محبوبه ولی

برای ایرانیانی که دست کم نیمی از کاندیداهای آخرین انتخابات ریاست جمهوری‌شان پوششی بودند، انتخابات ترکیه رشک‌برانگیز است؛ انتخاب میان دو رقیبی که نه متفاوت، بلکه هر یک در منتهی‌الیه دو طیف متضاد هستند؛ یکی اردوغانِ اسلامگرا و دیگری قلیچدار اوغلوی لائیک. وقتی خبر از مشارکت 94 درصدی هم می‌رسد، این حسرت، سیاسیون را نیز دربرمی‌گیرد.

انتخابات ترکیه، اواسط هفته در حالی به دور دوم راه پیدا کرد که بسیاری در جهان، بیش از آنکه درباره دومرحله‌ای شدن آن و نتیجه‌اش حرف بزنند، سخن از رکورد بی‌سابقه‌ای که در دموکراسی به جا گذاشت، می‌گفتند. ترکیه با مشارکت بالای 90 درصدی مردمش در انتخابات، نشان داد که حتی زیر سایه و سلطه اردوغان اقتدارگرایی که مایه‌های روشن دیکتاتوری دارد نیز توانسته چنان نمایشی از دموکراسی را به اجرا بگذارد که شور و حرارتش نه فقط در کشور ترک‌ها، بلکه تا اینجا، یعنی ایران هم رسیده باشد.

این انتخابات و مقایسه آن با مشارکت 48 و 42 درصدی ایرانیان در دو انتخابات اخیر ریاست جمهوری و مجلس، محمل واکنش‌ها و کنایه‌های متعدد شد. خیلی از سیاسیون آن را دارای اشارت‌های بسیار برای نظام انتخابات در ایران دانستند.

یکی از آنها محمدرضا عارف است که در یادداشتی اینستاگرامی نوشت: «امروز دموکراسی در ترکیه به چنان درجه‌ای رسیده است که احزاب مختلف به طور آزاد و با عبور از  دخالت نظامیان، برنامه‌های خود را برای اتخاذ رأی مردم در عرصه‌ عمومی مطرح می‌کنند و انتخاب آزاد مردمان آزاد و برابر کشورشان را با احترام می‌پذیرند.»

وی با تاکید بر اینکه باید در اتاق فکر حاکمیت نگاه نخبگی دست برتر را داشته باشد نه نگاه امنیتی، به حاکمیت پیشنهاد کرد: «باید تصمیمات بزرگی در عرصه سیاست کشور گرفته شود وگرنه صرفا باید با نگاه حسرت‌آلود، انتخاباتی نظیر انتخابات ترکیه را نظاره‌گر بود.»

عمادالدین باقی: وقتی در خبرها می‌بینم در ترکیه نظارت استصوابی وجود ندارد، رقبای جدی حضور دارند و با میزان مشارکت ۹۳.۶ درصد در انتخابات، رکورد مشارکت را شکستند و کشورشان را در دنیا آبرومند کردند، برای خودمان احساس سرشکستگی می‌کنم، ولی سکانداران ایران انگار سری ندارند که بشکند

 «سکانداران ایران انگار سری ندارند که بشکند»

برخی دیگر از واکنش‌ها، ناظر بر مسئله شورای نگهبان بود و اشاره به اینکه انتخابات ترکیه در حالی با این سطح از مشارکت برگزار شده که تشکیلات عریض و طویل نظارت استصوابی را ندارد.

در همین راستا عمادالدین باقی در صفحه توئیتری خود نوشت: «وقتی در خبرها می‌بینم در ترکیه نظارت استصوابی وجود ندارد، رقبای جدی حضور دارند و با میزان مشارکت ۹۳.۶ درصد در انتخابات، رکورد مشارکت را شکستند و کشورشان را در دنیا آبرومند کردند، برای خودمان احساس سرشکستگی می‌کنم، ولی سکانداران ایران انگار سری ندارند که بشکند»!

محمد مهاجری نیز از چهره‌های سیاسی دیگری بود که به موضوع شورای نگهبان پرداخت. او نیز در توئیتی به طعنه آرزو کرد که «کاش هر ۱۲ عضو محترم شورای نگهبان به همراه کل کارشناسان رد صلاحیت این شورا تشریف ببرند ترکیه و راز شور انتخاباتی با حضور ۹۰ درصد مردم را کشف کنند. بعدش که برگشتند دست به کار شوند برای ادامه کار ارزشی خالص‌سازی در انتخابات اسفند امسال همانند انتخابات ۱۴۰۰.»

 اجباری در کار نبود

در برابر این طعن و کنایه‌ها و برای پیدا کردن توجیه مناسبی که اختلاف میان میزان مشارکت در ترکیه و ایران را هموار کند، برخی پای قانون اجباری بودن رأی دادن در ترکیه را پیش کشیدند.

اکانت‌های توئیتری با اشاره به قانون انتخابات در ترکیه نوشتند که مطابق این قانون رأی ندادن در ترکیه هم جریمه مالی دارد و هم محرومیت از خدمات عمومی؛ از این رو ترکیه جزو 27 کشوری در جهان است که مشارکت در انتخابات در آن اجباری است.

ذکر این نکته در اینجا از این روست که آدرس غلطی است؛ چراکه اتفاقا ترکیه در کنار کشورهایی چون مصر، لبنان، مکزیک، بلژیک و شماری دیگر، جزو کشورهایی است که قانونی برای رأی دادن اجباری در آن تصویب شده اما بنا به دلایل سیاسی و اجتماعی هیچگاه اجرا نشده است و هم‌اکنون ترکیه جزو کشورهایی است که مشارکت یا عدم مشارکت در انتخابات، در آن آزاد است.

سلمان کدیور در کانال تلگرامی‌اش ضمن تاکید بر همین موضوع، به میزان جریمه‌‌ای که قانون در این باره در نظر گرفته و معادل 300 لیر است، اشاره کرد و افزود: «300 لیر می‌شود، هزینه یک پرس غذای ساده که خیلی مسخره به نظر می‌آید.»

انتخابات ترکیه نشان داد، علی‌رغم ضعف‌ها و اشکالاتی که به دموکراسی در ترکیه وارد است، این نظام حزبی قدرتمند آن است که انتخابات را نجات داده و بیش از 90 درصد مردمش را پای صندوق‌ رأی کشانده است؛ نه نظارت استصوابی و شروط گنگ و مبهم نظیر «التزام عملی به اسلام و نظام مقدس جمهوری اسلامی»

او به کنایه نوشته: «پس بهتر است برای توجیه عدم مشارکت اکثریت مردم در دو انتخابات اخیر کشور، ماله دیگری اختیار بفرمایید. هرچند اسفند امسال مشارکت در انتخابات مجلس هم دیدنی خواهد بود!»

 فضای  باز سیاسی به روایت آنکارا

مسئله قابل تامل در این خصوص اما این است که چنین انتخاباتی حتی در صورت اجباری بودن، باز هم حسرت‌برانگیز است! 24 حزب در انتخابات ترکیه شرکت کرده‌اند. گرایش و سمت و سوی این 24 حزب اما اینگونه نیست که یکی اصولگرا باشد، یکی کمی اصولگرا، دیگری اصولگرای تندتر، یکی اصلاح‌طلب مایل به چپ، دیگری مایل به راست، یکی دیگر نیز اصولگرایی که ورق برگردانده و حالا اصلاح‌طلب شده و از قضا همگی نیز سال‌ها در مسند قدرت بوده‌اند و نتیجه عملکرد دولت‌ها و مجالسشان در تمام ادوار نیز نشان می‌دهد که علی‌رغم تمام دعواها و جدل‌هایشان، جملگی در یک خط و مدار حرکت کرده‌اند.

در میان 24 حزبی که در انتخابات ترکیه شرکت کرده‌اند، از هر طیف و رنگی می‌توان پیدا کرد؛ از اسلامگرا و ملی‌گرا گرفته تا لائیک و کمونیست. دست آخر نیز دوئل به دو کاندیدا رسیده که یک روز قبل از انتخابات، یکی‌شان که اردوغان باشد به مسجد ایاصوفیه رفته و دیگری به مقبره آتاتورک در آنکارا.

این میزان تنوع کاندیدا پای صندوق رأی و ریسک‌پذیری درباره نتیجه انتخابات از بستر یک فضای باز سیاسی برمی‌خیزد و این یکی از تفاوت‌های عمده انتخاباتی میان ایران و ترکیه است.

 فاصله میان تحزب تا   رد صلاحیت گتره‌ای

تفاوت دیگری که در مطالعه نظام انتخاباتی دو کشور رخ می‌نماید، شفافیت در شرط و شروط انتخابات و کاندیداهاست. ترکیه در حالی انتخابات ریاست جمهوری و پارلمان خود را برگزار کرد که مانند بسیاری دیگر از کشورهای جهان شرایط کاندیداتوری، شروطی قابل سنجش و راستی‌آزمایی از قبیل سن، تابعیت، تحصیلات و مواردی از این دست بود.

در ایران اما در کنار این شروط، شرایط غیرقابل سنجش و راستی‌آزمایی برای کاندیداتوری در انتخابات وجود دارد که شفافیت و سلامت آن را زیر سوال می‌برد. برای نمونه «التزام عملی به اسلام و نظام مقدس جمهوری اسلامی» جزو شروطی است که بارها داوطلبان اعلام کرده‌اند که بنا بر این شرط ردصلاحیت شده‌اند، در حالی که مشخص نیست متر و معیار برای سنجش التزام نداشتن به اسلام یا نظام چیست. متر و معیاری هم که باشد سلیقه‌ای و گتره‌ای است؛ بدون هیچ حساب و کتاب شفاف و روشنی.

یا مثلا مسئله رجل سیاسی و مذهبی که سال‌هاست این مناقشه را راه انداخته که بالاخره زنان جزو رجل سیاسی و مذهبی محسوب می‌شوند یا نه؟

شورای نگهبان مدعی است این شروط در نظر گرفته شده‌اند تا جلوی صف‌‌های طویل کاندیداتوری که انتخابات ایران را مضحکه خاص و عام در دنیا می‌کند، گرفته شود و صرفا آنها که صلاحیت دارند وارد گود رقابت شوند. آنچه در ترکیه و کشورهایی چون ترکیه این مشکلات را حل کرده اما نه نظارت استصوابی و شروط گنگ و مبهم است، بلکه نظام حزبی منسجم، فعال و قدرتمند است و اتفاقا انتخابات ترکیه نشان داد، علی‌رغم ضعف‌ها و اشکالاتی که به دموکراسی در ترکیه وارد است، این نظام حزبی قدرتمند آن است که انتخابات را نجات داده و بیش از 90 درصد مردمش را پای صندوق‌ رأی کشانده است.

ایران، اسفند امسال تجربه مشابهی دارد و باید دید در رقابت بر سر دموکراسی با همسایه ترکش، چه میزان از مشارکت را به دست خواهد آورد؟