محبوبه ولی

 

ایران در میان همسایگان خود کوتاه‌ترین مرز را با ارمنستان دارد؛ مرزی حدود 48 کیلومتر. اما همین مرز کوتاه، ارمنستان را به یکی از همسایگان ایران تبدیل کرده است؛ همسایه‌ای آرام و بی‌حاشیه که تقریبا می‌توان گفت ایران کم‌اختلاف‌ترین مناسبات در میان همسایگانش را با آن دارد. حالا اما به نظر می‌رسد با وقوع تغییرات ژئوپلیتیکی تلخ در شمال مرزهای ایران؛ تهران در آستانه از دست دادن این همسایه آرام است.

مجله فارین پالیسی چندی پیش در مقاله‌ای نوشت که «درگیری بین آذربایجان و ارمنستان در بدترین زمان ممکن برای ایران رخ داده است!» رخ دادن این درگیری در «بدترین زمان ممکن» اکنون دارد تبعات خود را نشان می‌دهد و البته دامنه تبعاتش در آینده از این هم بسیار گسترده‌تر خواهد شد.

تحریم، کرونا، فشارها و دعواهای سیاسی داخلی و اوضاع آشفته چنان ایران را خسته کرده که نتوانست به‌‌رغم دارا بودن طولانی‌ترین مرز با طرف‌های درگیر در قره‌باغ، حضور قدرتمندی در این درگیری از خود نشان دهد و چنان سرگرم مشغولیات دیگر بود که تازه 30 روز پس از آغاز درگیری عباس عراقچی، معاون وزیر امور خارجه را با طرحی تحت‌عنوان صلح برای طرفین درگیر، به چهار کشور ارمنستان، آذربایجان، روسیه و ترکیه فرستاد؛ اما دست خالی بازگشت؛ چنان دست خالی که 15 روز بعد دو طرف ذیل نفوذ روسیه و ترکیه به توافق رسیدند و حتی نامی از ایران هم به میان نیامد.

خسران سنگین ایران

آنچه اکنون در ورای مرزهای شمالی ایران، در منطقه قفقاز جنوبی در جریان است، این است که طی توافق آتش‌بس میان دولت علی‌اف در آذربایجان و پاشینیان در ارمنستان مقرر شد که نیروهای نظامی ارمنی به تدریج منطقه قره‌باغ را ترک کنند. رسانه‌ها گزارش می‌دهند که ساکنان ارمنی‌ مناطقی که باید به آذربایجان واگذار شود، اکنون پس از آنکه خانه‌های خود را آتش می‌زنند، منطقه را خالی می‌کنند و به ارمنستان می‌روند.

توافق صورت گرفته به معنی از دست رفتن نوار مرزی ایران و البته شکل‌گیری مرز میان ترکیه و جمهوری آذربایجان است. تلخی این تغییر ژئوپلیتیک برای ایران نه صرفا از جهت از دست دادن یک همسایه آرام، بلکه بیشتر به دلیل تبعات سیاسی و اقتصادی است که برای ایران دارد.

اکنون که درگیری 45 روزه باکو و ایروان تمام شده، تحلیلگران با هزار آه و افسوس از خسران ایران در این غائله می‌گویند. خبرگزاری فارس اخیرا در تحلیلی پیرو همین موضوع نوشته است: «ارمنستان شریک اقتصادی مهم ایران است و در کنار قرارداد تهاتر برق و گاز، از حضور ایران در پروژه‌های جاده‌سازی در نقاط مختلف این کشور منتفع می‌شد. ارمنستان حیاتی‌ترین قطعه از طرح کریدور شمال- جنوب برای اتصال خلیج فارس به دریای سیاه و کشورهای منطقه قفقاز و آسیای میانه است و در صورت تحقق رویای شوم ترکیه برای از بین رفتن دسترسی زمینی ایران به ارمنستان، جمهوری اسلامی ایران، توان و مزیت ژئوپلیتیکی خود در این زمینه را هم از دست خواهد داد.»

ترکیه اردوغانی و   رویای خطرناکش

گذشته از ضررهای بزرگ اقتصادی، ترکتازی ترکیه در شمال ایران و در منطقه قفقاز جنوبی، به لحاظ سیاسی بسیار ایران را آسیب‌پذیر خواهد کرد. تحلیلگران تاکید می‌کنند که ترکیه اردوغانی در امتداد رویای احیای عثمانی بزرگ، نفوذ خود از آفریقا و شامات تا قفقاز جنوبی را گسترش داده است. اکنون یکی از بزرگترین نگرانی‌ها برای ایران، حضور تروریست‌هایی است که اردوغان از سوریه و لیبی به آذربایجان گسیل کرد و آنان اکنون در نزدیکی مرز ایران هستند.

حضور اسرائیل در قفقاز جنوبی و آذربایجان انکارناپذیر است؛ اکنون هم‌مرزی کامل ایران با آذربایجان از آن جهت مورد مداقه است که اسرائیل در جنوب نیز از طریق شیوخ خلیج که همسایه ایران هستند، خود را به نزدیکی ایران رسانده است

علاوه بر این، ترکیه و آذربایجان، هر دو روابط خوبی با اسرائیل دارند. حضور اسرائیل در قفقاز جنوبی و وجود مستشاران اسرائیلی در آذربایجان، واقعیتی انکارناپذیر است. اسرائیل اکنون 40 تا 50 درصد انرژی خود را از جمهوری آذربایجان می‌خرد و در عوض، سلاح‌های مختلف نظامی به باکو می‌فروشد و اینکه ایران در شمال به طور کامل با آذربایجان هم‌مرز شده است، به معنی نزدیکی بیشتر اسرائیل به مرزهای ایران است.  

این اتفاق به ویژه از آن جهت مورد مداقه است که اسرائیل در جنوب نیز از طریق شیوخ خلیج که همسایه ایران هستند، خود را به نزدیکی ایران رسانده است. این حضور همزمان در شمال و جنوب، قطعا به معنی فشار دوسویه بر ایران است.

پیوستن دو پان ترک به یکدیگر

با تغییرات ژئوپلیتیکی جدید، سرنوشت طرح‌های مشترک با ارمنستان نیز چندان خوش نخواهد بود. برای مثال خط آهن ارمنستان به ایران با قطع شدن مرز دو کشور از میان خواهد رفت. این در حالی است که تغییرات جدید، موقعیتی دلچسب برای اردوغان است.

ترکیه امسال یک خط لوله گاز طبیعی را برای تامین انرژی نخجوان معرفی کرد. هفته پیش هم اعلام کرد که در نظر دارد از قارص ترکیه تا نخجوان خط آهن بکشد.

اکنون که درگیری 45 روزه باکو و ایروان تمام شده، تحلیلگران با هزار آه و افسوس از خسران ایران در این غائله می‌گویند. توافق صورت گرفته به معنی از دست رفتن نوار مرزی ایران و البته شکل‌گیری مرز میان ترکیه و جمهوری آذربایجان است

پیش از این‌ها، آذربایجان از طریق ایران به ترکیه گاز صادر می‌کرد و ایران 15 درصد آن را به عنوان سهم ترانزیت برمی‌داشت. با کریدور تازه‌ای که قرار است میان آنکارا و باکو ایجاد شود، دو طرف دیگر احتیاجی به خاک ایران برای ترانزیت کالا و انرژی نخواهند داشت.

از سوی دیگر دو کشور که اینک با کنار راندن ارمنستان، دارای مرز مشترک شده‎اند، تمایلات مشترک پان‌ترکیسم نیز دارند که قدرت گرفتن آن در ایرانی که جمعیتی حدود 20 میلیون ترک‌زبان دارد، می‌تواند آغازگر مشکلات تازه امنیتی باشد.

ایران تکذیب می‌کند

به‌رغم هشدار درخصوص تمام این تبعات، عباس عراقچی، معاون سیاسی وزیر خارجه، از دست رفتن نوار مرزی ایران و ارمنستان را شایعه خوانده است. البته به نظر می‌رسد او نفس موضوع را منتفی ندانسته بلکه گفته است: «آنچه در توافق آتش‌بس قره‌باغ مطرح شده، ایجاد یک کریدور جاده‌ای یا به عبارت دیگر یک مسیر ترانزیتی داخل خاک ارمنستان از نخجوان به سوی خاک اصلی آذربایجان است که امنیت آن توسط روسیه تضمین خواهد شد و مسیر دقیق آن نیز هنوز مشخص نیست.

او ادامه داده که اگر چنین چیزی عملی شود که «با هزار اما و اگر همراه است»، هیچ تغییری در مسیرهای ترانزیتی ایران به سمت ارمنستان یا آذربایجان ایجاد نخواهد کرد.

سعید خطیب‌زاده، سخنگوی وزارت خارجه نیز روز گذشته در واکنش به انتشار اخباری مبنی بر اینکه ایران دیگر مرزی با ارمنستان ندارد، گفت: «نه مرزی عوض شده و نه ایران تغییری خارج از مطالب اعلام شده را می‌پذیرد.»

کارشناسان اما تاکید می‌کنند که جاده مورد بحث می‌تواند منجر به تسهیل ارتباط میان جمهوری آذربایجان و ترکیه شود؛ در حالی که پیش از این، ارتباط میان این دو از طریق ایران یا با دور زدن گرجستان بوده است.

البته اظهارات مقامات وزارت خارجه ایران می‌تواند به آن دلیل باشد که توافق حاصل شده میان دولت دو کشور به امضای پارلمان‌های دو کشور نرسیده و ضمانت اجرای آن فقط روس‌ها هستند. حضور روسیه در مناطق مرزی نیز به تصویب شورای امنیت سازمان ملل نرسیده و هر دو کشور می‌توانند هر زمان از این کشور درخواست کنند که منطقه را ترک کند؛ هرچند که بعید به نظر می‌رسد اما به هر حال وضعیت در قره‌باغ و ایالات اطراف آن هنوز به ثبات نرسیده و شاید از این روست که ایران تغییر را محتمل می‌داند.

اما در این بین فارغ از اینکه نتیجه چه باشد، آنچه قابل‌تامل است، چرایی انفعال و عملکرد ضعیف ایران در ماجرای قره‌باغ و تبعات سنگین آن است.