افسانه فرقدان

آن‌چه این روزها زیاد به چشم می‌آید و بخشی از بازار کتاب را اشغال می-کند، تصحیح‌های فراوان از کتاب‌های کهن ادبیات فارسی است. ایران سرزمینی است که آثار کهن بسیاری را در کارنامه خود دارد و از دیر باز اصلاح و تصحیح انتقادی روی آثار شاعران و نویسندگان ایران از سده چهارم تا اواخر دوره قاجاریه، یکی از مشغولیات ادیبان بوده است؛ کسانی که با علم به زبان و ادبیات فارسی، افزوده‌ها را از آثار جاویدان شاعران و نویسندگان می‌زدودند تا میراث دیرپای ادبیات و تاریخ و فلسفه و بعضا حیطه‌های دیگر علم با کمترین تغییر و اشتباه در اختیار خوانندگان قرار گیرد. از  این میان، یکی از آثاری که به اصطلاح مورد تصحیح قرار گرفته، شاهنامه، اثر جاویدان حکیم ابواقاسم فردوسی توسی است. این امر چند دلیل دارد و چند ایراد عمده؛

از دلایل گرایش افراد برای ثبت نام خود روی جلد شاهنامه، به عنوان مصحح این است که بسیاری از این افراد بر این باورند که شاهنامه اثری تأویل‌پذیر نیست و به صرف فهم داستان‌های شاهنامه می‌توانند نام خود را به عنوان مصحح آن ثبت کنند. دلیل دیگر این است که این افراد یقین دارند که مردم کمتر به سراغ اثر سترگی چون شاهنامه می‌روند، پس خطاهای این افراد کمتر به چشم می‌آید. مسئله دیگر این است که با ثبت نام خود در کنار نام شاهنامه و فردوسی، ره یک ساله را صد ساله می‌روند. اما ایراد بزرگ در چنین اقدامی این است که کپی کردن از نسخه‌های معروف شاهنامه به سرعت حواس خواننده حرفه‌ای را به خود جلب می‌کند. نکته دیگر این است که نخستین گام برای مصحح شاهنامه شدن، زبان‌شناس بودن است. ترجمه 9 هزار کلمه بدون تکرار از زبان پهلوی به فارسی دری تنها از یک زبان‌شناس ساخته است و فردوسی خود به مثابه یک زبان‌شناس عمل کرده است، زیرا کلماتی را از پهلوی گرفته و با ساده کردن آن‌ها، زبانی کاملا امروزی و این زمانی و در واقع متعلق به همه دوران‌ها ساخته است. بنابراین یک مصحح باید زبان‌شناس باشد و زبان شاعر را بشناسد و به تمام زیر و بم ابیات واقف باشد تا بتواند بفهمد که یک بیت، بیتی الحاقی به شاهنامه است یا از آن خود فردوسی است. مصحح شاهنامه باید واژه‌های کلیدی فردوسی را خوب بشناسد تا بتواند از بین نظرات مختلف، گزینه درست را انتخاب کند. به همین دلیل است که تصحیح شاهنامه گاه به اندازه طول سال‌های سرایش آن زمان می‌برد. ایراد دیگر این است که کوچک‌ترین خطا می‌تواند آخرین خطا باشد و نسل‌های زیادی به راه خطا ببرد. اما مسئله اساسی در تصحیح شاهنامه این است که مصحح آن باید چنان صاحب‌نظر در همه موارد یاد شده باشد که نظر انتقادی خود را درباره موارد اختلاف در ابیات اعمال و بتواند با ادله کافی از نظر خود دفاع کند.

به همین دلیل دکتر خالقی مطلق، تصحیح شاهنامه را پس از سالیان طولانی و در سنین کهنسالی خود به اتمام رساند و به گفته خودش رسالتش را انجام داد.

اما به‌رغم این موارد یادشده، اکنون برخی که مایه‌ای از هنر و ادبیات ندارند و به دنبال شهرت یک شبه هستند، خود را در مهلکه بزرگی می‌اندازند که آیندگان درباره آن حساسیت بیشتری به خرج خواهند داد و آن، بر دوش گذاشتن عنوان مصحح برای شاهنامه است. هدف این یادداشت معرفی تصحیح‌های نامعتبر شاهنامه نیست، اما حاصل یک عمر تلاش دکتر خالقی مطلق خود این تفاوت‌ها را آشکار می‌کند. غرض از این یادداشت تنها این است که خریدار شاهنامه بتواند سره را از ناسره تشخیص دهد و به این امر مهم توجه کند تا نزدیک‌ترین نسخه به اثر حکیم فردوسی را در اختیار داشته باشد. این هوشمندی اکتسابی می‌تواند از هدر رفتن بیهوده کاغذ جلوگیری و از چنین اقدامات مشابهی پیشگیری کند.