سعیده علیپور

حالا دیگر لیست فروشگاه‌ها و مراکز تفریحی و تجاری که یکی پس از دیگری به دلیل عدم رعایت حجاب پلمب می‌شوند، از شمار خارج است. تنها نام آنها که خود یا صاحبانشان مشهورند، جسته‌گریخته، لابه‌لای خبرهای رسمی و فضای مجازی دیده می‌شود. همه اینها البته در مقابل صف‌آرایی‌های خیابانی شهروندان در مقابل یکدیگر شاید موضوع درخوری نباشد؛ هرچند صاحبان و شاغلان کسب‌وکارهای پلمب شده که اقتصاد و زندگی‌شان در معرض فروپاشی است، احتمالا وضعیت خود را خطیرتر و بغرنج‌تر از برخوردهای فیزیکی و توهین‌آمیز روی‌داده بر سر حجاب می‌دانند.

با این حال آنچه این روز‌ها از مواجهه شهروندان مخالف و موافق حجاب در جای جای کشور در اخبار و تصاویر دیده و شنیده می‌شود، مایه تاسف و زنگ خطری جدی است؛ ماجرای غم‌انگیز باغ شازده در ماهان استان کرمان که به جانباختنِ زن گردشگرِ 59 ساله‌ای انجامید که پوشش‌ مورد‌ پسند «گروه دیگر» را نداشت، یکی از خبرسازترین‌ها بود. «گروه دیگر» سرنشینان اتوبوسی بودند که از مقبره سردار قاسم سلیمانی باز می‌گشتند و سعی داشتند تا زن و خانواده‌اش را نهی از منکر کنند. کار به درگیری کشید و در نهایت زن از شدت فشار و تهدید، قالب تهی کرد.

اما در این میانه، دیالوگی در پس زمینه این ویدئوی نزاع جمعی، قابل‌تامل‌ و البته تاسف‌برانگیز شده و واکنش‌های فراوانی را هم به همراه داشته است. کلماتی که بسیاری از صاحبنظران آن را حاصل تشویق برخوردهای خودسرانه و بدون حد و مرز با پوشش و حجاب شهروندان می‌دانند. رفتارهای خودسرانه‌ای که حالا پس از مرگ این زن میانسال به نظر بوی خون گرفته است.

- «یعنی زنه مرده؟» و صدای زن جوان دیگری با خشمی زاید‌الوصف در پاسخ می‌گوید: «به درک بذار بمیره» و آن زن می‌میرد.

تعطیلی مجتمع تجاری اوپال و ...

بخشی از ماجرای حجاب همچنان بر گُرده پلیس است، اما در طرح جدید پلیس برای برخورد با کشف حجاب؛ برخی رستوران‌ها و مجتمع‌های بزرگ تجاری را پلمب کرده یا به آنها اخطار داده است. گویی مسئولیت مقابله با بی‌حجاب‌ها را از خود سلب کرده و بر گرده صاحبان این مجتمع‌ها و رستوران‌ها نهاده است.

مجتمع تجاری اوپال تهران یکی از همین مراکز است که روز گذشته پلمب شد. بر اساس اعلام هیات مدیره این مجتمع عظیم این پلمب در پی تذکرهای متعددی از اداره اماکن مبنی بر جلوگیری از ورود افراد فاقد حجاب بوده است. این در حالی است که فعالان در این مجتمع که حال شغل خود را از دست داده‌اند می‌گویند؛ ما توان برخورد با این حجم افرادی را نداریم که پوشش مورد نظر نیروی انتظامی را ندارند. به گفته آنها؛ برخورد با این افراد به درگیری‌ها و نزاع‌های دائمی می‌انجامد که عملا با روح فعالیت تجاری به هیچ وجه سازگاری ندارد.

این موضوع به اعتقاد بسیاری از حقوقدانان وجه قانونی ندارد. در همین رابطه نعمت احمدی حقوقدان به روزنامه اعتماد گفت که: «پلمب واحدهای صنفی به نام مقابله با حجاب، قانونی نیست. طبق قانون باید جرم و مجازات با هم متناسب باشد. قانونگذار هنوز جرمی را تعریف نکرده که برمبنای آن واحدها به دلیل بدحجابی مجازات شوند».

با این حال این چالشی است که نه تنها این مجتمع بلکه بسیاری از مراکز فرهنگی و تجاری و تفریحی دیگر هم با آن دست به گریبان هستند.

از اخطار پلمب رستوران بهاره رهنما گرفته تا احتمال تعطیلی رستوران علیرضا منصوریان و اخطار تعطیلی از سوی اداره اماکن به تعدادی از داروخانه‌های تهران و پلمب ۳ داروخانه تا پلمب رستوران علی قلعه نوعی و احتمال پلمب دومین واحد صنفی محمدرضا گلزار به علت کشف حجاب و صدها مورد ریز و درشت دیگر. این موضوع حتی سبب شده تا برخی از واحد‌های صنفی با نصب بنرهای بزرگ از زنان خواهش کنند که پوشش مورد نظر نیروی انتظامی را رعایت کنند تا مشکلی برای کسب و کار آنها به وجود نیاید. اما آنچه در عمل شاهد آن هستیم بی‌ثمر بودن همه این بگیر و ببندها و در نهایت افزایش خشم عمومی مردم و بالا گرفتن نزاع‌های جمعی است. نزاعی که مردم خواهان آن نیستند و به دلیل سیاست‌های غلط متحمل آن می‌شوند.

سیلی خوردن یک بی‌حجاب در یک کنسرت

بهمن بابازاده، خبرنگار حوزه موسیقی در توئیترش از به هم ریختن کنسرت «سیروان خسروی» به دلیل تذکر حجاب نوشت. به گفته او «حراست سالن همایش‌های «دنیای آرزو» در ساری، پس از تکرار متعدد تذکر حجاب به خانمی در سالن کنسرت سیروان خسروی، با واکنش این خانم رو به رو شده و پس از درگیری، نیروی خانم حراست سالن وسط سالن سیلی محکمی به صورت این خانم میزند...

درگیری بالا می‌گیرد ولی سیروان بدون توجه به این اتفاق، مشغول ادامه اجراست. مردم به نشانه اعتراض سالن را ترک می‌کنند و شعار «بی شرف بی شرف» علیه سیروان و متصدی برگزاری برنامه و عوامل بومی حراستی سالن آغاز می‌شود. این خانم خواستار عذرخواهی در جمع است. کنسرت زیر یک ساعت تمام می‌شود!»

پلمب‌های بی‌شمار این روزهای مراکز تجاری و رستوران‌ها،  البته در مقابل صف‌آرایی‌های خیابانی شهروندان در مقابل یکدیگر شاید موضوع درخوری نباشد؛ هرچند صاحبان و شاغلان کسب‌وکارهای پلمب شده که اقتصاد و زندگی‌شان در معرض فروپاشی است، احتمالا وضعیت خود را خطیرتر و بغرنج‌تر از برخوردهای فیزیکی و توهین‌آمیز روی‌داده بر سر حجاب می‌دانند

فتیله تاختن به شهروندان را پایین بکشید

این سیاست تندروانه و مشوش چنان در مدت اخیر جو کشور را تحت‌تاثیر قرار داده است که حتی روزنامه جوان که تریبون اصلی حمایت از هواداران حجاب بوده را هم واداشته تا از طرفدارنش بخواهد فتیله تاختن به شهروندان را پایین بکشند.

این روزنامه در یاداشتی بدون اشاره به ماجرای مرگ زنی میانسال در باغ شازده نوشت: «اگر مردم بخواهند بر سر مسئله حجاب با یکدیگر درگیر شوند یا زیست مهربانانه را کنار بگذارند، همان چیزی اتفاق می‌افتد که رهبر انقلاب آن را «انتظار دشمن» می‌نامند. نهی‌ازمنکر به‌عنوان وظیفه شرعی مردم، مراتب و ظرایفی دارد و با هدف جلب قلوب مسلمانان به شریعت و حکم خداست و به‌معنای شکستن وحدت نیست».

دیروز حتی نرجس سلیمانی، دختر قاسم سلیمانی و عضو شورای شهر تهران نیز مدافعان حجاب را از تندروی نهی کرد و گفت: «کار فرهنگی قوی در خصوص حجاب گره‌گشاتر است. هرگونه رفتار سلبی نتیجه عکس خواهد داشت اما کار فرهنگی قوی قطعا می‌تواند در موضوعات اینچنینی گره‌گشا بوده و تاثیر بیشتری

داشته باشد».

مردم هزینه کدام شعار را می‌پردازند؟

همه اینها در حالی است که بسیاری این سوال را مطرح می‌کنند که در شرایط سخت اقتصادی که با آن دست به گریبان هستیم، مردم با جان و مال و روان‌شان هزینه چه چیزی را پرداخت می‌کنند؟ دیروز ویدئویی از صحبت‌های قابل تأمل دکتر حسین عباسی‌نژاد، استاد دانشگاه تهران درباره حجاب و اینترنت منتشر شد که به همین موضوع اشاره داشت. او که در جلسه هم‌اندیشی صحبت می‌کرد، اینچنین گفت: «گویا گوش شنوایی دیگر وجود ندارد،‌ درِ عقلانیت تقریبا بسته شده است. یک نفر به من بگوید آیا حجاب جزء شعارهای این انقلاب بوده یا نبوده است؟ آیا در یک تظاهرات مردم گفته‌اند که حجاب باید سر خانم‌ها باشد؟».

حالا دیگر لیست فروشگاه‌ها و مراکز تفریحی و تجاری که یکی پس از دیگری به دلیل عدم رعایت حجاب پلمب می‌شوند، از شمار خارج است. تنها نام آنها که خود یا صاحبانشان مشهورند، جسته‌گریخته، لابه‌لای خبرهای رسمی و فضای مجازی دیده می‌شود. مجتمع تجاری اوپال تهران یکی از مراکز متعددی است که روز گذشته پلمب شد

به گفته او کار صحیح و بقای جمهوری اسلامی در این است که مواردی که جزء شعارها و آرمان‌های انقلاب نبوده، مردانه و شجاعانه کنار گذاشته شود.

خاستگاه ناهیان آتش‌به‌اختیار کجاست؟

پس از جانباختن مهسا امینی دختر جوان سقزی در بازداشت گشت ارشاد، تغییر روش‌های ارشاد که زمزمه‌های آن ماه‌ها پیش از این آغاز شده بود، کلید خورد. ون‌های گشت‌ارشاد جمع و طرح عفاف و حجابی که در مجلس مطرح بود درست همانند طرح صیانت از فضای مجازی بدون تصویب و رای و نظر کارشناسان عملا به بوته اجرا گذاشته شد.

در روش جدید نیروی انتظامی در بخش‌هایی از کار نه نیاز به مامور مستقیمی برای این امر دارد و نه ون و نه تجهیرات. تنها گروهی‌هایی با نام‌های ناهیان از منکر که خاستگاه آنها چندان مشخص نیست و گاهی با عناوین پرطمطراقی چون نیروهای مردمی، با پشتوانه فرمان آتش‌به‌اختیار سیاست‌های گشت‌ارشاد را در سطحی وسیع‌تر پیش می‌برند. البته این موضوع آسیب‌های فراوانی هم در پی داشته که در همین مدت کوتاه روی ناخوش خود را نشان داده است.

محسن برهانی، حقوقدان و وکیل دادگستری، در پیامی در اینستاگرام با شرحی مفصل خطاب به افرادی که می‌خواهند نهی از منکر کنند، نوشت: «به محض این که خانم بی‌حجاب واکنش سرد یا تند نشان داد، فرد ناهی از منکر فقط باید سکوت کند».

برهانی که تحصیلات حوزوی نیز دارد، تاکید کرد که «یک شرط مهم برای نهی از منکر آن است که فرد احتمال بدهد کلامش تاثیر دارد، در غیر این صورت اصلا نباید به این کار دست بزند».

با این حال ناهیان آتش به اختیار چندان به این ظرافت‌ها پایبند نیستند و این موضوع سبب گسترش خارج از کنترل رفتار آنها شده است به طوری که بیم درگیری‌ها و آسیب‌های بیشتر را میان ناهی و فرد مقابل ایجاد می‌کند به طوری که به نظر می‌رسد اگر شعله آتش این آتش به اختیارها کم نشود، تبعات بسیار نگران‌کننده و خطرناکی برای جامعه و نظام خواهد داشت.