بیم و امیدها درباره آزادی مرزبانان

هفته گذشته رئیس مجمع نمایندگان استان سیستان و بلوچستان در مجلس گفت که مقامات پاکستانی وعده پیگیری آزادی مرزبانان را داده‌اند اما دولت اسلام‌آباد رسما مسئولیت این حادثه را نپذیرفته و همچنان پافشاری می‌کند که این مرزبانان در خاک این کشور نیستند یا دولت نمی‌تواند کاری انجام دهد. محمدجواد ظریف اما دیروز تصریح کرد که مقامات پاکستانی تعهد کرده‌اند اقدامات خود را برای آزاد کردن همه گروگان‌های ایرانی، افزایش دهند و قول داده‌اند در آینده خبرهای خوبی برای ایران خواهند داشت. عده‌ای دیگر اما نه امید به ظریف دارند و نه مقامات پاکستانی بلکه چشمشان به بزرگان بلوچ است و ریش سفیدشان. ظریف: مقامات پاکستانی اعم از نخست وزیر، وزیر امورخارجه و فرمانده ارتش پاکستان تعهد کره‌اند اقدامات خود را برای آزاد کردن همه گروگان‌های ایرانی، افزایش دهند و قول داده‌اند در آینده خبرهای خوبی برای ایران خواهند داشت بسیاری بیش از آنکه به دولت پاکستان و عمران خانش امید بسته باشند، چشم به پادرمیانی ریش‌سفیدان محلی دارند. عضو هیات رئیسه کمیسیون امنیت ملی خبر داده که رؤسای قبایل، شیوخ و ریش‌سفیدان منطقه برای آزادی مرزبانان در تلاش هستند

محبوبه ولی، روزنامه نگار

در ایران سربازی مانند آرژانتین، اردن، اسپانیا، امارات و آمریکا اختیاری نیست، بلکه اجباری است؛ این اجبار نه مانند ازبکستان و صربستان و اوکراین و بولیوی و مکزیک و مغولستان یک ساله است و نه مثل آذربایجان و روسیه و گرجستان و کلمبیا 18 ماهه؛ بلکه مانند ویتنام و سوریه و مصر و لیبی و تاجیکستان و اسرائیل و دو کره دو ساله است. این دو سال اجباری برخلاف بسیاری کشورهای دیگر که گرفتن جان در کف دست قیمت بالایی دارد و حقوق زیادی برای آن از سوی دولت پرداخت می‌شود، در ایران حقوقی ندارد.

دو سالی که در تعریف رسمی از آن به‌عنوان خدمت مقدس سربازی یاد می‌کنند، اما تعریف غیررسمی آن تحت‌عنوان «آش‌خوری» نشان می‌دهد پسران ایرانی که قرار است از وطن دفاع کنند، در دو سال سربازی خود نه تنها حقوقی دریافت نمی‌کنند، بلکه امکانات دیگرشان نیز حداقلی است. 

بنا بر اصل 151 قانون اساسی دولت موطف است برای همه افراد کشور برنامه و امکانات آموزشی نظامی را فراهم کند، اما در این مورد نیز خدمت سربازی در ایران دچار چالش است و بسیاری بر این باورند که آموزش نظامی در ایران به اندازه همان 12 سال تحصیلی آموزش و پرورش بی‌کیفیت است. بسیاری کشورها مانند آلمان ارتش خود را از یک سیستم سربازی اجباری به سربازی داوطلبانه تغییر دادند و به ارتشی حرفه‌ای دست یافتند، اما ایران همچنان میراث رضاشاه را حفظ کرده است. 

تمام این نقص‌ها زمانی به اوج خود می‌رسد که قرعه سربازی در مناطق مرزی به سرباز بیافتد. در این شرایط محرومیت مناطق مرزی و احتمال ربایش و شهادت نیز به مشکلات قبلی اضافه می‌شود؛ همان طور که ماه گذشته چندین نیروی مرزی میرجاوه به اذعان سپاه پاسداران با خیانت یک عامل نفوذی مسموم شده و سپس به وسیله گروه تکفیری تروریستی جیش العدل ربوده و به خاک پاکستان منتقل شدند.

این اتفاق بامداد 23 مهرماه رخ داد و اکنون قریب به یک ماه است که فرزندان مرزبان ایران اسیر این گروه تکفیری هستند. در ابتدا گفته شد که 14 مرزبان ربوده شده‌اند، جیش‌العدل اما سی‌ام مهرماه تصاویر و اسامی این مرزبانان را منتشر کرد و سخنگوی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نیز با تایید این اطلاعات، تعداد مرزبانان ربوده شده را 12 نفر اعلام کرد.  تلاش برای آزادی این مرزبانان آغاز شد تا جایی که سردار سرلشکر پاسدار محمد باقری، رئیس ستاد کل نیروهای مسلح وارد عمل و وزیر امور خارجه راهی پاکستان شد. محمدجواد ظریف اوایل ماه جاری در پاکستان با عمران خان، نخست‌وزیر پاکستان و ژنرال قمر جاوید باجوا، فرمانده ارتش پاکستان دیدار و نتیجه این دیدارها را وعده طرف‌های پاکستانی برای بازگرداندن مرزبان‌ها عنوان کرد. 

خبر سلامتی

چند روز پس از این دیدار، محمود علوی، وزیر کشور در 14 آبان خبر داد که مرزبانان ربوده شده در سلامت کامل هستند و فعالیت‌های زیادی توسط ستاد کل نیروهای مسلح و فرماندهی نیروی زمینی سپاه در ارتباط با ارتش پاکستان صورت گرفته است.

محمدنعیم، رئیس مجمع نمایندگان استان سیستان و بلوچستان در مجلس اما گفت که مرزبان‌های ربوده شده به نزدیک مرز افغانستان منتقل شده‌اند و دولت پاکستان تسلطی بر این مناطق ندارد.  او این را هم گفت که دولت اسلام‌آباد گرچه وعده همکاری و کمک داده اما رسما مسئولیت این اتفاق را نپذیرفته و همچنان پافشاری می‌کند که این مرزبانان در خاک این کشور نیستند یا دولت نمی‌تواند کاری انجام دهد. 

خبرهای او ناامید کننده بود اما ظریف، روز گذشته بار دیگر اظهارات امیدبخشی در این مورد مطرح کرد و گفت مقامات پاکستانی اعم از نخست‌وزیر، وزیر امورخارجه و فرمانده ارتش پاکستان تعهد کره‌اند اقدامات خود را برای آزاد کردن همه گروگان‌های ایرانی، افزایش دهند و قول داده‌اند در آینده خبرهای خوبی برای ایران خواهند داشت.

دیپلماسی ریش‌سفیدها

این اظهارات ظریف امیدبخش است، اما بسیاری بیش از آنکه به دولت پاکستان و عمران خانش امید بسته باشند، چشم به پادرمیانی ریش سفیدان محلی دارند. محمدجواد جمالی نوبندگانی، عضو هیات رئیسه کمیسیون امنیت ملی مجلس ابتدای هفته از این پادرمیانی خبر داده و گفته بود: از آنجا که مرزبانان ربوده شده از بومیان منطقه سیستان هستند، رؤسای قبایل، شیوخ و ریش‌سفیدان منطقه نیز برای آزادی آن‌ها در تلاش هستند.

او در پاسخ به این پرسش ایرنا که آیا مولوی عبدالحمید هم ازجمله کسانی است که برای آزادی مرزبانان پیش‌قدم شده یا صحبتی با ایشان شده است، گفته بود: به ‌طور مشخص اسمی از مولوی عبدالحمید به میان نیامده اما ایشان پیش‌تر اعلام کرده بودند بنا به درخواست‌ها، پادرمیانی می‌کنند.

می‌توان گفت علت امید به این پادرمیانی ریش‌سفیدها علاوه بر نفوذ و اعتبار آنها، تجربه مشابهی است که سال 92 رخ داد. غروب 18 بهمن ماه سال 92 نیز پنج نیروی مرزبانی شامل یک گروهبان و چهار سرباز وظیفه به اسارت جیش العدل درآمدند. 

«عمر شاهوزهی»، از اشرار شرق کشور این مرزبانان را ربود و سپس در قبال گرفتن مبلغی پول آنها را به جیش‌العدل فروخت. جیش‌العدل نیز این مرزبانان را با خود به داخل خاک پاکستان برد و در شهرهای «تربت» و «پنج گور» این کشور و درنهایت در ارتفاعات منطقه موردنظر مستقر کرد. 

گفته شد که در آن زمان عده‌ای از بزرگان و معتمدان بلوچ در منطقه‌ای در کویته پاکستان برای آزادی این مرزبانان با سرکردگان جیش‌العدل مذاکره کردند. سرگردگان جیش‌العدل اما بر سر آزادی یا اعدام مرزبانان با یکدیگر اختلاف‌نظر داشتند. به همین دلیل هنگامی که سخنگوی آنها، عبدالرئوف ریگی در حال مذاکره بود، محمدظاهر، سرکرده این گروه دستور اعدام محمد دانایی‌فر، گروهبان گروگان گرفته شده را صادر کرد.

منابع آگاه از جزئیات این پرونده بعدها اعلام کردند که این موضوع باعث جدایی عبدالرئوف از جیش‌العدل شد. در نهایت پادرمیانی ریش سفیدها جواب داد و چهار سرباز باقیمانده 17 فروردین سال بعد به ایران بازگشتند. پیکر شهید دانایی‌فر نیز یک سال بعد شناسایی و فروردین 94 به خاک ایران بازگردانده شد. 

حالا این امید هست که این 12 مرزبان نیز بتوانندبا این روش از اسارت این گروه تکفیری تروریستی نجات یابند، اما این بیم نیز وجود دارد که جیش‌العدل بابی برای مذاکره باز نگذارد، چراکه ممکن است افرادی مانند عبدالرئوف ریگی دیگر در این گروه نباشند و همگی کسانی باشند که همچون محمدظاهر اعتقادی به مذاکره یا پادرمیانی ریش سفیدها ندارند. 

ایران و بیش از تمام ایران خانواده این 12 مرزبان چشم‌انتظار فرزندانشان هستند و در تب و تاب این بیم و امیدها، دل به دیپلماسی سیاستمداران و ریش‌ سفید بزرگانشان بسته‌اند و شاید هیچ‌کس نداند که این انتظار چقدر کشنده است.