ریحانه جولایی

این روزها بحران کرونا زندگی تمام جوامع بشری را مختل کرده یا دست‌کم تحت‌تأثیر قرار داده است. بحران کرونا می‌تواند تبعات مختلفی به دنبال داشته باشد. اکنون کرونا یک دگرگون‌ساز به‌حساب می‌آید که تمام جوانب بشری را تحت‌تاثیر قرار داده است. اینکه پس از کرونا چه اتفاقاتی رقم خواهد خورد و آیا جهان می‌تواند به‌روزهای قبل از کرونا بازگردد، این روزها فکر بسیاری از مردم،‌ سیاستمداران، پژوهشگران و ... را به خود مشغول کرده است. جهان پذیرفته است که آثار کرونا به‌قدری وسیع و همه‌گیر است که بازگشت به‌دوران پیش از کرونا بسیار سخت و شاید حتی غیرممکن می‌نماید. کرونا به‌‌عنوان یک دگرگون‌ساز جهان را در مسیری جدید قرار خواهد داد و همگان منتظر تماشای این عصر جدید هستند. بنابراین باید به‌ دگرگونی‌های پس از کرونا پرداخت؛ زیرا وقوع آنها تاحدی قطعی شده است.

به بهانه هفته سلامت نگاهی بیندازیم به تأثیرات کرونا و روزهای قرنطینه بر روح و روانمان؛ موضوعی که بارها از آن صحبت شده و جامعه روانشناسی در رابطه با آن هشدار داده است.

احتمال بروز بیماری‌های روانی مزمن بعد از کرونا

بسیاری از روانشناسان معتقدند کرونا فصل جدیدی از روابط را پیش روی انسان گشوده است. از سوی دیگر احتمال اینکه این ویروس از بین نرود و تنها حالت اپیدمیک خود را از دست بدهد زیاد است. بااین‌حال روابط و عادات انسان‌ها دست‌خوش تغییرات زیادی خواهد شد و اینکه فکر کنیم با کم شدن این بیماری، زندگی دوباره به حالت قبلی و عادی خود بازمی‌گردد کمی عجیب است.

با توجه به اینکه مردم در دوران کرونا استرس و اضطراب شدیدی را تجربه کردند و این استرس و اضطراب‌ها به‌صورت مزمن است، در دوران پساکرونا نیز دچار استرس پس از سانحه خواهند شد، این اختلالات بسیاری از ابعاد زندگی را تحت‌تأثیر قرار می‌دهد و می‌تواند موجب افزایش بیماری‌های سایکوسوماتیک یا به زبان ساده‌تر بیماری‌های روان‌تنی شود.

بااین‌حال بحثی که اکنون وجود دارد این است که با گذر زمان، رعایت اصول بهداشتی و فاصله‌گذاری مناسب فیزیکی شاید برای مدتی در کشور و کل دنیا باقی بماند و مردم مجبور باشند همچنان اصول اولیه بهداشتی را رعایت و دیدوبازدیدها را کمتر کنند و درجاهای پرتردد نیز کمتر حضورداشته باشند. درهرصورت باید به سبک زندگی کنونی عادت کنیم؛ در حال حاضر در جامعه شاهد این امر هستیم که بسیاری افراد با هم دست نمی‌دهند و روبوسی نمی‌کنند؛ روانشناسان پیش‌بینی می‌کنند این رفتارها به‌مرور نهادینه می‌شود و مردم به این باور می‌رسند که همچنان باید اصول بهداشتی را رعایت کنند.

به هر صورت تغییر اساسی در روابط انسانی به وجود آمده و این تغییرات در دوران پساکرونا نیز وجود دارد و در درازمدت نیز در روابط انسانی اتفاقاتی رخ می‌دهد. سبک زندگی در دوران پساکرونا تغییر خواهد کرد و مردم بیشتر به دنیای مجازی روی می‌آورند و به نظر می‌رسد در درازمدت ترددها کاهش می‌یابد.

یکی از معضلاتی که قرنطینه با خود به همراه آورد ارتباط زیاد اعضای خانواده است. ارتباط زیاد و کنار هم بودن‌های طولانی در خانه منجر به آسیب‌ها و تنش‌ها در داخل خانواده می‌شود و حتی احتمال اینکه پس‌ازاین آسیب‌ها، آمار طلاق، اختلافات خانوادگی و مشکلات زناشویی بیشتر شود نیز وجود دارد.

زمان پایان این وضع مشخص نیست. آماده باشیم

اما پس از پایان یافتن کرونا چه باید کرد؟ چطور می‌توانیم با تمام ترس‌ها و مشکلاتی که در ماه‌های اخیر داشتیم دوباره سرپا شویم و مثل روزهای قبل سلامت روحی خود را به دست آوریم؟ دکتر حسین ابراهیمی مقدم، روانشناس معتقد است در ابتدا باید تبعات این بحران را شناسایی و سپس پیش‌بینی کرد تا بتوانیم راهکارهای مناسبی پیدا کنیم و قدم‌های مثبتی را در راستای حل‌وفصل آن برداریم.

به گفته این روانشناس نکته حائز اهمیت در بحران کرونا این است که هیچ‌کس دقیقا نمی‌تواند پایان آن را پیش‌بینی کند. اگر فرض کنیم که یک ماه دیگر این بحران به پایان برسد؛ میزان صرف انرژی و درصد فعال بودن منابع اقتصادی و یا میزان آسیب‌های روانی در سطح جامعه قابل‌اندازه‌گیری است. ولی اگر زمان آن نامعلوم باشد، طبیعتاً تحلیل عوامل روانی، اقتصادی و اجتماعی آن امکان‌پذیر نخواهد بود.

این عضو هیئت‌علمی دانشگاه با بیان اینکه  با اتمام  بحران ما شاهد چند اتفاق خواهیم بود، اظهار کرد: ابتدا افراد یک دوره افسردگی و یک دوره اصطلاحاً «میرایی روانی و فکری» را تجربه می‌کنند. عده زیادی در این دوران به سوگ عزیزان خود نشستند و همچنین احساس امید به زندگی در درصدی از افراد جامعه دستخوش بحران شد. بنابراین بعد از اتمام بحران کرونا تزریق امید و شادی در جامعه یکی از مداخلات مهمی است که باید حتماً برای آن برنامه‌ریزی شود. مقدم با بیان اینکه بعدازاین بحران شاهد احساسات منفی در میان برخی افراد جامعه خواهیم بود، تصریح کرد: شاید برخی از افراد بگویند که «چرا من؟»، «چرا من باید فرزندم را از دست می‌دادم؟» یا «چرا من باید پدرم را از دست می‌دادم؟» و مسائلی از این قبیل. حتی در بعدی دیگر امکان چالش در مسائل معنوی عمیق هم وجود دارد.

او معتقد است در دوره پسابحران باید در مورد مسائلی ازاین‌دست راهکارهایی اندیشیده شود تا افراد بتوانند با واقعیت‌های موجود به‌خوبی کنار آمده و این مسائل را به‌عنوان یک سرنوشت و براثر گناه خود تلقی نکنند؛ چراکه در این صورت برطرف کردن آن، مشکلات خاص خود را به همراه خواهد داشت.

با توجه به اینکه مردم در دوران کرونا استرس و اضطراب شدیدی را به‌صورت مزمن تجربه کردند؛‌در دوران پساکرونا نیز دچار استرس پس از سانحه خواهند شد

ابراهیمی مقدم با اشاره به راهکارهایی برای کاهش تبعات منفی پساکرونا، اضافه کرد: در دوران پسابحران اگر جامعه بتواند با کمک دولتمردان یک تحول عظیم اقتصادی را به وجود آورد و مردم احساس کنند که از رفاه خوبی برخوردار شده‌اند و یا درصورتی‌که روابط بین‌المللی کشور بهتر شود، جامعه از مشکلات پس از کرونا سالم‌تر عبور خواهد کرد. ولی اگر جامعه احساس کند که اوضاع بدتر شده، ممکن است عده‌ای گمان کنند که دیگر چیزی برای از دست دادن ندارند، افسردگی‌های عمیق و نابسامانی‌های دیگر بروز خواهد کرد و همین احساس دل‌زدگی باعث ایجاد یاس و سرخوردگی  و عدم پیشرفت در مسائل مختلف اجتماعی خواهد شد و احتمال اقدام به خودکشی و نیز گرایش به مواد مخدر و محرک افزایش پیدا می‌کند؛ چراکه افراد به‌غلط به این مواد و راه‌های نادرست پناه خواهند برد.

ضرورت پذیرش بیشتر برای در امان ماندن از آسیب روحی

در روزهای کرونایی یا حتی بعدازآن یکی از موضوعاتی که به‌شدت روی آن تأکید می‌شود حفظ و رعایت مسائل بهداشتی است. در این میان اما رسیدگی به روح و روانمان هم از اهمیت بالایی برخوردار است. اگرچه ویروس کرونا تأثیر جسمی دارد، اما دراین‌بین ترس و استرس ناشی از بیماری هم دارای تأثیرات روحی و روانی است که نیاز است افراد مقابله با آن را یاد بگیرند.

به سفارش پزشکان و روانشناسان در این دوران باید ذهن خود را معطوف کارهای روزانه کرده و از بحث بیماری کرونا دور کنیم. برای این کار بهتر است طراحی و برنامه‌ریزی مناسبی برای انجام برخی فعالیت‌های روزانه صورت دهیم. این طراحی و برنامه‌ریزی کارهای روزانه ازجمله برنامه‌ریزی برای ورزش کردن، کتاب خواندن، شستن ظروف و آشپزی، درس خواندن و... می‌تواند در زمینه کاهش هیجانات منفی بسیار کمک کند.

راهکار دیگر مقایسه کردن است؛ به این صورت که فرد شرایط فعلی را با شرایط دشوارتری که قبلاً با آن روبرو شده مقایسه می‌کند. این کار باعث کاهش پریشانی و آرام شدن فرد شده و منجر می‌شود فرد دیدگاه متفاوتی نسبت به وضعیت موجود داشته باشد.

عده‌ای راهکار بعدی در این زمینه را معنا بخشیدن عنوان می‌کنند. به این صورت که در این روش فرد باید دلایل و توانایی‌های خود را برای نجات یافتن از این بحران بنویسد و این کار نوعی معنابخشی به تجربه‌هایی است که هر فرد می‌تواند از این شرایط سخت بیاموزد.

تجربه احساساتی مانند ترس، اضطراب، خشم، غم، احساس گناه، احساس تنهایی، ناامیدی، سردرگمی و... دراین شرایط طبیعی است و برای مقابله با این احساسات، باید پذیرش و گشودگی نسبت به خود را تقویت کنیم، به این معنی که باید در درونمان برای تجربه کردن احساسات ناخوشایند و مهربان ماندن با خود فضایی ایجاد کنیم.

تنش روانی در این روزها عجیب نیست

همان‌طور که پیش‌تر هم گفته شد در این بحران که مشخص نیست تا چه زمانی ادامه داشته باشد باید یاد بگیریم عادت‌های قدیمی را ترک کنیم و به زندگی با سبک و سیاق جدیدی نگاه کنیم. بااین‌حال روشن است که تغییر به‌خودی‌خود تنش‌زاست و انسان‌ها تمایل زیادی به تغییر ندارند و در بحران کرونا، موضوعی که به این اضطراب دامن می‌زند ترس و نگرانی حاصل از این تغییر ناگهانی است. همه بر این امر واقفیم که ممکن است برای طولانی‌مدت درگیر این بحران باشیم بنابراین کنترل مدیریت خود و اوضاع را ازدست‌داده مستاصل، ناامید و سردرگم می‌شویم.

بعد از اتمام بحران کرونا، تزریق امید و شادی در جامعه یکی از مداخلات مهمی است که باید حتماً برای آن برنامه‌ریزی شود

در وضعیت فعلی نمی‌توان شرایط خاص و ویژه شیوع این ویروس عالم‌گیر را انکار کرد زیرا شرایط سختی است و تا حدود زیادی نگرانی‌ها بجاست و این موضوع قابل‌درک است و امکان ندارد در این شرایط عواطف منفی مانند نگرانی، ترس، استرس، اضطراب، وسواس را تجربه نکنیم اما باید سعی کنیم میزان احساسات منفی کمتر باشد و به‌گونه‌ای عمل کنیم که احساسات مثبت بر منفی غالب شود.

در آخر اینکه بالاخره دوره کرونا هم مانند تمام بیماری‌های دیگری که شایع شد و جان انسان‌ها را گرفت، تمام می‌شود اما اینکه پس‌ازاین واقعه بتوانیم خودمان را با شرایط وفق دهیم و سلامت باشم اهمیت زیادی دارد.