ریحانه جولایی

چند روز پیش بود که رئیس گروه توانمندسازی خانواده و زنان سازمان بهزیستی در یک اظهارنظر عجیب در رابطه با ترویج خانوار تک‌نفره در کشور، آماری ارائه داد که واکنش‌های بسیاری را به همراه داشت. معصومه توکلی در برنامه‌ای رادیویی گفت: «در حال حاضر حدود ۵.۵ میلیون خانوار تک‌نفره در ایران زندگی می‌کنند». او با اشاره به زنانی که سرپرست خانوار هستند، زندگی دانشجویان و افرادی که توان تشکیل زندگی مشترک را ندارند و مجردی زندگی می‌کنند، موضوعاتی همچون طلاق، فوت همسر و پدر و مادر و مشکلات اقتصادی را مهم‌ترین دلایل شکل‌گیری خانوارهای تک‌نفره در ایران عنوان کرد. اما زمانی این آمار رنگ و بوی هشدار به خود می‌گیرد که در حال حاضر ۲۰ میلیون خانوار در کشور وجود دارد و نمی‌توان تصور کرد که یک‌چهارم خانوار ایرانی تک‌نفره هستند. بااین‌حال و فارغ از این آمار باید به این نکته اشاره کرد که در دو دهه گذشته پدیده زندگی مجردی و تشکیل خانوار تک‌نفره در کشور ما، روند افزایشی داشته و کارشناسان مسائل اجتماعی نسبت به رواج آن هشدار می‌دهند.

افزایش صعودی خانواده‌های تک‌نفره

تعداد خانواده‌های تک‌نفره در سال 85 حدود5.5 درصد جمعیت را تشکیل می‌داد که این رقم در سال 90 به 7.1 درصد افزایش یافت. نتایج سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال 95 نشان می‌‌دهد که درمجموع 24 میلیون و 185 هزار و 133 خانوار معمولی و گروهی در کشور وجود دارد و سهم خانوارهای یک‌نفره از مجموع خانوارهای کشور 8.46 درصد (2 میلیون و 46 هزار خانوار) بوده است.  

دکتر علیرضا شریفی یزدی، جامعه‌شناس بر این باور است که تعداد خانواده‌های تک‌نفره و خانه‌های مجردی به‌شدت در حال افزایش است که این مسئله با عوامل مختلفی ایجاد می‌شود؛ افزایش خانواده‌های تک‌نفره در درجه اول نشان‌دهنده بالا رفتن سن ازدواج در بین جوانان است و به همین دلیل وقتی سن ازدواج افزایش می‌یابد، طبیعتاً در دورانی از زندگی، فرد از خانواده جداشده و مستقل زندگی می‌کند و از طرفی جوانانی که ازدواج‌نکرده‌اند نیز بخش مهمی از خانواده‌های تک‌نفره را تشکیل می‌دهند. حال یا به دلیل پایین بودن شانس ازدواج یا نداشتن امکانات یا کلاً عدم تمایل به ازدواج، آمار ازدواج پایین می‌آید که موجب تشکیل خانواده‌های تک‌نفره می‌شود.

البته بنا به گفته‌های این جامعه‌شناس، آمار 5.5 میلیون خانوار تک‌نفره در کشور، آمار دقیق و واقعی نمی‌تواند باشد، چون ما 20 میلیون خانوار در کشور داریم و نمی‌توان تصور کرد که از هر چهار خانوار، یک خانوار به‌صورت تک‌نفره زندگی می‌کند، اما اگر این آمار واقعیت یا نزدیک به واقعی باشد، فاجعه بزرگی در کشور ما رخ‌ داده است.

قبول نکردن آمار ارائه‌ شده در مورد وجود این تعداد خانواده تک‌نفره به شریفی یزدی محدود نشد. رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران نیز این آمار را تأیید نمی‌کند و معتقد است طبق سرشماری سال 95 ما سه میلیون و 500 هزار زن سرپرست خانوار داشتیم که عمدتاً آن‌ها با فرزندانشان یا همسر از کار افتاده زندگی می‌کنند و این زنان را نمی‌توان خانوار تک‌نفره به‌حساب آورد. سید حسن موسوی چلک خاطرنشان کرد: ولی افزایش میل به زندگی‌های تک‌نفره با وجود مشکلات اقتصادی و فرهنگی در جامعه ما واقعیت امکان‌ناپذیر است و همواره به ترویج این پدیده هشدار داده‌ایم. خانوار تک‌نفره نمی‌تواند کارکرد واقعی خانواده را برای جامعه داشته باشد. در هر جامعه‌ای که زن و مرد آن تنها زندگی می‌کنند و چتر حمایتی ندارند، بیش از هر فرد دیگری در معرض افسردگی و آسیب‌های اجتماعی قرار می‌گیرند.

شرایطی که جوان‌ها را به سمت زندگی تنها می‌کشاند

اما ممکن است این سؤال در ذهن ایجاد شود که در ایران، خانواده مهم و اصلی‌ترین نهاد اجتماعی است و همیشه چه دولت چه خود مردم تلاش می‌کنند تا خانواده با ارزش نشان دهند؛ بااین‌حال انگار چند سالی می‌شود خانواده مفهوم خود را ازدست‌داده است.

جایگاه خانواده در ایران در مقایسه با دیگر کشورها، بسیار والاتر است و علی‌رغم همه مشکلات و محدودیت‌هایی که در رابطه با تشکیل خانواده وجود دارد، به جایگاه ازدواج و تشکیل زندگی مشترک تأکیدات بسیاری صورت گرفته است. صرف‌نظر از این آمار، اما پدیده خانوار تک‌نفره این روزها در حال افزایش است و باعث نگرانی مسئولان و کارشناسان شده است. تا دو دهه پیش خانوار تک‌نفره در مباحث جمعیت‌شناسی ما وجود نداشت و حداقل خانوار دو نفر بود. پس تبدیل خانوار به یک نفر یک پدیده نوظهور و تهدید جدی برای جامعه ایرانی است که آسیب‌های زیادی را به همراه خواهد داشت. امروزه بسیاری از جوانان امکان تشکیل زندگی مشترک را ندارند و به دلایل اقتصادی و تورم، سن‌ ازدواجشان از حد متعارف و معمول گذشته و میل ازدواج در آن‌ها کاهش پیداکرده است. متأسفانه امروزه سن ازدواج پسران به بیش از 35 سال و دختران به نزدیک به 30 سال یا بیشتر رسیده که این موضوع می‌تواند تهدید بزرگی برای جامعه جوان ایرانی باشد. تأخیر در ازدواج به دلایلی همچون نبود شغل، درآمد پایدار، گرانی تأمین سرپناه و امکانات حداقلی برای تشکیل خانه و خانواده عمومیت پیداکرده و در حال گسترش است. یکی دیگر از موضوعاتی که به زندگی تک‌نفره دامن می‌زند این است که امروزه بسیاری از خانواده‌ها نمی‌توانند فرزندانشان را تحت حمایت خود قرار دهند و بعد از مدتی آن فرزند مجبور است، خانه پدری‌اش را ترک کند. وقتی فرزند میان‌سال آن‌ها امکان تشکیل زندگی مشترک را نداشته باشند، رو به زندگی تک‌نفره می‌آورد و جای تربیت فرزندان به پرورش حیوانات خانگی می‌پردازد. محدودیت امکانات خانواده و عدم‌حمایت آن‌ها از فرزند، شرایط اقتصادی و تورم شدید باعث افزایش خانوار تک‌نفره می‌شود.

علیرضا شریفی یزدی: آمار 5.5 میلیون خانوار تک‌نفره در ایران، آمار دقیق و واقعی نمی‌تواند باشد، چون ما 20 میلیون خانوار در کشور داریم و نمی‌توان تصور کرد که از هر چهار خانوار، یک خانوار به‌صورت تک‌نفره زندگی می‌کند

ازدواج سفید، راهکاری کوتاه‌مدت

زندگی‌های تک‌نفره با خود عوارضی هم به همراه دارد که ازدواج سفید می‌تواند یکی از آن‌ها باشد. در ایران آمارهای رسمی و قابل استنادی به دلیل محدودیت‌های موجود درباره میزان رواج این شیوه زندگی وجود ندارد؛ چراکه به‌واسطه سنتی بودن خانواده‌ها و ارزش بودنش یک سری مسائل، جوانان ترجیح می‌دهند این موضوع بین خودشان بماند و همین دلیلی است تا آمار روشنی از تعداد این افراد در دست نباشد. بااین‌حال تغییرات ارزشی بر افزایش میزان هم‌خانگی مؤثر بوده‌اند.

اگر نگاه دقیق‌تری به دلایل شکل گرفتن ازدواج‌های سفید داشته باشیم متوجه می‌شویم دلیل اصلی آن هزینه‌های بالای زندگی و نداشتن بودجه لازم برای شروع یک زندگی است. دو جوان که تنها زندگی می‌کنند ترجیح می‌دهند برای کاهش هزینه‌ها با هم زندگی کنند و در کنار این منافع مشترک کوتاه‌مدت ممکن است یکی از طرفین ضربه‌های اساسی و کاری بخورد. در کنار مسائل ذکر شده اصلی‌ترین دلیل جوانان برای این نوع ازدواج نداشتن حس مسئولیت که اصلی‌ترین کارکرد ازدواج و تشکیل خانواده است را هم می‌تواند نام برد که درنهایت به این منجر می‌شود که خانواده مفهوم واقعی خود را از دست بدهد.

خانواده دچار بحران شده

بسیاری از جامعه‌شناسان بر این باورند که شکل سنتی خانواده در ایران دچار بحران شده است. آمارهای پیرامون ازدواج، طلاق و تجرد بیانگر به تعویق افتادگی خانواده‌ است؛ به این معنا که از یک سو خانواده‌های قدیمی که عمر اعضایشان به پایان رسیده، می‌میرند و خانواده‌ها از بین می‌روند ولی از سوی دیگر خانواده جدید تشکیل نمی‌شود یا با تأخیر تشکیل می‌شود. بنابراین، می‌توانیم بگوییم که تعداد خانواده‌ها روزبه‌روز کمتر می‌شود، دوره‌ای‌ طولانی برای رسیدن به نقطه‌ ازدواج وجود دارد و این سال‌به‌سال بیشتر می‌شود. از سوی دیگر وقتی افراد ازدواج می‌کنند فرزند آوری را به تأخیر می‌اندازند؛ یعنی زوج‌هایی هستند که ۱۰ تا ۱۵ سال با هم زندگی می‌کنند اما بچه‌دار نمی‌شوند. در واقع، باید گفت که این شیوه‌ زندگی که زوج‌ها باید در سال‌های اول زندگی مشترک اقدام به فرزند آوری کنند، از میان برداشته‌شده و زوج‌ها فرزند آوری را به تأخیر می‌اندازند و زمانی هم که تصمیم به فرزند آوری می‌گیرند به یک یا دو فرزند بسنده می‌کنند.

بسیاری از جامعه شناسان بر این باورند که شکل سنتی خانواده در ایران دچار بحران شده است.آمارهای پیرامون ازدواج، طلاق و تجرد بیانگر به تعویق افتادگی تشکیل خانواده‌ است

وقتی ازدواج صورت می‌گیرد، خانواده‌ای که تشکیل می‌شود با انواع تعارض‌ها مواجه است. این تعارض‌های میان زوجین به دلیل افزایش فردگرایی و فقدان نظارت خویشاوندی می‌تواند به سرعت منجر به جدایی شود. زوج‌ها در مسائل عاطفی، جنسی، اقتصادی و حقوقی دچار اشکالی از درگیری هستند. به تمام آماری که از وضعیت تجرد، ازدواج، طلاق، به تعویق افتادگی ازدواج، سن ازدواج، سن زندگی‌های مشترک منجر به طلاق، سن زوجین مطلقه و... وجود دارد، باید آمار قتل‌های خانوادگی، درگیری‌های خانوادگی، خشونت علیه مردان،‌ زنان و کودکان، زنای با محارم، فرار دختران و پسران از خانواده نیز اضافه شود که مجموعاً نشان می‌دهد که چه تعارض‌هایی درون این نهاد اجتماعی وجود دارد.