از نوازش‌گری تا برده‌داری نوین!

ایران چهارمین کشور بعد از روسیه، گرجستان و جمهوری آذربایجان است که پارک نوازش حیوانات «زوفان» ( ZOO FUN) راه‎اندازی کرده؛ اقدامی که مانند شمشیر دولبه است و موافقان آن را سرزمین حیوانات و آشتی دادن نسل امروز با طبیعت دانسته اما مخالفان آن‌را سیرک مدرن و نوعی حیوان آزاری می‌دانند. آن‌چه در پی می‌آید هم ادامه مطلب دیروز است در مورد لزوم کنترل حیوانات خانگی در محیط شهری و نیز گریزی است به لزوم توجه به نیاز طبیعی ارتباط با حیوانات برای انسان و به‌خصوص کودکان .

آذر فخری، روزنامه‌نگار

سهیل که یک سگ «پیت‎بول» دارد، با شنیدن خبر حمله سگی مثل سگ خودش به یک دختر خردسال و آسیب رساندن به او، سرش را با تاسف تکان می‌دهد و می‌گوید:«نگه‌داشتن چنین سگی اصلا آسان نیست و حتی خود صاحب این سگ هم باید مواظب باشد. من برای محافظت از باغی که خارج از شهر دارم این سگ را خریده‌ام. وقتی مجبورم او را پیش دامپزشک ببرم یا به هر دلیلی از محیط باغ خارج کنم ضمن استفاده از قلاده مطمئن،به توصیه دامپزشک حتما از پوزه‎بند هم استفاده می‎کنم. هر چند این کار ناراحتم می‎کند که چرا باید با یک حیوان چنین برخوردی بشود؛ ولی به هرحال آوردن یک حیوان به شهر و به میان مردم  که احتمال خطر هم از سوی آن می‎رود چاره‎ای برای آدم نمی‌گذارد.» 

سهیل از اساس مخالف نگه‌داری حیوان، هر نوع حیوانی در محیط خانه و آپارتمان است. به‌خصوص حیواناتی که از نظر آب‌وهوایی نیاز به شرایط خاص دارند؛ مثل سمندر و آفتاب‌پرست که باید حتما در رطوبت هوایی مناسبی نگه‌داری شوند و هوای شهری مثل تهران برای این حیوانات اصلا مناسب نیست. 

مینا هم جوانی است که به‎شدت مخالف نگه‎داری حیوانات در خانه است:«من چند سال پیش یک کاسکو داشتم و خیلی به او عادت کرده بودم. اما بعد از مدتی پرنده بیچاره شروع کرد به کندن پرهای خودش. وقتی او را پیش دامپزشک بردم چیزی گفت که خیلی تعجب کردم؛ دامپزشک گفت کاسکوی من دچار افسردگی شده   چون مدام در فضای بسته نگه‎داری شده و برای درمانش باید به فکر آزادی یا حداقل پرواز او در یک محدوده وسیع‎تر باشم. این شد که کاسکویم را برداشتم به شمال بردم و در جنگل رهایش کردم و از همان لحظه تصمیم گرفتم هیچ حیوانی به خانه نیاورم. 

شهر و جداافتادگی از طبیعت

حقیقت تلخ این است که ما انسان‎ها نیز با ورود به شهر و آغاز زندگی شهرنشینی از طبیعت کنده شده‌ایم در حالی‌که ما نیز به اندازه حیوانات از نظر زیست‌شناسی به طبیعت و حتی ارتباط با حیوانات نیازداریم. ما و به‌خصوص بچه‌های‌مان  نیاز داریم گاهی حیوانی را در آغوش بگیریم و آن‌را نوازش کنیم. «بغل» همان‌قدر که برای انسان و بچه‌هایش مهم و حیاتی است برای حیوانات هم مهم است. همه ما؛ انسان و حیوان، به سطحی از نوازش شدن نیازمندیم. و چه خوب است این نوازش‌های دوسویه بین انسان و حیوان در محیط امن برای هر دو اتفاق بیافتد. اما به همان نسبت که ما در خانه‎ها و آپارتمان‎های خود محصور شده‎ایم و ارتباط‎مان با طبیعت قطع شده و همین باعث شده گاهی احساس دلتنگی و افسردگی کنیم، بیرون کشیدن حیوانات از محیط طبیعی زندگی‎شان و آوردن آن‎ها به شهر و خانه، حال آن‎ها را هم بد می‎کند. 

روزی ده‌ها بزرگ و کوچک به زوفان می‌روند و همه هم حق و اجازه دارند حیوانات را بغل و نوازش کنند. خودتان و یا فرزندان‌تان را جای آن‌ها بگذارید و ببینید طاقت و تحمل این همه فشار و جابه‌جایی را دارید

البته گاهی مراجعه به زندگی روستایی، این امکان را برای ما و بچه‎ها فراهم می‎کند که بتوانیم با حیوانات اهلی ارتباط برقرار کنیم. اما داستان از جایی غم‎انگیز می‎شود که ما  حیوانات غیراهلی را به خانه یا شهر و باغ‌وحش‌ها می‌آوریم. اتفاقی که هم به ما آسیب می‌زند و هم به حیوانات.

در چند کشور توسعه‌یافته که پارک‌های ملی محافظت شده گسترده‌ای دارند، سعی می‌شود با استفاده از وسایل نقلیه خاص، مردم به محیط طبیعی این جانوران بروند و آن‌ها را تماشا یا نوازش کنند. چنین رویکردی یعنی احترام دوسویه بین انسان و حیوان. چرا که ما به‌عنوان انسان، به همان نسبت که برای خود حقوقی قائل هستیم باید متوجه باشیم که حیوانات نیز به‌عنوان موجودات زنده در این زیست‌کره، حقوقی دارند که باید رعایت شود. 

زوفان؛ نوازش‌گری یا بردگی!

خبر جدید این است که در برخی از شهرها، مثل تبریز، مکان‌های شیک و مرتب و پاکیزه‌ای برای ملاقات با حیوانات تدارک دیده شده. اسم این مکان‌ها، زوفان ZooFan است و هم چنان‌که از اسمش پیداست، محلی است برای خوش‌گذراندن و تفریح با حیوانات. البته در معرفی زوفان‌های داخلی روی کلمه«اهلی» تاکید شده، اما اگر سری به این مکان‌ها زده باشید متوجه می‌شوید این حیوانات چندان هم اهلی نیستند. حداقل با تعاریف و برداشت ما از اهلی بودن، جور درنمی‌آیند؛ فکر کنید که روباه یا میمون و یا آفتاب‌پرست حیوانات اهلی باشند؟! برای ما حیوان اهلی همیشه شامل گاو و گوسفند و مرغ و خروسی و نهایت سگ و گربه‌ای بوده که در روستاها نگه‌داری می‌شدند. 

به هرحال، هر کس که دلش ناز و نوازش کردن جانوران بخواهد می‌تواند به این زوفان‌ها برود و مدتی با حیوانات سر و کله بزند و البته محیط برای چنین بده و بستان‌های عاطفی، امن است. اما فقط کافی است به فرم نگه‌داری این حیوانات در همین زوفان‌های وطنی توجه کنید: به برخی از آن‌ها لباس پوشانده‌اند، آن‌ها را در محیطی مثل مهد کودک نگه‌داری می‎کنند! با این تصور که حیوان بیچاره از این‎همه رنگ و لعاب و شلوغ‎کاری در دکوراسیون خوشش می‎آید. اما البته که هدف از این همه هزینه، نه خود حیوان بلکه مشتری‎هایی است که دلشان برای دست زدن به یک حیوان خاص و بغل کردنش، ضعف می‌رود!

به برخی از حیوانات درزوفان‌های وطنی لباس پوشانده‌اند و آن‌ها را در محیطی مثل مهدکودک نگه‌داری می‎کنند! با این تصور که حیوان بیچاره از این‎همه رنگ و لعاب و شلوغ‎کاری در دکوراسیون، خوشش می‎آید

بسیاری به همان اندازه که با باغ‌وحش و سیرک مخالف‌اند، با این زوفان‌ها هم مخالف‌اند و آن‌را نوعی برده‌داری در مورد جانوارن می‌دانند. این‌که تعدادی موجود زنده را اسیر کنیم، در محیطی محصور و دور از طبیعت بومی‌شان، زندانی کنیم تا عده‌ای بیایند و نوازش بدهند و بگیرند. این نقض آشکار حقوق حیوانات است. چرا که قرار نیست در قرن بیست و یکم و با این همه ادعا و پیشرفت تکنولوژیک هنوز انسان به خودش اجازه و حق چنین رفتاری را با محیط زیست و موجودات زنده دیگر بدهد. 

فقط تصور کنید روزی صدها بزرگ و کوچک به زوفان می‌روند و همه هم حق و اجازه دارند حیوانات را بغل و نوازش کنند؛ خودتان و یا فرزندان‌تان را جای آن‌ها بگذارید و ببینید طاقت و تحمل این همه فشار و جابه‌جایی را دارید؟ و یا اصلا اجازه می‌دهید هر کس از راه رسید دستی بر سر و گوش‌تان بکشد و مدام از این بغل به آن بغل منتقل شوید؟! مسلما اجازه نمی‎دهید. پس چه‎طور است که در مورد حیوانات راضی به چنین آزارهایی هستیم؛ صرفا برای این‎که فکر می‎کنیم با نوازش آنها حس از یاد رفته همزیستی با طبیعت را در خودمان زنده می‎کنیم!؟ بیایید بپذیریم که این نوازش‌گری نیست که نوعی حیوان‌آزاری است.

زوفان ما چهارمی نیست!

این ادعا که زوفان‌ افتتاح شده در ایران پس از کشورهای روسیه گرجستان و آذربایجان، چهارمین زوفان است، صرفا یک ادعای تهی است. زوفان‌ها مدت‌هاست در کشورهای مختلف رواج دارند. البته اگر شکل و سیاق استفاده از زوفان‌ها را مد نظر قرار بدهیم، بله ممکن است زوفان ما چهارمی باشد؛ چون هیچ استاندارد خاصی در مورد آسایش حیوانات در این مکان‌ها رعایت نشده. وگر نه کشورهایی مثل استرالیا (در باغ وحش ادلاید) جمهوری چک ( در شهر پراگ با عنوان کنتاکنن به معنی «تماس»)، آمریکا (پارک ارتباطی-تعاملی جانورشناسی گارولد وین در اوکلاهاما) و... زوفان‌های مجهز و استانداردی دارند که سعی می‌شود جانوران موجود در آن محیط‌ها کمترین آزار و آسیب را متحمل شوند. در حقیقت این زوفان‌ها اغلب به‎عنوان مکان‎های آموزشی برای دانش‎آموزان و جانورشناسان مورد استفاده قرار می‎گیرند و نه به عنوان محلی برای بازی با حیوانات و دست به دست کردن آن‌ها!

حیوانات قاچاق شده در زوفان!

مدیر اجرایی و عضو هیئت مدیره مجمع فعالان زیست‌محیطی معتقد است ردپای بسیاری از حیوانات قاچاق شده را می‌توان در همین زوفان‌ها پیدا کرد:«بیش از 90 درصد حیوانات وحشی که در زوفان وجود دارند قاچاق هستند؛ قاچاق حیوانات جزو پول‌سازترین تجارت‌های دنیاست. آفریقا، هند، پاکستان، افغانستان           عراق و … جزو کشورهایی هستند که حیوانات وحشی از آن‌ها به صورت قاچاق وارد ایران می‌شوند. 

صابر محمدی، به خطرناک بودن قاچاق حیوانات اشاره کرد و افزود: حیوانات به روش‌های مختلف زنده‌گیری می‌شوند تا قاچاق شوند. این روش‌ها معمولا برای آن‌ها خطرسازاست و ممکن است موجب از بین رفتن نسل‌شان شود. 

محمدی به نحوه حمل‌و‌نقل این حیوانات اشاره می‌کند که روش‌هایی به‌شدت غیر استاندارد و آسیب‌زاست: «از کشف طوطی داخل بطری‌های نوشابه گرفته تا کشف ده‌ها میمون داخل گونی‌های بسیار کوچک. بسیاری از این حیوانات در هنگام قاچاق به علت نرسیدن اکسیژن و تنگی نفس خفه شده یا به علت ضرباتی که به خاطر جابه‌جایی به آنان وارد می‌شود کشته می‌شوند.»

حتی اگر این حیوانات در روند قاچاق زنده بمانند و سر از زوفان درآورند حیوانات وحشی بعد از این‎که مدتی در اسارت بمانند به علت زندانی بودن و دوری از طبیعت، دیوانه و افسرده می‌شوند، صاحبان این مراکز به دلیل بومی نبودن نمی‎توانند آن‎ها را رها‎سازی کنند و از طرفی خودشان هم توانایی لازم برای رسیدگی به آنان را ندارند، پس تنها چاره‎ای که می‎ماند کشتن این حیوانات است!