دولت نتوانسته است حمایت شایسته‌ای را از موزیسین‌ها به عمل آورد بسیاری بر این باورند که دولت بهتر است به‌جای تسهیلاتی که هیچ‌کدام رضایت جامعه موسیقی را در پی نخواهد داشت همان 10درصدها را برگرداند. بماند که در روزگار دلار سی هزارتومانی همان ده درصدها نیز از ارزشش کاسته شده است اما وقتی برداشت بی‌حساب از جیب موزیسین‌ها توسط دولت انجام می‌شد حالا آن روزگار است که باید جبران شود آن‌هم در این روزها که به گفته وزیر ارشاد 80درصد جامعه موسیقی از شیوع بیماری کرونا متضرر شده‌اند. و بسیاری ناباورانه می‌پرسند که دولت چه هنگام می‌خواهد نسبت به موزیسین‌ها نگاه منصفانه حمایتی داشته باشد غیر از حالا که همگی سخت گرفتار هستند و نیازمند آن‌اند که از برداشت‌های از جیبشان شده چیزی بدان‌ها بازگردد؟

حتماً روزهای آینده بعد از کرونا اهالی موسیقی رفتارهای حمایتی را فراموش نخواهند کرد و بالعکس رهاشدگی آن‌ها به ماندن در وضع درماندگی ناشی از شیوع بیماری کرونا را هرگز از یاد نخواهند برد. بسیاری از موزیسین‌ها از اینکه امسال آخرین سال دولت فعلی است ناخوش‌اند چراکه باور دارند در زمان انتخابات همیشه سیاستمداران به یادشان می‌افتد که سراغی از اهالی موسیقی بگیرند و چنانچه دولت برای سال آتی نیازمند تائید از جانب مردم بود اکنون آن‌ها را به حال خود رها نمی‌ساخت و یا به سامانه کارا و امثالهم ارجاع نمی‌داد. بماند که دولت و وزارت ارشادش حتی در پرداخت سه ماه حق بیمه تمامی بیمه‌شدگان صندوق اعتباری هنر بسیار ضعیف عمل کردند. ازاین‌رو اگر تعبیر کنیم که حمایتی نزدیک به صفر از آن‌ها صورت گرفته پر بیراه نگفته‌ایم. بااین‌همه در سخنان وزیر ارشاد مدام حرف از تسهیلات برای جبران خسارت از کرونا است اما معلوم نیست مدیران دولتی کی می‌خواهند حرف‌هایی بزنند و بدان‌ها عمل کنند که به درد مردم رسیدگی کند اینکه سامانه کارا وام می‌دهد و مشاغل آسیب‌دیده بروند تا پایان مهرماه در آنجا ثبت‌نام کنند، بیشتر به‌پاس دادن مشکل و سلب مسئولیت می‌ماند تا گره گشودن از مشکل موزیسین‌های آسیب‌دیده از شیوع بیماری کرونا. ضمن اینکه نباید فراموش کرد مدرسین خانگی و مشاغلی که به‌صورت غیررسمی از مشاغل رسمی تعریف‌شده در سیستم دولتی هستند نیز در جامعه موسیقی فراوان است و آن‌ها نیز در این شرایط متضرر شده‌اند.

ازاین‌رو بعد از پایان بیماری کرونا احتمالاً شرایط ویژه‌ای حاکم خواهد شد که در آن موزیسین‌ها بیشتر از دولت گسسته خواهند شد و بیش از پیش بر ضرورت استقلال خود در آفرینش هنری و فعالیتشان پافشاری خواهند کرد.