سعیده علیپور

برای افرادی که بیش از یک دهه گذشته درگیر کنکور و ورود به دانشگاه بوده‌اند، راهیابی به یکی از دانشگاه‌ها و نشستن روی صندلی‌های آن شاید یک رویا بود، اما این روزها آمارها نشان می‌دهد، ورق برگشته و پر کردن همان صندلی‌ها برای روسای دانشگاه‌ها تبدیل به رویا شده است.

این موضوعی است که به تازگی معاون پژوهش و فناوری وزیر علوم، تحقیقات و فناوری اشاره کرد و از وجود یک و نیم میلیون صندلی بدون متقاضی در دانشگاه‌ها خبر داد.

غلامحسین رحیمی‌شعرباف با اشاره به برنامه‌ریزی‌های اشتباه در سالیان گذشته گفت: «پنج سال پیش، چهار میلیون و ۸۰۰ هزار دانشجو داشتیم، امروز کمتر از ۳ میلیون و ۳۰۰ هزار دانشجو در دانشگاه‌های کشور مشغول به تحصیل هستند».

در عین حال امسال نیز موضوع کرونا باز هم از میل فارغ التحصیلان مدارس برای ورود به دانشگاه‌ها کاسته و بر مشکل صندلی‌های خالی دانشگاه‌ها افزوده است.

کاهش میل ورود به دانشگاه

آزمون ورود به دانشگاه در تابستان امسال شاید یکی از شگفت‌انگیزترین کنکورهای چند دهه اخیر بود. در حالی که پس از تغییر چند باره زمان آن، بسیاری از بیم کرونا قید این رقابت را در همان مرحله نخست زدند، آمارهای سازمان سنجش نشان داد که از میان یک میلیون و ۱۲ هزار و ۴۰۶ نفر که مجاز به انتخاب رشته در کنکور سراسری ۹۹ بودند، فقط تعداد ۴۶۹ هزار و ۹۴ نفر نسبت به انتخاب رشته اقدام کردند.

هرچند تعداد مشتاقان به حضور در دانشگاه امسال به دلیل شیوع کرونا کاهش چشمگیری نسبت به سال‌های گذشته داشت، اما این روند کاهشی، تنها متوجه این بیماری نبود و از چند سال پیش آغاز شده بود. آمارها نشان می‌دهد که در سال۹۷ از تعداد کل افرادی که مجاز به انتخاب رشته بودند، ۶۰ درصد اقدام به انتخاب رشته کردند و سال 98 نیز این تعداد به ۵۴ درصد رسید. این در حالی بود که امسال این رقم با همین شیب نزولی به ۴۶ درصد نزدیک شد.

رشد قارچ‌گونه دانشگاه‌ها

هنوز روزهایی که قبولی در یکی از دانشگاه‌های کشور رویای هر جوان دیپلمه‌ای بود در خاطر بسیاری هست. اما چه شده که گرایش ورود به دانشگاه‌ها بر اساس آمار چنان کاهش یافته که بسیاری از صندلی‌های دانشگاه خالی می‌ماند؟ آیا علاقه به تحصیلات دانشگاهی در نسل کنونی کمتر شده است؟ شاید نخستین پاسخ منطقی به این آمار افزایش بی‌رویه دانشگاه‌ها در دو دهه پیش باشد.

در دهه‌های اخیر با گسترش مدرک‌گرایی در کشور، مراکز و واحدهای دانشگاهی که گاهی از آنها به کنایه با عنوان کارخانه تولید مدرک یاد می‌شود، در کشور ما بسیار افزایش یافت.

بنا به آخرین گزارش موسسه پژوهش و برنامه‌ریزی آموزش عالی وزارت علوم، در ایران ۲۵۶۹ دانشگاه وجود دارد که از این میان ۵۳۰ واحد سهم دانشگاه آزاد بوده، ۳۰۹ موسسه غیرانتفاعی، ۱۷۰ مرکز فنی حرفه‌ای، ۴۶۶ مرکز پیام نور، ۹۵۳ واحد علمی کاربردی و ۱۴۱ دانشگاه دولتی( وزارت علوم، تحقیقات و فناوری) در ۳۱ استان کشور ثبت شده است.

این در حالی بود که به گفته کارشناسان حوزه آموزش عالی بسیاری از این دانشگاه‌ها در جایگاه علمی پایینی قرار داشتند و مدارک آنها دردی از فارغ‌التحصیلانشان برای ورود به بازار کار درمان نمی‌کرد. نگاهی به آمار بالای بیکاری در بین فارغ‌التحصیلان طی این سال‌ها نشان می‌دهد که افزایش تعداد دانشگاه‌ها کمکی به حل معضل اشتغال در کشور نکرده است!

آمار‌ها می‌گویند بیش از ۵۰ درصد جویندگان کار را فارغ‌التحصیلان دانشگاهی تشکیل می‌دهند و به طور میانگین تنها امکان جذب ۲۰ درصد از آن‌ها به بازار کار وجود دارد؛ معضل بزرگتر اینکه روز به روز به تعداد بیکاران فارغ‌التحصیل اضافه می‌شود بدون آنکه مهارت‌های لازم برای ورود به بازار کار آموزش داده شود.

 شهریه بالای صندلی‌های خالی

در حالی که بسیاری از داوطلبان امید چندانی به آینده شغلی خود بعد از فراغ‌التحصیلی از بسیاری از دانشگاه‌های کشور ندارند، شهریه‌های بالا نیز عامل دیگری است که آنها را از رفتن به بیشتر دانشگاه‌های کشور باز می‌دارد. این در حالی است که آمار‌ها نشان می‌دهد که همچنان تب ورود به برخی دانشگاه‌های رایگان و رشته‌های مهندسی و پزشکی و حقوق بالاست.

به نظر می‌رسد عدم استقبال از دانشگاه‌ها بیش از آنکه نیاز به مشوق‌های جذب دانشجو داشته باشد، نیازمند بازنگری اصولی در آموزش عالی کشور است

چندی پیش رئیس مرکز تحقیقات سازمان سنجش آموزش کشور رقابت را تنها بر سر ۱۳ رشته در گروه‌های آزمایشی ریاضی، تجربی و علوم انسانی اعلام کرد.

آن‌طور که آمارهای وزارت علوم نشان می‌دهد، در حالی که بیش از 300 هزار صندلی در دانشگاه‌های دولتی خالی است، بیش از نیمی از ظرفیت دانشگاه جامع علمی ـ کاربردی، دانشگاه پیام نور و دانشگاه آزاد نیز خالی است. اما این ظرفیت‌های خالی موجب نشده که از تب و تاب رقابت بر سر رشته‌های پرطرفدار در دانشگاه‌های برتر کاسته شود. موضوعی که حسین توکلی مشاور عالی سازمان سنجش بر آن تأکید می‌کند و می‌گوید: «اگر داوطلبی بخواهد در رشته‌های پرطرفدار قبول شود باید خیلی سخت درس بخواند». به گفته توکلی، داوطلبان معمولاً برای 13 رشته رقابت می‌کنند و هنوز صندلی خالی برای این رشته‌ها در دانشگاه‌های باکیفیت و مطرح کشور وجود ندارد. داوطلبان شرکت‌کننده در رشته ریاضی و فنی بیشتر علاقه‌مند نشستن بر صندلی رشته‌هایی همچون مهندسی برق، مهندسی مکانیک، مهندسی عمران، مهندسی صنایع، معماری و کامپیوتر و در رشته تجربی رشته‌های پزشکی، داروسازی، دامپزشکی و دندانپزشکی پرطرفدار هستند، همچنین داوطلبان رشته‌های علوم انسانی معمولاً روان‌شناسی، حسابداری و حقوق را انتخاب می‌کنند.

تبلیغات برای جذب دانشجو

طبق آمارها، تنها 17 درصد دانشجویان در دانشگاه‌های دولتی درس می‌خوانند. در نتیجه دانشگاه‌های دیگر برای شکار دانشجو دست به رقابت‌های عجیبی می‌زنند. پس طبیعی است که این دانشگاه‌های غیردولتی تلاش کنند سهم بیشتری از ظرفیت محدود پشت‌ کنکوری‌ها داشته باشند.

این رقابت برای جذب دانشجو این روزها به سطح رسانه‌ها، خیابان‌ها و حتی پیامک‌ها و شبکه‌های اجتماعی هم کشیده شده است. حتی دانشگاه آزاد به رتبه‌های برتر آزمون سراسری وعده تحصیل رایگان در این دانشگاه را می‌دهد.

تمرکززدایی و توزیع نخبگان

ارائه مشوق برای جذب دانشجو در مقطع کارشناسی موافقان و مخالفان خود را دارد. رئیس دانشگاه صنعتی اصفهان معتقد است این امر به نوعی تمرکززدایی در حوزه آموزش عالی منجر می‌شود.

عبدالوحید فیاضی، عضو پیشین کمیسیون آموزش، تحقیقات و فناوری مجلس نیز از دیگر موافقان ارائه این مشوق‌هاست. او که اکنون مشاور وزیر آموزش و پرورش در سازمان پژوهش و برنامه‌ریزی آموزشی کشور است با اشاره به تصویب قانون سنجش و پذیرش دانشجو در دانشگاه ـ که تأکیدی ویژه‌ به تأثیر معدل در پذیرش دانشجو و به نوعی حذف کنکور داشت؛ می‌گوید: «در حال حاضر فراوانی کرسی دانشگاه‌ها به‌ویژه در مقطع کارشناسی، از رقابت گذشته برای ورود به دانشگاه‌ها کاسته است و اگر تلاش اصلی بر بالا رفتن کیفیت آموزش در دانشگاه‌های کشور صورت گیرد، رتبه‌های برتر کنکور ترجیح می‌دهند به جای تحصیل در دانشگاه‌های برتر پایتخت، در دانشگاه استان خود تحصیل کنند».

بر اساس آمار اعلام شده از سوی وزارت علوم، پنج سال پیش، چهار میلیون و ۸۰۰ هزار دانشجو داشتیم، اما امروز کمتر از ۳ میلیون و ۳۰۰ هزار دانشجو در دانشگاه‌های کشور مشغول به تحصیل هستند

بازنگری در وضعیت دانشگاه‌ها

اما به نظر می‌رسد عدم استقبال از دانشگاه‌ها بیش از آنکه نیاز به مشوق‌های جذب دانشجو داشته باشد نیازمند بازنگری اصولی در آموزش عالی کشور دارد.

غلامحسین رحیمی‌ شعرباف، معاون پژوهش و فناوری وزیر علوم، تحقیقات و فناوری با اشاره به دانشگاهی که در سال‌های قبل بیش از ۱۰ هزار دانشجو داشته و اکنون کمتر از ۲ هزار و 500 دانشجو دارد، معتقد است: «در سال ۹۵ با تصویب شورای عالی انقلاب فرهنگی و موافقت رئیس‌جمهوری طرحی به نام آمایش تصویب شد که در آن تصمیم به بازنگری دوباره نسبت به نوع و تعداد رشته‌ها و همچنین ایجاد رشته‌های تحصیلی متناسب با هر منطقه گرفته شد. در طرح آمایش، اولویت نخست ارتقای کیفیت، سپس متناسب‌سازی رشته‌ها با نیازها و اولویت سوم استفاده بهینه از منابع است که در دستور کار قرار دارد. لازم است بخشی از ظرفیت آزاد شده آموزش عالی را به دوره‌های مهارتی اختصاص دهیم».

رحیمی شعرباف ادامه داد: «هم اکنون بعضی از مراکز علمی- کاربردی و فنی و حرفه‌ای را به سمت مراکز مهارت‌آموزی بدون دادن مدرک سوق دادیم و همچنین واگذاری فضای آموزشی آنان به مراکز آموزش عالی حضوری که در شرایط فعلی با کمبود فضای فیزیکی روبرو هستند در دستور کار قرار دارد».

شاید مهم‌ترین ضرر افزایش بی‌رویه واحد‌ها و راحت شدن تحصیل در دانشگاه‌ها بیش از همه متوجه توجه فارغ‌التحصیلان دانشگاه است، چراکه هرساله خیل عظیمی از دانشجویان با اتمام دوران تحصیل قصد ورود به بازار کار را دارند و در این زمینه هم تناقض بین عرضه و تقاضا مشهود است!

حالا باید دید چنین طرح‌هایی تا چه میزان می‌تواند در جلوگیری از افزایش فارغ التحصلان بیکار موثر واقع شود.