محبوبه ولی

یکسال از عمر جهان و به همان نسبت یک سال هم از عمر شورای شهر و شهرداری تماما اصلاح‌طلب تهران گذشت. سالی که نکو نبود و نکو نبودنش از همان بهار پیدا شد. محمدعلی نجفی، اولین شهردار منتخب شورای پنجم بعد از شش ماه شایعه و حاشیه 21 فروردین امسال از بهشت رفت. 

البته استعفای او و موافقت اعضای شورای شهر می‌توانست به منزله پایان شش ماه جنجال و کش و قوس بر سر نجفی و آغاز شهرداری یک گزینه بی‌حاشیه و افتادن امور روی غلطک باشد اما باز مدیریت اصلاح‌طلبان بر پایتخت روی غلطک نیافتاد؛ چراکه دومین «محمدعلی» منتخب آنها یعنی محمدعلی افشانی به تیر غیب قانون منع به کارگیری بازنشستگان گرفتار و او نیز ناگزیر به ترک بهشت شد. 

زمانی که او در 26 آبان 97 شهرداری تهران را ترک می‌کرد، بیش از یک سال از عمر شورای شهر پنجم گذشته بود؛ عمری که بخش قابل‌توجهی از آن صرف انتخاب و استعفای دو شهردار شده بود، بدون آنکه از آن همه وعده‌های رنگارنگ زمان انتخابات، به عدد انگشتان دست رخت حرف از تن در کرده و رخت عمل پوشیده باشند.

نوبت به شهردار سوم که رسید، کار برای شورای شهر اصلاح‌طلب تهران باز سخت‌تر از قبل شد؛ قحطی گزینه مورد نظر، جدال احزاب و گروه‌های اصلاح‌طلب برای تصدی بهشت و حاشیه‌هایی مانند عباس آخوندی که ته‌مانده اعتمادها به شورای شهر اصلاحاتی را می‌خوردند.

درنهایت پیروز حناچی، پیروز این میدان شد؛ گرچه کمتر از چهار ماه است که سکان تهران را به دست گرفته و قضاوت درباره اینکه او چگونه شهرداری برای تهران است، شاید کمی زودهنگام باشد؛ اما نکته‌ای که روشن است این است که او هنوز نتوانسته کارنامه یک سال و نیمه شورای پنجم را بهبود ببخشد. حال باید دید که آیا سال آینده را مانند این چهار ماه طی خواهد کرد یا اینکه می‌تواند اعتماد مخدوش شده مردم به شورای پنجم را ترمیم کند؛ به ویژه که سال آینده، سال انتخابات مجلس است و سالی سرنوشت‌ساز برای اصلاح‌طلبان. 

 مصوبات جنجالی شورای پنجم نیز به انتقادها نسبت به شورای شهر دامن زده است. حال باید دید این شورای تمام اصلاح‌طلب در سال آینده که سال انتخابات مجلس نیز هست، برای بازگرداندن سرمایه اجتماعی از دست رفته و امید رأی‌دهندگانی که ناامید شده‌اند، چه خواهد کرد

بالاترین خدمت به اصولگرایان!

این عمر یک سال و نیمی که از شورای پنجم گذشت، می‌توانست صندوقچه گنجی پر از رأی برای اصلاح‌طلبان باشد اما حالا بسیاری با نگاه به کارنامه شورای اصلاح‌طلبان در این مدت، تصریح می‌کنند که نه‌تنها حضور اصلاح‌طلبان در شورای شهر نتوانست جایگاه این جریان را تقویت کند، بلکه پایه‌های آن را سست کرد. اشتباهات این شورا، فرصت مغتنمی برای جناح اصولگراست تا هرچه بیشتر بر ناکارآمدی اصلاح‌طلبان در جبهه‌های مختلف تاکید کند. 

محسن کوهکن، از فعالان اصولگرا و نماینده مجلس شورای اسلامی روز گذشته از ریزش آرای اصلاح‌طلبان در انتخابات مجلس به دلیل عملکرد شورای شهر گفته و افزوده است: «اصلاح‌طلبان با این عملکرد ضعیف خود در تهران، بالاترین خدمت را به طیف اصولگرا کردند.» گرچه اصولگرایان از عملکرد ضعیف شورای شهر تمام اصلاح‌طلب پنجم، بهره‌های سیاسی خود را می‌برند، اما صحه گذاشتن بر این عملکرد ضعیف تنها از سوی آنها نیست؛ خود اصلاح‌طلبان نیز دل خوشی از مدیریت هم مسلکان خود بر تهران ندارند. 

محمود علیزاده طباطبایی، عضو شورای شهر اول پیش از این گفته بود که «اصلاح‌طلبان در انتخاب اعضای لیست انتخاباتی خود خاله‌بازی کردند و یک لیست کاملا سیاسی بستند.» او با بیان اینکه بحران‌های مدیریتی در شهر تهران نتیجه همین خاله‌بازی اصلاح‌طلبان است، ادامه داده بود: «اصلاح‌طلبان بسیاری از چهره‌های متخصص و متعهد را تنها به دلیل اینکه سهمیه هیچ حزب و گروهی نبودند در لیست خود قرار ندادند و با سهمیه‌بندی سیاسی لیست انتخاباتی خود را بستند. در شرایط کنونی یک جمع صددرصد اصلاح‌طلب مدیریت شهر تهران را برعهده گرفته‌اند که با هم ناهمگن هستند.»

مصوبات مسئله‌ساز

مصوبات جنجالی شورای پنجم نیز به این‌گونه تحلیل‌ها و انتقادها نسبت به آن دامن زده است. زمستان پارسال مصوبه مربوط به طرح ترافیک سر و صدای زیادی به پا کرد؛ مصوبه‌ای که ورود به طرح ترافیک را گران‌تر می‌کرد. گرچه شورای شهر و شهرداری اظهار می‌کردند که این مصوبه بار ترافیک در مرکز شهر را کاهش می‌دهد، اما از نگاه ناظران این طرح بیشتر نشان از کیسه دوختن شهرداری و شورای شهر برای ترافیک لاعلاج تهران داشت. 

گزارش‌ها اعلام می‌کردند با این مصوبه، درآمد شهرداری از فروش روزانه طرح ترافیک از 140 میلیارد تومان در سال قبل به 500 تا 900 میلیارد تومان خواهد رسید. انتقاد اساسی دیگر به تصمیم شورای شهر نیز این بود که به موجب این مصوبه، ورود به محدوده طرح ترافیک ممنوع نشده بلکه فقط گران شده بود؛ یعنی هر که پول داشته باشد می‌تواند وارد این محدوده شود و بر آلودگی تهران بیفزاید یا به عبارتی هر که پولش بیش، امکان ورود به طرح ترافیکش بیش!

 محسن کوهکن، از فعالان اصولگرا و نماینده مجلس شورای اسلامی روز گذشته از ریزش آرای اصلاح‌طلبان در انتخابات مجلس به دلیل عملکرد شورای شهر گفته و افزوده است: «اصلاح‌طلبان با این عملکرد ضعیف خود در تهران، بالاترین خدمت را به طیف اصولگرا کردند.»

این تصمیم شورای شهر زمستان پارسال، حاشیه زیادی برایش ایجاد کرد و زمستان امسال نیز مصوبه مربوط به «برج باغ‌ها» همین سرنوشت را پیدا کرده است. 15 اسفند، یعنی درست در روز درختکاری، اعضای شورای شهر با 15 رأی مثبت و چهار رأی منفی، ساخت‌و‌ساز در 62 باغ را تایید کردند. موضوع مربوط به مرداد ماه امسال بود که محمدعلی افشانی، شهردار سابق تهران از شورای شهر خواسته بود تا تکلیف 400 پرونده باغاتی که در جریان لغو مصوبه معروف به «برج‌باغ‌ها» تشکیل شده‌اند را مشخص کند و حالا شورای شهر این تکلیف را با رأی به برج‌سازی در باغات روشن کرده است. 

موافقان و مخالفان این تصمیم در درون و بیرون شورا استدلال‌های خود را مطرح می‌کنند؛ احمد مسجدجامعی، پیشتر درباره‌اش گفته بود: «برج‌های منطقه یک بدتر از موشک‌های صدام است»، محیط‌زیستی‌ها آن را «تصمیمی فاجعه‌آمیز» می‌خوانند و حناچی، شهردار منتخب شورای شهر پنجم در مورد مصوبه اخیر این شورا می‌گوید: «چیزی که تحت‌عنوان مجوز ساخت ۶٢مورد برج‌باغ‌ شاهد بودیم، دقیقا همان اینرسی است که پس از ترمز محکم قطار برج‌باغ‌ها حادث شده است. مورد اخیر کم‌ترین تبعاتی است که می‌توانستیم انتظارش را داشته باشیم.»

فارغ از اینکه از نظر فنی و مسائل شهری و زیست محیطی نظر کدامیک صائب باشد، آنچه در حوزه سیاسی اهمیت دارد، این است که چنین مصوبات و تصمیماتی که شورای شهر اصلاح‌طلب را در مظان اتهام قرار می‌دهد و احیانا در آینده نتایج مثبتی نداشته باشد، کار آنها را در کارزارهای سیاسی و انتخاباتی سخت و میزان مقبولیت آنها در میان مردم را کم می‌کند.  

با چنین کارنامه‌ای می‌توان گفت که حضور اصلاح‌طلبان در شورای شهر تا بدین جای کار، حضوری بی‌رمق و بازنده بوده که ریزش سرمایه اجتماعی آنها را نیز تشدید کرد و انتظار رأی‌دهندگان را برآورده نکرد. حال باید دید این شورای تمام اصلاح‌طلب برای بازگرداندن آنچه از دست رفته در سال آینده که سال انتخابات مجلس نیز هست، چه خواهد کرد.