آرزو احمدزاده ( راهنمای طبیعتگردی )  

و اما ادامه داستان خارک رفتن ما. آنجای قصه بودیم که دریا طوفانی بود و گفتند کشتی به خارک نمی‌رود و ما رفتیم سیراف. اما فردا هوای بوشهر آرام  شد و ما باید خود را به بوشهر می‌رساندیم. به بوشهر نرسیدیم ولی همه تلاشمان را کردیم تا به گناوه برسیم و از گناوه به جزیره خارک برویم. با 10 لیتر بنزینی که با سرعت نور، قبل از گناوه زدیم خود را به اسکله رساندیم و کشتی بوق آخر را زد. یک کیسه بزرگ از صندوق عقب ماشین برداشتیم و هر چه بود داخل کیسه ریختیم و کوله‌ها را بر دوش انداختیم و دوان دوان به سوی کشتی دویدیم. آخرین نفر که مهدی بود از اسکله پرید و سوار کشتی شد. بالاخره یک نفس راحتی کشیدیم. در بدو ورود اعلام کردند دریا مواج است و مراقب باشید. شروع کردیم به صحبت کردن تا متوجه موج‌های بلند نشویم اما فایده‌ای نداشت. با هر موج آشوبی در دلمان به پا می‌شد. کم کم جزیره از دور دیده شد و برق خوشحالی در چشمان‌مان پدیدار شد و از دور چزیره را که می‌دیدیم امیدوارتر می‌شدیم تا بالاخره رسیدیم. سلام بر خلیج نیلگون فارس و سلام بر خارک. دیدن مشعل های سوزان پالایشگاه از نزدیک حال عجیبی داشت. نام محلی این جزیره خارگ است و در ۷۶ کیلومتری شمال غربی بوشهر واقع شده است و جلال آل احمد از آن به عنوان «درّ یتیم خلیج فارس» یاد کرده است. پرویز کنار اسکله با مجوز ورود منتظرمان بود. حس  ورود به یک کشور دیگر را داشتم. مسئول اسکله با دقت هر چه تمام‌تر مجوز ورود و کارت ملی تک‌تک‌مان را چک کرد و مهر ورود را زد. به محل اقامت‌مان رفتیم و استراحتی کردیم و آن کیسه پلاستیک بزرگی  که هر چیزی درونش پیدا می‌شد را خالی کردیم. قابلمه بود اما در قابلمه نبود. کاپشن،مایع ظرفشویی بدون اسکاچ، نان، هدفون، شارژر، کفش کتانی و ... فقط آچار چرخ و جک ماشین را در پلاستیک نگذاشته بودیم. شب جزیره خارک واقغا زیباست. سر را به هر سمتی که بگردانی مشعل های روشن را می‌بینی. صبح بعد از صبحانه به گشت و گذار در جزیره پرداختیم. در این جزیره یکی از مهم‌ترین پایانه های صادرات نفت جهان بنا شده ‌است. در طول جنگ ایران و عراق بیش از ۹۰درصد از صادرات نفت ایران از این جزیره انجام می‌گرفت. از این‌رو بود که نیروی هوایی عراق، ۲۸۰۰ حمله را به این جزیره انجام داد. یکی از جاذبه های دیدنی این جزیره سنگ نبشه هخامنشی است؛ سنگ‌نبشته‌ای از دوران باستان در خارگ به زبان پارسی باستان و خط میخی موجود است که از این کتیبه به‌عنوان سندی دیگر درباره  نام خلیج‌فارس یاد می‌شود. در تاریخ ۱۱ خرداد ۱۳۸۷ افرادی مخفیانه به‌طور تعمدی به تخریب این سنگ‌نوشته دست زدند که هم‌اکنون تا ۷۰ درصد آن نوشته تخریب شده‌است. از دیگر دیدنی‌های جزیره می‌توان به آثار قلعه هلندی‌ها، گورستان اسلامی، آبادی خارک، خط راه‌آهن، گورستان مسیحی، قبر ابوبکر، قبر علمدار، باغ هلندی‌ها، گورستان پیش‌اسلامی، دخمه‌ها، بقعه میر محمد و قبر دیده‌بان اشاره کرد. جزیره یک گلخانه و یک باغ پرندگان هم دارد. مردمان جزیره خارک نیز مانند دیگر اهالی جنوب ایران بسیار خونگرم و مهمان‌نواز هستند. اهالی جزیره در حال پختن نذری در مسجد بودند و وقتی متوجه شدند ما تازه‌واردان جزیره هستیم با مهربانی از ما پذیرایی کردند و شام را مهمان دیگ نذری جزیره شدیم. نمی‌دانم هوای گرم جنوب اینان را انقدر خونگرم کرده یا آرامش دریا مهربانشان کرده است؟ خارک برای من فراموش‌ناشدنی‌ست. جزیره‌ای با آب و هوای گرم و کم باران اما مردمانی با دلی به وسعت دریا. با خارک خداحافظی کردیم و به سمت گناوه راهی شدیم. دریا آرام شد.