دبیرکل جامعه اسلامی مهندسین گفت: نمایندگان مدام القا می‌کنند دولت کارآمدی ندارد و گوش مسئولان دولتی کر است.

«محمدرضا باهنر» سیاستمدار اصولگرا که به «لابی من» جریان اصول‌گرایی مشهور است در گفت‌وگو با خبرنگار ایلنا تصریح کرد: صدا و سیما و نمایندگان مجلس در ناامید کردن و دامن زدن به بی اعتمادی مردم نقش موثری دارند و آنها هستند که اختلاس و دزدی را بزرگ‌نمایی می‌کنند.

بخشی از گفت‌وگوی خبرنگار ایلنا با محمدرضا باهنر به این شرح است:

    مطابات مردم تبدیل به بشکه ای باروت شده بود که نیاز به یک چاشنی داشت

 نظرتان را راجع به حادثه آبان‌ماه و اینکه مردم چگونه باید اعتراضشان را بیان کنند بفرمائید؟

مطالبات کشور متنوع و گسترده است؛‌ کسانی که احساس می کنند حقشان ادا نشده و یا مطالباتشان پاسخی دریافت نکرده است یا از طرف حاکمیت ظلمی به آنها روا شده است، طبیعی است که به دنبال گوشه و جایی می گردند که مطالباتشان را مطرح کنند؛ اینها تبدیل به یک سری کینه‌ و عقده‌ها و در نهایت تبدیل به یک بشکه باروت می‌شوند و نیاز به یک چاشنی پیدا می‌کنند تا یک جرقه زده و بشکه باروت را منفجر کند.

در قبل و بعد از آبان‌ماه برخی از گرانی‌ها، ناکارآمدی‌ها و مطالبات ناشنیده مردم روی هم جمع شد،‌ متاسفانه دولت نیز برای اتفاقی [افزایش قیمت بنزین] که می‌بایست انجام ‌می‌شد رفتارهای مناسب و خردمندانه نداشت چرا که هر تصمیمی که حاکمیت بگیرد یکسری کارهای پیشینی،  پسینی و همچنین حین اقدام نیاز دارد. واقعیت این است که بنزین لیتری ۱۰۰۰ تومن هیچ توجیه عقلایی ندارد، بارها به این موضوع اشاره کرده‌ام که اگر کسی حاضر باشد بنزین مصرفی خودش را از پالایشگاه تهیه کند حاضر هستیم که آن‌جا این بنزین را به رایگان در اختیارش بگذاریم؛ یعنی فقط قیمت حمل این بنزین در سطح کشور از لیتری ۱۰۰۰ تومان بیشتر می‌شود چه برسد به اینکه هزینه‌های پالایش نفت خام و دیگر هزینه‌ها را نیز در نظر بگیریم؛ بنابراین می‌بایست قیمت آن تغییر می‌کرد.

از سویی مصرف بنزین نیز به چند صد میلیون لیتر رسیده بود که در مقایسه با استانداردهای جهانی یک عدد عجیب و غریب بود و بسیاری از کشورهای اروپایی حتی با جمعیت مشابه ما خیلی کمتر بنزین مصرف می‌کنند اما این اقدام می‌بایست با یک رفتار خردمندانه همراه می‌شد.

در زمان دولت نهم و دهم که قیمت بنزین افزایش پیدا کرد، مجلس ۱۰۰ مورد اقدامات، شامل اقدامات پیشینی، حین انجام و پسینی مدنظر قرار داد و طراحی کرد که چگونه این افزایش قیمت انجام شود و همچنین ده‌ها جلسه مشترک با دولت برای انجام این اقدام برگزار شد، رئیس جمهور وقت نیز سه یا چهار مرتبه به صورت مستقیم با مردم گفت‌وگو کرد و ضرورت انجام افزایش قیمت را مطرح کرد.

البته نیاز به افشای برخی از موضوعات و اعداد و ارقام نیست مثل همان موضوعی که به طنز هم گرفته شد، اینکه رئیس جمهور گفت «من روز جمعه از افزایش قیمت با خبر شدم». در دولت نهم و دهم نیز اعلام کردیم که در یک ساعت می‌بایست این اتفاق بیفتد اما این ساعت و روز را شاید یک یا دو نفر در سطح کشور می‌دانستند، یعنی اگر افراد بیشتری از آن آگاه باشند جزء معایب‌اش محسوب می‌شود. فرض کنید می‌خواهیم در یک روز مشخص ساعت ۱۲ شب قیمت بنزین را افزایش دهیم و از قبل اعلام شود، چه می‌شود؟ عده‌ای بنزین انبار می‌کنند، قاچاق سوخت افزایش پیدا می‌کند و اتفاق های دیگری هم رخ خواهد داد.

در دوره نهم و دهم نیز علی‌رغم اینکه ما اقداماتی صورت دادیم اما کسی دنبال آن نبود که بداند از چه روزی و چه ساعتی افزایش قیمت صورت می‌گیرد چرا که اگر این خبر را ۵۰ نفر بدانند هر کدام از آنها هم ۵۰ آدم مورد اعتماد داشته باشند همه باخبر می‌شوند بنابراین  حتی رئیس جمهور هم می‌تواند از این موضوع خبر نداشته باشد و فقط وزیر اقتصاد و وزیر نفت از آن آگاه باشند.

اما اینکه بدون انجام مقدمات و بدون اعلام اقدامات پسینی مثل کمک‌های معیشتی و غیره و توضیح راجع به شیوه سهمیه بندی، انجام گرفت، جرقه زده شد به بشکه باروت.

قیمت بنزین باید افزایش می‌یافت

 آیا فکر می‌کنید که مردم سال ۸۵ با مردم سال ۹۸ متفاوت نیستند و طی این سال‌ها تحت فشار اقصادی بیشتری قرار نداشتند؟

اگر نتیجه‌ این سوال شما می‌خواهد این بشود که افزایش قیمت بنزین نباید اتفاق می‌افتاد باید بگویم نمی‌شود گفت چون سال ۹۸ مشکلات خیلی بیشتر از سال ۸۵ بوده بنابراین نباید این اقدام انجام می‌شده است، اینگونه نیست؛ باید تمهیدات اندیشیده می‌شد.

 القای 10 برابری ناکارآمدی،  ‌سوء استفاده و عدم پاسخگویی به مطالبات مردم به دلایل سیاسی

 نه موضوع فقط بنزین نیست مردم پیش از آن از همه چیز ناراضی بودند.

می خواهم یک جمله بگویم شاید حرف عامه پسندی هم نباشد اما به اعتقاد من واقعیت دارد؛ سه پارامتر ناکارآمدی، ‌سوء استفاده(رانت خواری و دزدی) و عدم پاسخگویی به مطالبات مردم وجود داشته و من قبول دارم که هر سه این پارامترها در کشور وجود دارد.

مع الاسف به دلیل رقابت‌های غیرضروری سیاسی ما متاسفانه این سه پارامتر را ۱۰ برابر واقعیتش در اذهان القا می‌کنیم.

همه می‌دانند من از نظر سیاسی همسو با دولت روحانی نیستم

 منظورتان رسانه‌های داخلی است؟!

رسانه‌ها، تریبون‌ها؛ مثلا رادیو مجلس را که بر حسب عادت گوش می‌دهم از «ب» بسم‌الله تا «ت» تمت می‌خواهند این سه مسئله را القا کند: یا اینکه نظام کارآمد است اما دولت کارآمدی ندارد؛‌ یا اینکه دزدیده‌اند، برده‌ و خورده‌اند؛ یا فریاد می‌زنند که آهای مردم کسی نیست که به مطالبات شما جواب دهد و گوش‌های مسئولان کر است.

همه می‌دانند من از نظر سیاسی همسو با دولت روحانی نیستم و مواضع متفاوتی نسبت به آن دارم؛ اما دولت روحانی یک اشتباه استراتژیک کرد و آن این بود که در ۵ سال اول تورم را تک رقمی کرد یعنی تورم ۴۲ درصدی را از دولت قبلی تحویل گرفت و گفت ما می‌خواهیم تورم را تک رقمی کنیم هرچه گفتیم در زمانی که تحریم هستیم لازم نیست تورم را تک رقمی کنید، گوش ندادند و  به طور مثال از ۴۰ درصد آن را به  ۲۰ درصد برسانید، اما آنها تورم را سرکوب کردند و در سال ۹۶ ما واقعاً تورم نداشتیم و تورم تک رقمی داشتیم. بین علمای اقتصاد و دولت تفاوت نظر اندکی در مورد تورم وجود داشت به این ترتیب که دولت می‌گفت ۹ درصد و ما می‌گفتیم ۱۱ درصد تورم وجود دارد و در بدترین حالت تورم بیش از ۱۲ درصد نبود.

 ارتباط با دیگر کشورها از اختیارات رئیس جمهور خارج است

مردم نیز اطلاع کافی از اختیارات نماینده ندارند؛ البته مردم حق دارند چرا که در حاکمیت نیستند؛ اما نماینده‌ای که ‌می‌خواهد به مجلس برود باید متوجه این موضوع باشند. از سویی عمده نامزدهای انتخاباتی ریاست جمهوری هم همین‌گونه هستند. اغلب در دوره دوم ریاست جمهوری می‌گویند اختیارات ما کافی نیست، به ایشان باید گفت آقای رئیس‌جمهور تو با این قانون اساسی رئیس جمهور شده ای؛ در آمریکا، چین یا لندن که رئیس جمهور نشده‌ای‌. یا قانون اساسی را نمی‌دانی که وای بر من و تو یا اگر می‌دانستی، اکنون خلاف می‌گویی.

به طور مثال در سیاست خارجی اینکه با چه کشوری ارتباط داشته باشیم جزو اختیارات رئیس‌جمهور نیست رئیس جمهور عضو شورای عالی امنیت ملی است و شورای امنیت ملی با ترکیب مشخص شده‌اش در قانون اساسی در این مورد تصمیم‌گیری می‌کند، البته بعد از آن مصوبات شورای امنیت ملی باید به تایید رهبری برسد و بعد لازم الاجرا می‌شود.

رئیس جمهور ممکن است بگوید که من فکر می‌کردم اگر رئیس‌جمهور شوم به من اجازه می‌دهند که با آمریکا ارتباط برقرار کنم، خوب اشتباه فکر می‌کردی[با خنده].

می‌توان در یک سال باقی مانده، مجلس با دولت کارگروه تشکیل دهد دولت را رصد و کمک کنند تا از این مدت باقی مانده بتواند بهترین استفاده را ببرد اما اینکه دولت مدام درگیر باشد و از رئیس‌جمهور سوال شود، وزیر استیضاح شود، این یک سال نیز با دعوا می‌گذرد!

رقابت سر جای خودش؛ اتفاقا موقع انتخابات رقابت و دعوا می‌کنیم و حتماً یک رئیس جمهوری هم باید انتخاب شود که بسیاری از مشکلات را حل کند؛ اما همه دوران ریاست جمهوری، دوره رقابت نیست. زمانی که رئیس‌جمهور مستقر شد موفقیت او موفقیت نظام است و عدم موفقیت رئیس‌جمهور هم به اهداف نظام ضربه می‌زند، بنابراین ما هم به عنوان رقیب رئیس جمهور نباید آرزو کنیم که رئیس جمهور ناموفق باشد باید کمک کنیم که موفق شود.