هشدار مدیرکل حفاظت محیطزیست کردستان در مورد تکرار فاجعه آبیدر:
محیطبانان به تجهیزات استاندارد اطفا دسترسی ندارند

حادثه آتشسوزی دامنههای کوه آبیدر سنندج در دوم مردادماه امسال، نه فقط یک سانحه محلی، بلکه زنگ خطری دوباره برای محیطزیست کشور بود. در این حادثه، که به گفته فرزاد زندی، مدیرکل حفاظت محیطزیست استان کردستان، به جان باختن سه نفر و مصدومیت چندین نفر انجامید، کمبود تجهیزات و ضعف ساختاری مدیریت بحران آشکارتر از همیشه خود را نشان داد. زندی در گفتوگویی مفصل با ایلنا، از کمبودهای مزمن سازمان حفاظت محیطزیست، مشکلات پیشبینی و پیشگیری از حریق، و لزوم بازنگری در سیاستهای کلان حفاظت از طبیعت
سخن گفت.
جزئیات حادثه آبیدر
زندی با اشاره به جزئیات این سانحه، گفت: ظهر روز پنجشنبه دوم مرداد، آتشسوزی در دامنههای کوه آبیدر سنندج آغاز شد. با اطلاعرسانی اولیه، نیروهای منابع طبیعی، آتشنشانی، هلالاحمر، محیطزیست، سازمانهای مردمنهاد و شهروندان داوطلب به سرعت وارد عمل شدند.
با وجود این، وزش باد شدید، شیب تند درهها و تراکم علوفه خشک باعث گسترش سریع آتش شد. به گفته او، هفت نفر مصدوم شدند که سه نفر از آنان در بخش مراقبتهای ویژه بستری و در نهایت جان خود را از دست دادند.
زندی تأکید کرد این آتشسوزی خارج از محدوده مناطق تحت مدیریت سازمان حفاظت محیطزیست رخ داد، اما نیروهای محیطزیست بدون فوت وقت در عملیات مشارکت داشتند.
دلایل تداوم آتشسوزیهای گسترده
مدیرکل محیطزیست کردستان در تحلیل علل وقوع و تکرار چنین حوادثی، پنج عامل اصلی را برشمرد و گفت: اقداماتی مانند ایجاد نوار آتشبَر، حفر چالههای آب و پاکسازی پوشش گیاهی خشک یا در سطح محدود اجرا شده یا اساساً عملیاتی نمیشوند.
به گفته زندی؛ سازمانهای حفاظت محیطزیست و منابع طبیعی با کمبود شدید نیروی انسانی، تجهیزات و بودجه مواجهاند.
او با بیان اینکه گرمایش زمین و خشکسالیهای مکرر، احتمال وقوع حریق را در ماههای گرم سال افزایش داده است ادامه داد: البته منشأ بسیاری از حریقها فعالیتهای انسانی است؛ چه عمدی (تخریب یا تصرف اراضی) و چه غیرعمدی (بیاحتیاطی گردشگران و کشاورزان).
مدیرکل محیطزیست کردستان با اشاره به اینکه مدیریت مراتع و جنگلها بین دو نهاد اصلی تقسیم شده اظهار کرد که این موضوع خود باعث کندی و ناهماهنگی در واکنش به بحرانها میشود.
مشکل تجهیزات؛ از شاخه درخت تا پهپاد
یکی از بخشهای صریح صحبتهای زندی، کمبود امکانات ابتدایی برای محیطبانان بود. به گفته او بسیاری از محیطبانان حتی به لباس ضدحریق، ماسک و تجهیزات استاندارد اطفاء دسترسی ندارند و ناچارند با شاخه درخت یا بیل به مقابله با شعلهها بروند. بخشی از این مشکل اخیراً با تخصیص اعتبارات مناسب تا حدودی برطرف شده و تجهیزاتی مانند دمندههای هوا و پهپادهای نظارتی خریداری شده است، اما فاصله با شرایط مطلوب هنوز بسیار زیاد است.
ریشه کمتوجهی به محیطزیست
زندی علت اصلی این وضعیت را «عدم اولویتدهی به محیطزیست در سیاستگذاریهای کلان» دانست: سازمان حفاظت محیطزیست با وجود مسئولیتهای سنگین، همواره کمبودجهترین نهاد دولتی بوده است.
او ابراز امیدواری کرد که با توجه به بحرانهای اقلیمی، این موضوع بیشازپیش مورد توجه دولت و مجلس
قرار گیرد.
نقش نهادهای همکار و قانون
در بخش دیگری از این گفتوگو، مدیرکل محیطزیست کردستان به نقش نهادهای همکار در مدیریت بحران اشاره کرد: سازمان هواشناسی برای پیشبینی شرایط جوی بحرانی، سازمان جنگلها و مراتع و آبخیزداری و منابع طبیعی، هلالاحمر، ارتش، سپاه، آتشنشانی و سازمان مدیریت بحران هر یک بخشی از مسئولیت را بر عهده دارند.
زندی یادآور شد که بر اساس اصل ۵۰ قانون اساسی و قوانین مرتبط، همه دستگاهها موظف به همکاری در شرایط بحرانی هستند و عدم همکاری تخلف محسوب میشود. هرچند او اذعان داشت که در عمل «چالش اصلی هماهنگی و اقدام به موقع» است.
ضرورت اصلاح ساختار و فرهنگسازی
زندی تأکید کرد: آتشسوزیهای طبیعی حاصل ترکیبی از عوامل مدیریتی، اقلیمی، انسانی و ساختاری است. راهکارهای فنی وجود دارد، اما اجرای آنها مستلزم برنامهریزی منسجم، بودجه کافی، آموزش عمومی و همکاری بیندستگاهی است.
به گفته او، بدون این پیشنیازها، تکرار فجایع مشابه اجتنابناپذیر خواهد بود. راهکار پیشنهادی او شامل جذب نیروی متخصص، تشکیل گروههای اطفاء حرفهای و ارتقای فرهنگ عمومی حفاظت از طبیعت است.
زمینه تاریخی آتشسوزیها در کردستان و زاگرس
کردستان به دلیل پوشش گیاهی متراکم و اقلیم نیمهخشک، در سالهای اخیر یکی از کانونهای اصلی آتشسوزی در زاگرس بوده است. بر اساس آمارهای غیررسمی، هر سال صدها هکتار از مراتع و جنگلهای این استان در آتش میسوزد. ترکیب عوامل انسانی و طبیعی، همراه با کمبود تجهیزات، باعث شده که خسارتها به حیات وحش و منابع طبیعی جبرانناپذیر باشد.
حادثه آبیدر تنها نمونهای از تلفات انسانی این بحران است. پیش از این، فعالان محیطزیست و نیروهای داوطلبی در دیگر نقاط کشور، از جمله در مریوان و کهگیلویه و بویراحمد، در حین اطفاء حریق جان خود را از دست دادهاند. نبود تجهیزات مناسب و آموزش کافی، همواره مهمترین علت این تلفات عنوان شده است.
مشکلات بودجهای در سطح ملی
بودجه سازمان حفاظت محیطزیست در سالهای گذشته حتی برای انجام وظایف جاری کفایت نمیکرده است. این کمبود، تأمین لباسهای ضدحریق، ماسکهای استاندارد، دستگاههای دمنده، مخازن آب قابل حمل و خودروهای آفرود را تقریباً غیرممکن کرده است. هرچند در سال جاری با پیگیریهای دولت و سازمان، بخشی از این تجهیزات خریداری شده، اما هنوز فاصله زیادی با استانداردهای جهانی وجود دارد.
نقش مردم و سازمانهای مردمنهاد
در بسیاری از آتشسوزیها، این نیروهای مردمی و سمنها هستند که اولین واکنش را نشان میدهند. اما فقدان آموزش حرفهای و تجهیزات، خطر مصدومیت و حتی مرگ را برای آنان بالا میبرد. ایجاد شبکههای داوطلب آموزشدیده و مجهز، میتواند بخش مهمی از بار بحران را کاهش دهد.
این در حالی است که کشورهایی با اقلیم مشابه ایران، مانند اسپانیا یا ترکیه، با ایجاد سامانههای هشدار سریع، تیمهای واکنش سریع مجهز، و استفاده از بالگردها و پهپادهای پیشرفته، توانستهاند زمان مهار آتش را به حداقل برسانند. انتقال این تجربهها به ایران، نیازمند اراده سیاسی و سرمایهگذاری جدی است.
مطالبهگری عمومی در حفاظت از محیط زیست
حادثه آبیدر یک بار دیگر نشان داد که حفاظت از محیطزیست تنها یک مسئولیت دولتی نیست، بلکه مسئلهای ملی و فرابخشی است. همانطور که فرزاد زندی تأکید میکند، بدون اصلاح ساختارها، افزایش بودجه و مشارکت واقعی مردم و نهادها، فجایع مشابه ادامه خواهد داشت.
افزایش آگاهی عمومی، مطالبهگری رسانهها و فشار افکار عمومی میتواند دولت و مجلس را وادار به اولویتدادن به محیطزیست کند تا محیطبانان و داوطلبان، دیگر مجبور نباشند با شاخه درخت به جنگ شعلهها بروند.
دیدگاه تان را بنویسید