آرزو احمدزاده ، راهنمای طبیعت‌گردی

چند سالی از آن روزها می‌گذرد اما نگاهی به عکس‌های یادگاری‌مان که می‌اندازم لحظه لحظه آن خاطرات از جلو دیدگانم می‌گذرند. چند سال پیش نوروز مهمان یکی از دوستان در شیراز بودیم. خاطرم هست که لحظه تحویل سال نزدیک غروب بود و ما تازه از راه رسیده بودیم و نهار را در منزل دوست‌مان خوردیم، و اولین وعده غذای ما در شیراز چیزی نبود جز کلم پلو شیرازی که طعم لذیذش هیچگاه از خاطرم پاک نمی‌شود. بعد از نهار کمی استراحت کردیم و طبق تصمیم قبلی که با دوستان گرفته بودیم به سمت دروازه قرآن رفتیم تا لحظه تحویل سال را آنجا باشیم. به اتفاق دوست شیرازی‌مان و به توصیه او به سمت آرامگاه سعدی رفتیم. به گفته او سعدیه کمی خلوت‌تر از حافظیه است، اما وقتی وارد آرامگاه سعدی شدم دریافتم که قبر هیچ شاعری در دنیا به قدر حافظ و سعدی بازدیدکننده ندارد چرا که سعدیه هم مانند حافظیه شلوغ بود و پرازدحام. بازدید کوتاهی از آرامگاه کردیم و به سمت منزل بازگشتیم و قرار بر آن شد که اردیبهشت در روز بزرگداشت سعدی دوباره به شیراز بیاییم و با سعدی راحت‌تر خلوت کنیم. ما سر قول‌مان ایستادیم و در اولین روز از اردیبهشت همان سال خودمان را به شیراز رساندیم. فضای شهر پر بود از عطر بهار نارنج و از آن ازدحام و شلوغی سرسام‌آور و صف طولانی تهیه بلیط خبری نبود.

وارد آرامگاه شدیم، به‌راستی که آرامش خاصی اینجا حاکم است. از دور که آرامگاه را دیدم به یاد سکه های 50 تومانی قدیمی افتادم که نقش همین آرامگاه بر پشتشان حک شده‌ بود. در اطراف مقبره، قبور زیادی از بزرگان دین وجود دارند که بنا به وصیت خود، در آنجا مدفون شده‌اند. از جمله مهمترین‌های آن می‌توان شوریده شیرازی را نام برد که آرامگاهش به وسیله رواق به آرامگاه سعدی متصل شده‌است. کف حوضی که در مجموعه وجود دارد پر بود از سکه‌های زرد و سفیدی که با تابش نور خورشید درخشان‌تر می‌شدند. بنا به گفته راهنمای آرامگاه «در زمان های بسیار دور، مردم بازدیدکننده از آرامگاه سعدی، جامه خود را در حوضچه‌هایی مرمرین می‌شستند. به باور مردم شیراز (که از قبل از سعدی و شاید قبل از اسلام وجود داشته)، شست‌وشو در این آب، شفابخش بوده‌است». آرامگاه کنونی در ابتدا خانقاه سعدی بوده که وی اواخر عمرش را در آنجا می‌گذرانده و سپس در همان‌جا دفن شده‌است. به دستور کریمخان زند، بنایی معروف به عمارتی ملوکانه از گچ و آجر بر بالای آرامگاه سعدی بنا  شده ‌است که در دوران قاجاریه تعمیر و ترمیم شده و و ساختمان کنونی آرامگاه در دوران پهلوی توسط محسن فروغی معمار مدرنیست ایرانی و با همکاری علی اکبر صادق با الهام گرفتن از عناصر معماری سنتی ایران ساخته شده است. ۸ ستون از سنگ‌های قهوه‌ای رنگ در جلوی مقبره قرار دارند و اصل بنا با سنگ سفید و کاشی کاری مزین است. بنای آرامگاه از بیرون به شکل مکعبی دیده می‌شود اما در داخل هشت ضلعی است با دیوارهایی از جنس مرمر و گنبدی لاجوردی. سنگ قبر در وسط عمارتی هشت ضلعی قرار دارد و سقف آن با کاشی‌های فیروزه‌ای رنگ تزیین شده‌است. در هفت ضلع ساختمان، هفت کتیبه قرار دارد که از قسمت‌هایی از گلستان و بوستان و قصاید سعدی انتخاب شده و متن یک کتیبه دیگر  در مورد چگونگی ساخت بقعه است. در ضلع شمال غربی این هشت ضلعی با خطی خوش نوشته شده است «به جهان خرم از آنم که جهان خرم از اوست ... عاشقم بر همه عالم که همه عالم از اوست» و ما در شب بزرگداشت سعدی کنار آرامگاه او با اشعارش آرام شدیم. در ذهنم منت خدای را عز و جل .... خواندم و از سعدیه خارج شدیم.