ضرورتی که تفاوت برد خبری آسیب بیمارستان بئرشبع و حملات موشکی اسرائیل به بیمارستانهای ایران به رخ کشید؛
ورود به نبرد روایتها با حضور رسانههای معتبر جهانی در ایران
مریم شهابی
وزیر بهداشت دیروز اعلام کرد که سه بیمارستان و ۶ آمبولانس تحت حمله اسرائیل قرار گرفتند، دو نفر از اعضای تیم سلامت شامل یک متخصص زنان و یک متخصص اطفال به همراه فرزندش، جان باختند و ۱۴ نفر از اعضای کادر بهداشتی و درمانی مجروح شدند، اما آنچه در سر خط خبرهای جهان قرار گرفت ماجرای بیمارستانی در بئرشبع بود که در حملات موشکی ایران به اسرائیل متحمل خسارت شد.
اندک زمانی پس از حمله موشکی ایران به اسرائیل خبرهای متعددی از حمله به مرکز درمانی سوروکا در شهر بئرشبع اسرائیل در رسانههای بینالمللی مانند سیانان، بیبیسی، اسکاینیوز و نیویورکتایمز پخش شد. خبرنگاران خارجی به سرعت به محل رفتند و از محل وقوع حادثه تصویربرداری کرده و گزارشهای متعددی از آن در رسانههای خود منتشر کردند.
این در حالی بود که پیشتر از این حادثه بیمارستان فارابی در کرمانشاه نیز هدف حملات اسرائیل قرار گرفت، اما این واقعه در رسانههای بینالمللی تقریبا هیچ بازتابی نداشت. البته دلیل آن واضح بود؛ عدم اجازه فعالیت خبرنگاران رسانههای معتبر بینالمللی در ایران.
حسین کرمانپور، سخنگوی وزارت بهداشت، حسین کرمانپور روز جمعه در شبکه ایکس خود خبر داد غیر از حادثه بیمارستان کرمانشاه دو حمله دیگر هم در بیمارستانهای دیگر رخ داده است. به گفته او ۶ آمبولانس و یک مرکز جامع خدمات سلامت هم تاکنون مورد حمله اسرائیل قرار گرفته است.
رئیس مرکز روابط عمومی وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی اظهار داشت: «طی هفت روز تهاجم ناجوانمردانه شاهد بیش از ۶ مورد زیر پا گذاشتن کنوانسیونهای بینالمللی توسط مدعیان رژیم اشغالگر قدس! بودیم».
اما این بیان تند و تیز او برای تحت تاثیر قرار دادن جامعه بینالمللی در خصوص عمق فاجعهای که در ایران میگذرد کافی نیست.
به اعتقاد کارشناسان آنچه افکار عمومی جهان را تحت تاثیر قرار میدهد رسانههای اسم و رسمدار بینالمللی است که هیچ کدام در ایران دفتر و مجوزی برای فعالیت ندارند. موضوعی که سبب میشود اسرائیل به تنهایی در منابع خبری جهان ترکتازی کند.
شاید این موضوع را بتوان با کنارهگیری ورزشکاران ایرانی در مصاف با ورزشکاران اسرائیلی مقایسه کرد. حرکتی که عملا عرصه را برای صعود اسرائیلیها هموارتر میکرد.
*کدام مراکز درمانی در ایران آسیب دیده است؟
24 خرداد ماه و یک روز پس از آغاز تجاوز اسرائیل، معاون درمان دانشگاه علوم پزشکی تهران خبر داد که در جریان حملات اسرائیل، یکی از پرتابههای این رژیم به بخش بیرونی ساختمان بیمارستان کودکان حکیم برخورد کرد که خوشبختانه تلفات جانی در پی نداشت.
حدود ساعت 9 صبح 26 خرداد و به دنبال حمله اسرائیل به یک منطقه کارگاهی در شهر کرمانشاه، بیمارستان فارابی نیز در بخشهای مختلف دچار خسارتهای جدی شد. در گزارشها آمده که بسیاری از تجهیزات بیمارستان آسیب دیده و موجب شکستن شیشهها و آسیب دیدن بیماران بستری در این بخشها شد. بر اساس این گزارش بخش مگاای سی یو بیمارستان فارابی آسیب جدی دیده و به ساختار این بیمارستان هم خساراتی وارد شده است.
همچنین، ساختمان بهزیستی قصرشیرین که به جامعه معلولان و توانخواهان و نیازمندان، زنان سرپرست خانوار و بیسرپرست خدماترسانی میکرد بر اثر تجاوز رژیم اسرائیل تخریب شد و حتی یکی از کارمندان آنجا نیز جانش را از دست داد.
همچنین به گزارش رسانههای رسمی کشور، اسرائیل به تیمهای امدادی جمعیت هلال احمر حین امدادرسانی حمله مستقیم کرد که طی آن ۳ امدادگر شهید شدند. اسرائیل در حالی به امدادگران جمعیت هلال احمر ایران حمله میکند و آنها را به شهادت میرساند که براساس قوانین بین المللی و کنوانسیونهای مصوب در مجامع جهانی، این کشتار اقدامی غیرقانونی و برخلاف عرف جهانی است که از سوی هیچ کشور و انسانی پذیرفته نمیشود.
*آیا ایران در جنگ رسانهای اعلام انصراف کرده است؟
بامداد جمعه ۲۳ خرداد، با حمله اسرائیل به تهران و تعدادی از شهرهای کشور، رسما جنگ زیر خاکستر ایران و اسرائیل آغاز شد.
حملات مستقیم و متقابل به شهرها، زیرساختها و مراکز نظامی، دیگر در سطح تهدید و تنش نمانده و به واقعیتی تلخ و بیسابقه در تاریخ روابط این دو تبدیل شده است. در این میانه، روایت آنچه رخ میدهد نه فقط در میدان نبرد، که در میدان رسانه نیز تعیینکننده است.
در چنین شرایط حساسی، به اعتقاد بسیاری از صاحبنظران، جای خالی خبرنگاران بینالمللی در داخل ایران بیش از هر زمان دیگری حس میشود. چرا که در شرایطی که موشکها به سمت اهدافی در دو سوی این منازعه پرتاب میشوند، جهان نیاز دارد تصویر مستقیمی از این منازعه در هر دو سوی ماجرا به جهان مخابره شود. در حالی که یک سوی این منازعه یعنی ایران اجازه حضور رسانههای خارجی را در کشور نمیدهد_ و تنها در یک مورد گزارش از ساختمان شیشهای صدا و سیما خبرنگار سیانان به صورت محدود موفق به تهیه گزارش از واقعه شد_ و خبرنگاران نمیتوانند در صحنه حاضر و با روایت منصفانه خود جهان را متوجه وضعیت ایران کنند.
سایت عصر ایران هم در یادداشتی به همین موضوع اشاره کرده و نوشته است؛ اگر ایران خواهان آن است که چهرهای انسانی، قربانی و مقاوم از خود در جهان ارائه دهد که یک واقعیت است، باید اجازه دهد خبرنگاران خارجی خودشان ببینند و گزارش دهند. این یک ابزار مهم برای دیپلماسی عمومی، مقابله با جنگ روانی و حتی جلوگیری از گسترش درگیری است.
اکنون زمان آن است که ایران سکوت رسانهای را بشکند و راه را برای حضور رسانههای معتبر جهانی باز کند. نبرد روایتها، گاه سرنوشت جنگها را تغییر میدهد.
در چنین شرایطی باید وقایع به صورت مستقیم و نه از طریق ترجمه اخبار داخلی، نه با تحلیلهای از راه دور، بلکه با چشمهای خبرنگارانی که از نزدیک در محل حاضرند و خود میبینند و میشنوند.
رسانههای جهانی باید بتوانند در ایران حضور یابند؛ نهفقط برای روایت حملات، بلکه برای نشاندادن چهره واقعی جامعه ایران در میانه جنگ. آیا مردم ایران همچنان محل کار میروند؟ آیا در خیابانها زندگی در جریان است؟ آیا دارو و کالا در دسترس است؟ اینها سوالهایی هستند که تنها یک خبرنگار خارجی حاضر در میدان میتواند برای مخاطب جهانی پاسخ دهد.
نباید فراموش کرد که جنگ، تنها برنده رسانهای میخواهد و اگر روایت ایران فقط از طریق رسانههای داخلی یا محدود به نسخههای ترجمهشده باشد، میدان افکار عمومی بهطور کامل در اختیار اسرائیل قرار میگیرد؛ آن هم در زمانی که بسیاری از رسانههای معتبر جهانی، بهویژه آنهایی که منتقد سیاستهای جنگطلبانه نتانیاهو و ترامپ هستند، آمادهاند صدای مردم ایران را بازتاب دهند.
حمله به یک بیمارستان در کرمانشاه یا حمله به مردم عادی در تهران، در غیاب خبرنگاران مستقل جهانی، تنها یک تیتر کوتاه در رسانههای بینالمللی خواهد شد ــ آن هم اگر اصلاً دیده شود_ اما حضور یک خبرنگار از واشنگتنپست، نیویورکتایمز، بیبیسی یا الجزیره در محل، میتواند آن رویداد را به یک خبر جهانی و اثرگذار تبدیل کند؛ درست همانطور که حملات روسیه در اوکراین یا بمباران مدارس و بیمارستان غزه در صدر اخبار قرار گرفتند.
درهای بسته به روی رسانههای خارجی، تنها به معنای حفظ امنیت داخلی نیست؛ بلکه ممکن است ایران را در میدان روایت جهانی منزوی کند. امروز، روایت رسمی تنها یکی از صداهاست. برای آنکه تصویر واقعی ایران، با تمام پیچیدگیها، رنجها و مقاومتش به گوش جهانیان برسد، نیاز به روایتهای متنوع و مستقل است.
جنگ در جریان است. ایران هدف قرار گرفته و البته پاسخ داده است. اما این روایتها اگر فقط از داخل ایران، آن هم به زبان فارسی منتشر شود، نمیتواند افکار عمومی جهانی را متوجه واقعیتها کند. رسانههایی که در صحنه نیستند، نمیتوانند روایتگر منصف باشند.
اگر ایران خواهان آن است که چهرهای انسانی، قربانی و مقاوم از خود در جهان ارائه دهد که یک واقعیت است، باید اجازه دهد خبرنگاران خارجی خودشان ببینند و گزارش دهند. این یک ابزار مهم برای دیپلماسی عمومی، مقابله با جنگ روانی، و حتی جلوگیری از گسترش درگیری است.
اکنون زمان آن است که ایران سکوت رسانهای را بشکند و راه را برای حضور رسانههای معتبر جهانی باز کند. نبرد روایتها، گاه سرنوشت جنگها را تغییر میدهد.
** قبل از حادثه بیمارستانی در بئرشبع اسرائیل، بیمارستان فارابی در کرمانشاه هدف حملات اسرائیل قرار گرفت، اما این واقعه در رسانههای بینالمللی تقریبا هیچ بازتابی نداشت. البته دلیل آن واضح بود؛ عدم اجازه فعالیت خبرنگاران رسانههای معتبر بینالمللی در ایران
** به اعتقاد کارشناسان آنچه افکار عمومی جهان را تحت تاثیر قرار میدهد رسانههای اسم و رسمدار بینالمللی است که هیچ کدام در ایران دفتر و مجوزی برای فعالیت ندارند. موضوعی که سبب میشود اسرائیل به تنهایی در منابع خبری جهان ترکتازی کند
دیدگاه تان را بنویسید