اگر گمان می‌کنید این غائله محمد امامی به این زودی‌ها از صدر اخبار خواهد افتاد، اشتباه می‌کنید، پرده‌ای افتاده که پشت آن خبرها بوده و البته که چقدر هم خوب.همین روز گذشته بود که روزنامه شرق با محمد امامی گفتگویی مفصل داشت و او سعی کرد خودش را تبرئه کند. اصلا رسانه هست که پرده براندازد و رسوا کند.

طی روزهای گذشته اعلام فهرست فیلم‌هایی که تحت حمایت محمد امامی بوده‌اند جنجالی تازه‌ای ایجاد کرد؛ «ابد و یک روز»، «مغزهای کوچک زنگ‌زده» و البته «شبی که ماه کامل شد». این آخری اما جنجالی‌ترین مورد فهرست شد و کاربران شبکه‎های اجتماعی انگار با آن کنار نیامدند. در ابتدا برخی کاربران پاپیچ شدن به نرگس آبیار را بی‌عدالتی دانستند و شاکی شدند که چرا دیگر فیلم‌ها انقدر حاشیه‌ساز نشده. اما در موج دوم اظهارنظرها برخی نکات یادآوری شد که موج ضدِ آبیار را توجیه می‌کرد. هنرمندی که جایزه فجر را برده، کاندید هنرمند سال جشن هنر  شده بود و باقی ماجراها.

حضور دائمی آبیار در موقعیت‌های مختلف آن تعریف ازلی- ابدی غلامحسین ساعدی از مفهوم «شبه‌هنرمند» را به ذهن متبادر می‌کند. ساعدی مختصات شبه‌هنرمند را این گونه تعریف می‌کرد که علاقه دائمی به جایزه گرفتن دارد، در برابر تحفه‌های رسیده کُرنش می‌کند، دائم حضور دارد، چون نانش از حضور درمی‌آید و چیزهایی دیگر که قابل نوشتن نیست! آبیار در تمام این سال‌ها تلاش می‌کرد نماد و نشانی غیرواقعی از پیوند میان «زن» و «هنر پیشرو» باشد، نمادسازیِ ناموفقی که هم چوب راست را خورده و هم چماق چپ را. منظور از چپ و راست البته همان دسته‌بندی کمی کهن اما همچنان مرسوم فضای سیاسی ایرانی است.

آبیار، روزی پس از موفقیت همین فیلم آخرش گفته بود: «من سر در نمی یارم. هیچکدام از فیلم‌های من با بودجه دولتی به آن معنا نبوده است. تنها بخشی از فیلم «شیار ۱۴۳» را با کمک لجستیک مس سرچشمه ساختیم. بخشی از فیلم «نفس» را هم با حمایت فارابی ساختیم. بسیاری از دوستان با بودجه دولتی فیلم می‌سازند بسیاری انتقاد می‌کنند که این بودجه دولتی است. اگر با بخش خصوصی هم همکاری کنند باز انتقاد می‌کنند. می‌خواهم بگویم که باید این حرف‌ها را رها کنیم. مهم خروجی کار است که چه فیلمی ساخته می‌شود. ما تمام تلاشمان را می‌کنیم که فیلم خوبی ساخته می‌شود. بخش اقتصادی به کارگردان و بازیگران ارتباطی ندارد. تا حدی تهیه‌کننده باید پاسخگو باشد. من به عنوان کارگردان تمام تلاشم را می‌کنم که هنر کارگردانی را به کار ببرم و یک فیلم خوب بسازم.»

البته قبل‌تر هم رسانه تندروی «صراط‌نیوز» درباره آبیار نوشته بود: « این که تصور کنیم خانم کارگردان یا بازیگر فیلم با ساخت فیلمی درباره خانواده شهدا، تحت تاثیر شان و منزلت مفاهیم ارزشی شهید و شهادت قرار گرفته‌اند، تصور خامی است. اساسا نیز اگر خانم کارگردان فیلم شیار 143 از شان و منزلت شهدا درس واقعی آموخته بود و تحت تاثیر خون شهدا قرار گرفته بود، حجاب برتر مدنظر شهدا را کنار نمی‌گذاشت و با آرایش غلیظ و غیرشرعی در کاخ جشنواره فیلم فجر قدم نمی‌زد؛ خصوصا آن که این خانم پیش از این چادری بوده و اخیرا حجاب برتر را کنار گذاشته است که تصاویر دریافت سیمرغ این خانم کارگردان مورد توجه بسیاری از سایت‌ها قرار گرفت.

بنابراین شرط عقل آن است که جامعه حزب‌اللهی کشور و رسانه‌های اصولگرا صرفا به تحسین فیلم ساخته‌شده بپردازند و از عنایت بیش از حد به افرادی که آینده کاری آنها معلوم نیست و صرفا بر حسب علاقه به ژانرهای مختلف سینما اقدام به فیلم‌سازی می‌کنند، پرهیز نمایند.»

حالا هم که اپوزیسیون در حال زدنِ آبیار هستند، او که می‌خواست میانه باشد و حالا نه این را دارد و نه آن.