محبوبه ولی

دیروز خبر سفر نمایندگان مجلس به همراه خانواده‌هایشان به مشهد حاشیه‌ساز شد. اساسا اداره مجلس گران است؛ اصلا این تشکیلات و نهادها در ایران چنان عریض و طویلند که یک دهان گشادی دارند برای بلعیدن پول بیت‌المال.

دو سال پیش که دلار هنوز چشمش به جمال 31 هزار تومان روشن نشده بود و سکه 16 میلیون را رد نکرده بود، هزینه هر دقیقه مجلس شورای اسلامی 21.7 میلیون تومان محاسبه شده بود؛ یعنی 1.3 میلیارد تومان برای هر ساعت جلسه علنی و باز هم یعنی 5.2 میلیارد تومان برای یک روز میانگین چهار ساعته برای مجلس. حالا بماند که آن عددها با محاسبه تورم 22 مهر 99، چند برابر خواهند شد.

تسهیلاتی که به نمایندگان داده می‌شود تا نمایندگی کنند، اعم از خودرو و حقوق و مزایا و کمک هزینه تهیه مسکن و قس علی هذا، خرج سنگینی است روی دست بیت‌المال. به این امور اضافه کنید خرج سفرهای خارجی و داخلی را.  پارسال همین موقع‌ها بود که علیرضا رحیمی، عضو هیأت رئیسه مجلس دهم در صفحه شخصی خود در توئیتر نوشت که «همه سفرهای خارجی نمایندگان مجلس از اول مهر امسال با درجه عادی انجام می‌شود و دیگر خبری از بیزینس‌کلاس نیست.» او همچنین با بیان اینکه صرفه‌جویی در هزینه‌ها در مجلس تشدید شده، این نکته را هم یادآوری کرده بود که ‌سال قبل در اولین اقدام بلیت بیزینس‌کلاس فقط به پروازهای بیش از سه ساعت محدود شد.

مجلس اما با آن دقیقه 21 میلیون تومان هزینه‌ای که روی دست بیت‌المال می‌گذارد و البته نرخش مربوط به دو سال قبل است و همه شعارها و صدای بلند طبلش و ایضاً سفرهای پرحاشیه حتی نتوانسته مانع فلاکت بیشتر معیشتی شود

نشانه‌های یک طبل توخالی

ریخت و پاش در اداره نهادهای مختلف کشور اما به حدی است که این مقدار صرفه‌جویی هم کفاف انضباط مالی را نمی‌دهد؛ حال هرچه این دستگاه عریض و طویل‌تر مانند صدا و سیما و وزارتخانه‌ها و مجلس؛ مصادیق مخارج بیهوده روی دست بیت‌المال گذاشتن هم بیشتر.

از جمله این مصادیق همین سفرهای سرخوشانه نمایندگان است. از مجلس دهم که بیزینس‌کلاس سفر می‌کردند و صرفا سال آخر ناگزیر به صرفه‌جویی‌هایی مانند حذف این پروازها شدند که آبی برای گره‌گشایی اقتصادی گرم نشد.

تا اینکه مجلس یازدهم با صدای بلند طبل «معیشت» و «عدالت» و «آبادانی ایران» و «تحول اقتصادی» به میدان آمد؛ طبلی که هرچه می‌گذرد توخالی‌تر به نظر می‌رسد. روز گذشته گزارشی منتشر شد که وضعیت اقتصادی امروز را با زمان شروع به کار مجلس یازدهم مقایسه می‌کرد.

این گزارش اشاره می‌کرد که در روز ۷ خرداد که مجلس آغاز به کار کرد، قیمت دلار ۱۷۳۰۰ تومان بود، اما ۲۰ مهر یعنی ۴ و نیم ماه بعد از آغاز به کار مجلس قیمت به رکورد بی‌سابقه ۳۱۰۵۰ تومان رسید؛ یعنی ۷۹ درصد افزایش.

قیمت سکه بهار آزادی هم در هفت خرداد ۷،۱۰۰،۰۰۰ (هفت میلیون و یکصد هزار) تومان بود، اما ۲۰ مهر به ۱۵ میلیون و ۹۰۰ هزار تومان رسید یعنی ۱۲۴ درصد افزایش.

پراید 111 هم در هفت خرداد 73 میلیون تومان بود و دو روز پیش رسید به 136 میلیون تومان یعنی 86 درصد افزایش. قیمت مواد غذایی هم که سوگنامه‌ای مجزا در نوع خود است؛ از تخم مرغی که به شانه‌ای 38 هزار تومان هم رسید تا کره‌ای که 100 درصد افزایش قیمت را هم تجربه کرد.

طرح‌های محبوب بهارستان

مجلس اما با آن دقیقه‌ای 21 میلیون تومان هزینه‌ای که روی دست بیت‌المال می‌گذارد و البته نرخش مربوط به دو سال قبل است و همه شعارها و صدای بلند طبلش و ایضاً سفرهای پرحاشیه نه تنها نتوانسته معیشت مردم را بهبود بخشد، بلکه حتی نتوانسته مانع فلاکت بیشتر معیشتی شود.

مجلس البته تمام این موضوع را متوجه دولت می‌داند؛ البته مشخص نیست اگر دولت در اداره کشور تا این حد مسئولیت تام و تمام دارد، نمایندگان بهارستان در زمان کاندیداتوری چگونه حرف از تحول اقتصادی می‌زدند.

نماینده نطنز درباره هزینه‌های متحمل شده بابت حضور خانواده نمایندگان در سفر به مشهد، گفت: هزینه خاصی نبود. نمایندگان در این سفر غذاهای معمولی مثل خورشت قیمه، عدسی، عدس پلو و شله زرد و شله مشهدی می‌خوردند

وقت مجلس در این چند ماه بیش از معیشت؛ صرف اصلاح طرح انتخابات ریاست‌جمهوری، اینترنت ملی، سوال از وزرا و هجمه به دولت شده است. خبرگزاری فارس دیروز گفتگویی با علی خضریان، عضو هیأت رئیسه کمیسیون اصل 90 قانون اساسی منتشر کرد. خضریان در این گفتگو گفته است: «مدارکی به دست بنده رسیده که نشان می‌دهد شماری از اعضای ستاد انتخاباتی آقای حسن روحانی با دستور معاون وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی در شرکت‌های زیر مجموعه شستا به کارگیری شده‌اند، این در حالی است که آمارها نشان می‌دهد حدود ۳۰ درصد از جوانان کشور بیکار هستند که بسیاری از این جوانان تحصیل کرده و متخصص، می‌توانستند واجد شرایط جذب در برخی شرکت‌های دولتی باشند.»

«محرومیت‌زدایی» خانوادگی!

همزمان که این نماینده مجلس این انتقاد را مطرح می‌کرد، خبر آمد که 14 نماینده مجلس در قالب فراکسیون «محرومیت‌زدایی» به دعوت شهرداری مشهد، به مشهد رفته‌‌اند؛ ظاهرا هم یک تیر و دو نشان زده‌اند و گفته‌اند که هم ژست زیبای محرومیت‌زدایی را بگیرند و هم ذیل آن یک سفر خانوادگی هم ضمیمه‌اش کنند. اتفاقا علی خضریان هم در میان این نمایندگان هست که ازقضا سه همراه در این سفر داشته که نام خانوادگی دو نفرشان با او مشابه بوده است.

کمترین همراه حاضر در این سفر به سارا فلاحی، نماینده ایلام اختصاص دارد که یک همراه با خود به مشهد برده و بیشترین همراه نیز به محمدرضا مبلغی، نماینده کوهدشت که شش همراه برایش ثبت شده است. بعد از فلاحی، فاطمه محمدبیگی، نماینده قزوین با پنج همراه و مصطفی طاهری با چهار همراه در رتبه‌های دوم و سوم قرار دارند.

این نمایندگان و همراهانشان میهمان شهرداری مشهد بوده‌اند و علاوه بر هزینه ایاب و ذهاب، هزینه اسکان و خورد و خوراک‌شان نیز از محل بودجه شهرداری مشهد تامین شده است. با علم‌الهدی هم دیدار داشته‌اند.

 آنطور که نمایندگان گفته‌اند، سفر را احسان قاضی‌زاده هاشمی، رئیس فراکسیون محرومیت‌زدایی و نماینده فریمان تدارک دیده اما در پاسخ به اینکه آیا بودجه و هزینه این سفر از سوی شهرداری مشهد تامین شده گفته است: «این موضوع را از دوستان شهرداری مشهد سوال کنید.» همین‌قدر بی‌اطلاع!

رحمت‌الله فیروزی، نماینده نطنز اما پاسخ جالب‌تری داده است. البته او هم از محل تامین هزینه این سفر اظهار بی‌اطلاعی کرد اما در عین حال درباره هزینه‌های متحمل شده بابت حضور خانواده نمایندگان در این سفر، گفت: «هزینه خاصی نبود. نمایندگان در این سفر غذاهای معمولی مثل خورشت قیمه، عدسی، عدس پلو و شله زرد و شله مشهدی می‌خوردند. اصلا در این سفر چیز خاصی نبود که نمایندگان بخواهند دنبال آن باشند.»

به نظر می‌رسد اختلاف دولت و بهارستان بر سر همین «چیزهای خاص» است؛ بهارستان معتقد است که آنچه دولت از سفره بیت‌المال برمی‌دارد «خاص» است مانند به کارگیری اعضای ستاد روحانی در شستا. در حالی که سهم مجلسی‌ها از این سفره یک سفر خانوادگی به مشهد است به صرف عدسی و شله زرد!

و اینگونه این مردم هستند که گرفتار این فهم غلط از اداره مجلس و دولت هستند. آنچنانکه در ماجرای تحویل خودروهای دناپلاس به نمایندگان مجلس یازدهم نیز، نمایندگان اینگونه استدلال کردند نمایندگان دوره‌های قبل خودروهای گران‌تری سوار می‌شدند.

این چشم و همچشمی بر سر برخورداری از غنائم سفره بیت‌المال، بدون آنکه حساب و کتابی هم داشته باشد، نمک بسیار شوری است بر غم نان مردم در این شرایط دردناک اقتصادی و البته ناامیدی بیشتر از مجلسی که هزینه بسیار دارد و فایده ... .