گشت و گذار در زنجان

 دیدار با مردان نمکی، بازماندگان تاریخ

آرزو احمدزاده ، راهنمای طبیعت‌گردی 

این هفته نیز مانند تمام پنجشنبه ها، بعدازظهر به سمت زنجان حرکت کردیم. مقصد اول‌مان موزه رختشویخانه یا همان موزه مردم‌شناسی زنجان بود. این موزه در خیابان سعدی، کوچه فرهنگ واقع شده است. این بنا به واقع یک رختشویخانه قدیمی است چرا که در قدیم مردم شهر رخت و لباس خود را در این مکان می‌شسته اند. چنین کاربری برای یک بنای عمومی در جهان مشابه ندارد یا کم‌نظیر است. هدف از ساخت این رختشویخانه تامین امنیت و آسایش زنان در فصل سرد زمستان در یک مکان سرپوشیده بوده‌است. این بنا را دو برادر به نام‌های مشهدی اکبر معمار و مشهدی اسماعیل بنا ساخته‌اند و سبک و سیاق معماری‌اش به شیوه اواخر دوره قاجار و اوایل دوره پهلوی است. این بنا پس از مرمت تبدیل به موزه مردم شناسی شده است و پر است از آدمک‌هایی با انواع لباس‌های محلی که در حال شست و شو هستند، یکی در حال شستن ظرف است و دیگری در حال آبکشی رخت های شسته شده  و آن دیگر در حال لگد کردن لباسها در لگن مسی است. از رختشویخانه بیرون آمدیم و به سراغ مسجد جامع زنجان که به مسجد سید نیز معروف است رفتیم. این مسجد در جنوب سبزه میدان واقع شده‌است ودر دوره قاجاریه توسط یکی از پسران فتحعلی شاه قاجار که مرید آیت‌الله سید محمد مجتهد سردانی بود ساخته شد تا مرکز تدریس، اقامه نماز و مراجعات مردمی این مجتهد زنجانی باشد. وارد حیاط مسجد که می‌شویم ایوان‌های چهارگانه و قرینه مسجد خودنمایی می‌کنند. حوضی در وسط صحن مسجد قرار دارد که تصویر گنبد آبی رنگ زیبای مسجد در آن پیداست. از مسجد چهار ایوانی سید بیرون می‌آییم و سری به بازار قدیمی و سنتی زنجان می‌زنیم. من همیشه بازارهای سنتی هر شهری را دوست دارم، نه صرفا به جهت خرید کردن، به جهت جوش و خروش، رفت و آمد و هیاهویی که  اینجا جاریست، گویی اینجا زندگی با تلاطم بیشتری جریان دارد. 

 بازار زنجان در دوران آغا محمد خان قاجار آغاز و در زمان فتحعلی شاه قاجار خاتمه یافته و بعدها مساجد و سراها و گرمابه‌ها به آن اضافه شده‌است. بازار سنتی زنجان در قلب بافت قدیمی و مشرف به دروازه جنوبی شهر زنجان قرار دارد. بازار سنتی زنجان طویل ترین بازار سرپوشیده ایران است و با ۵۶ راه ورودی اصلی و فرعی به شبکه ارتباطی تمام شهر راه دارد. از چند راسته عبور کردیم و از طاق و قوسها و معماری زیبای بازار عکاسی کردیم و نهار را در همین بازار خوردیم. نمیدانم چه حکمتی است که غذاهای بازار طعم دیگری دارد و عجیب لذیذ هستند. بعد از نهار به سراغ مسجد خانم رفتیم. نام عجیبی دارد و البته معماری‌اش نیز بر اعجابش می‌افزاید. به مسجد خانم رسیدیم اما از گنبد خبری نبود، تنها دو مناره بسیار قطور و کوتاه با تزئینات زیبای کاشی و آجر داشت. این مسجد در منطقه فخیم‌الدوله زنجان قرار گرفته و به درخواست یکی از زنان مقتدر آن زمان به نام جمیله خانم ساخته شده و به همین دلیل به «مسجد خانم» معروف شده است. و حالا وقت آن رسیده بود که به سراغ مردان نمکی برویم. به عمارت ذوالفقاری که موزه باستان‌شناسی زنجان است رفتیم. مردانی که اجسادشان در معدن نمک چهرآباد کشف شده و بازماندگانی از دوران هخامنشی و ساسانیان هستند در اینجا نگهداری می‌شوند. اولین مرد نمکی مردی است با موها و ریش سفید و بلند و گوشواره‌ای در گوش چپ. و 4 مومیایی نمکی دیگر که سالم‌ترین آنها چهارمین مرد نمکی است: پسری 16 ساله با قد 170 سانتی متری. این مردان همگی در نمک زمان جا مانده‌ و بازماندگان ملموس تاریخ شده‌اند.