فائزه ناصح، دکترای روانشناسی عمومی 

در شرایط کنونی که به نوعی کشور در جنگ روانی گرفتار است، به شدت نیاز است که مسئولان برای جلوگیری از سوق یافتن اقشار مختلف جامعه به سمت یاس و نومیدی و افسردگی به فکر ایجاد شرایطی برای افزایش و تقویت روحیه امید، نشاط و سرزندگی مردم باشند. البته نشاط و شادابی اجتماعی در هر جامعه‌ای در گرو دستیابی به عدالت اجتماعی، احساس رضایت، امید به آینده و زندگی، برخورداری از رفاه و کاهش محرومیت نسبی و... است و تا زمانی‌که این عوامل هرچند به طور ناقص در جامعه فراهم نشوند نمی‌توان شادابی و نشاط را چه در بعد فردی و چه در بعد اجتماعی برای مردم یک جامعه به وجود آورد. 

از منظر روانشناسی شاد زیستن یکی از نیازهای اساسی انسان است که انسان متعادل می‌تواند در سایه پرتو‌های آن خود و جامعه آرمانی خویش را بسازد؛ به باور کارشناسان نشاط یا شادی یک وضعیت عاطفی است که احساسات مختلف از طیف رضایت از زندگی تا اوج شادی را در بر می‌گیرد و عامل انرژی و زنده‌دلی انسان محسوب می‌شود. در همین راستا نیز مارتین سلیگمن از بنیانگذاران روانشناسی مثبت‌گرا «نشاط» را به صورت نوعی از عواطف و فعالیت‌های مثبت تعبیر می‌کند و معتقد است نشاط فردی درگرو نشاط اجتماعی است؛ به عبارتی «نشاط اجتماعی» در زندگی احساس خوشبختی، اعتماد متقابل، احساس تعهد و نشانه‌ای از نگرش‌های مثبت نسبت به جهان و محیطی که فرد در آن زندگی می‌کند را در بر می‌گیرد. بنابراین «نشاط اجتماعی» شادمانی‌های فطری و طبیعی است که در یک جامعه تعریف پیدا می‌کند و از بیرون و درون، زندگی انسان‌ها را تحت تاثیر فراوان قرار می‌دهد.

بر‌این‌اساس می‌توان گفت «نشاط اجتماعی» یا «شادمانی» به عنوان یک پیامد مهم در احساس رضایت شغلی و خوشبختی انسان مطرح می‌شود که نه تنها زندگی شخصی بلکه جنبه‌های اجتماعی حیات بشر یعنی مجموعه کنش‌ها و ارتباطاتی را که آدمی با دیگران برقرار می‌کند را نیز تحت تاثیر خود قرار می‌دهد.

باید متذکر شد که شاد بودن جامعه یکی از عوامل بسیار موثر در توسعه اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی نیز محسوب می‌شود؛ به طوریکه توسعه یافتگی و توسعه نیافتگی هر جامعه با میزان نشاط اجتماعی آن اندازه‌گیری می‌شود و تاثیر آن آنچنان زیاد است که جامعه شناسان و روانشناسان معتقدند نیل به نشاط فردی در گرو محقق شدن شاخص‌های نشاط اجتماعی است. 

نتایج تحقیقات و پژوهش‌های روانشناسی نشان می‌دهد که یکی از مهمترین زیرساخت‌های ایجاد نشاط، همدلی و همبستگی است. از آنجا که خانواده نخستین و اصلی‌ترین پایگاه اجتماعی آدمی محسوب می‌شود ضروریست که جوشش شکل‌گیری همدلی و همبستگی از درون اولین نهاد اجتماعی برخاسته شود؛ در همین راستا نیز همدلی با عشق و علاقه و دوست داشتن یکدیگر و همچنین گسترش فضای گفت‌و‌گو، تفاهم و تبادل نظر ایجاد می‌شود و قوام می‌یابد؛ و  می‌تواند نقش بسزایی در پیشرفت و تحول آفرینی جامعه ایفا کند.

بنابراین تاکید می‌شود با ایجاد احساس همدلی در خانواده و همچنین درک جایگاه افراد و مسائل آنها می‌توان تا حدود بسیار زیادی نشاط را به خانواده بازگرداند که این خود می‌تواند پیامد‌های مثبتی را در جامعه ایجاد کند. یکی از مهم‌ترین پیامدهای مثبت این هیجانات به وجود آوردن شرایطی است تا آدمی بتواند در راستای خودشکوفایی، کمال و توانمندی‌های خویش تلاش کند که این خود می‌تواند سبب برانگیختن احساس شادی شود. به طوریکه کمبود و فقدان آن، افسردگی، بدبینی و ارزیابی منفی از رویدادها، بی‌علاقگی به اجتماع و کار، کمرنگ شدن وجدان کاری، ناهنجاری‌های اجتماعی، رواج خشونت در روابط اجتماعی و... را به بار می‌آورد. به عنوان نکته پایانی خاطر‌نشان می‌شود در حال حاضر براساس نظر کارشناسان سازمان جهانی بهداشت،‌ سلامتی دیگر به معنای فقدان بیماری و نقص عضو نیست بلکه تعریف سلامتی در شرایط فعلی به حالت رفاه کامل جسمانی، روانی و اجتماعی اطلاق می‌شود که محقق شدن این مهم تا حدود بسیار زیادی به ایجاد و گسترش شادابی و فضاهای نشاط‌آور در جامعه بستگی دارد.