مریم بهنیا، کارشناس حوزه زنان

ظهور شبکه‌ جهانی اینترنت با خلق واقعیتی بین‌الاذهانی، جهانی مجازی آفرید که با ارائه‌ امکانات وسیع و متنوع، جهان مادی را دگرگون کرد و در عین مواهبی که به انسان‌ها ارزانی داشت، آنان را با چالش‌های جدیدی نیز روبه‌رو ساخت تا آنجا که انسان‌های امروزه و نیازهای اولیه آنان بیش‌ازپیش در معرض متأثر شدن از «پیام‌های مهندسی‌شده» هستند.

هزاره‌ سوم با انقلاب اطلاعات در جامعه‌ جهانی شروع شد که مانند انقلاب صنعتی بار دیگر تأثیرات عمیقی را در جنبه‌های مختلف فردی و اجتماعی زندگی انسان‌ها رقم زد. تبادل وسیع اطلاعات و سیل داده‌هایی که در قالب «بیت»های الکترونیکی و با سرعت زیاد به فضای فکری و روانی انسان‌ها گسیل شد، نه‌تنها نسل کودکان و نوجوانانی را که از ابتدای کودکی با آن رشد می‌کردند، به شیوه‌ خود تحت‌تأثیر قرار داد و باارزش‌ها و ضد ارزش‌های متنوع و جدید آشنا کرد، بلکه نسل‌های قبل‌تر را هم به تأمل درباره‌ ارزش‌های زیسته‌ پیشین فراخواند. شاید برای این نسل مفهوم جدیدی از شکاف نسل‌ها مطرح شد که او را نه‌تنها به چالش با نسل جدید، بلکه به تردید درباره‌ گذشته‌ خود نیز واداشت.

انسان‌ها از همه‌ لایه‌های سنی و اجتماعی و اقتصادی، برای باقی ماندن در صحنه‌ جامعه ناگزیر به ورود به جهان الکترونیک بودند که پیامد محتوم آن در کنار تغییر در سبک زندگی، رویارویی با ارزش‌ها و ساختارهای جدید و متنوع فرهنگی و معرفتی بود. از سوی دیگر چگونگی بهره‌مندی از امکانات جدید، خود فرهنگ و آیین جدیدی می‌طلبید که پیش‌نویسی برای آن موجود نبود.

در بسیاری از کشورهای دنیا، خصوصاً کشورهای صنعتی که پیشتاز این انقلاب جهانی بودند، نظام آموزشی متولی این امر شد و موضوع جدیدی به‌عنوان «سواد رسانه» تعریف و تدوین شد و آموزش آن در دستور کار برنامه‌ریزان آموزش‌وپرورش عمومی قرار گرفت. جوامعی که از این نیاز مهم و جدید غفلت کردند که غالب آن‌ها در زمره‌ جوامع درحال‌توسعه بودند، بیشتر درگیر عوارض نامطلوب این تحول بزرگ در سیستم اطلاعات جهانی شده‌اند.

اگر تا پیش‌ازاین رسانه‌های ارتباطی به رادیو و تلویزیون و مطبوعات محدود می‌شد که ارتباطشان با مخاطب به‌طورکلی یک‌سویه بود، فضای مجازی به مخاطبانش این امکان را می‌دهد که به اختیار و انتخاب خودشان ارتباطات وسیعی را تجربه کنند و حتی بتوانند در این فضای مجازی نقش‌آفرین باشند و برای خود مخاطبانی نیز جذب کنند.

همچنین تا پیش‌ازاین تبلیغات و اطلاعاتی اشاعه داده می‌شد که از انواع فیلترها عبور کرده بود و می‌توانست فضای فکری مخاطبانش را حصار بزند یا هدایت کند، در فضای جدید مجازی، سیل اطلاعات با سرعت و حجمی غیرقابل‌تصور، چنان به افکار عمومی گسیل می‌شود که سرعت و قدرت تفکر و تعمق آنان، یارای همنوردی با آن‌ها را ندارد و دچار  سردرگمی و حیرت می‌شود. درحالی‌که بهره‌برداری اصولی و صحیح از فضای مجازی می‌تواند منبع غنی از علوم و داده‌های ارزشمند فرهنگی، علمی و معرفتی و مرجع کارآمد تحقیق و یادگیری در هر زمینه‌ای باشد.

در بسیاری موارد برای مخاطب عام و آموزش ندیده حکم فضایی برای وقت‌گذرانی دارد که می‌تواند آن‌ها را با اطلاعات ناقص و نادرست و بدون اساس و پایه، سرگرم یا حتی گمراه کند.  شاهد این مدعا این است که امروز بسیاری از کاربران فضای مجازی دیگر صبر کافی برای خواندن یا شنیدن مطلبی که از حد معینی طولانی‌تر یا حجم داده‌هایش به هر شکل بیشتر باشد، ندارند.

به‌گونه‌ای که امروزه مخاطبان اینترنتی، متن‌ها و اطلاعات کوتاه را ترجیح می‌دهند که در زمان کمی آنان را به  «نتیجه‌ نهایی» از پیش تدوین‌شده برساند.

 ذهن‌هایی که به این سبک جریان اطلاعات عادت کرده‌اند، دیگر خواندن کتاب و تعمق در مطالب آن را برنمی‌تابند و کمتر در پی نتیجه‌گیری فعال برمی‌آیند و انگیزه‌ کمتری برای خلاقیت دارند. انسان‌های امروزه بیش‌ازپیش در معرض متأثر شدن از «پیام‌های مهندسی‌شده» هستند.