قیمت دارو دوباره در حال افزایش است، ارز ترجیحی کالاهای اساسی ازجمله برنج حذف شده و قرار است گرانی بنزین یک شوک مجدد به بازار اقتصاد وارد آورد. در چنین شرایطی صحبت از سبد معیشت حداقلی خانوارهای کارگری و قیاس آن با دستمزد واقعی، از معنا تهی شده است. یک فعال کارگری می‌گوید: قیمت کالاهای اساسی یکی پس از دیگری در حال افزایش است و نتیجه این روند، خم شدن کمر مردم فقیر و بی‌پناه است؛ فشاری که در سال‌های گذشته سابقه نداشته است.

نادر مرادی در گفت‌وگو با ایلنا ادامه داد: قیمت مایحتاج اساسی زندگی مردم به شدت بالا رفته و هنوز بالاتر هم می‌رود. امروز قیمت هر کیلو برنج ایرانی حدود ۴۰۰هزار تومان است. با یک محاسبه سرانگشتی به این نتیجه می‌رسیم که قیمت یک دانه برنج چیزی حدود ۸۰ تومان می‌شود. این قیمت کمرشکن و بی‌سابقه است. سوال این است که اجرای حذف ارز ترجیحی قرار است قیمت برنج را به چه پایه‌ای برساند و با یک شوک قیمتی جدید چه بالایی سر سفره‌ها می‌آید؟!

به گفته وی، اجرای سیاست‌های انقباضی و حذفی دولت، منجر به ایجاد موج گرانی جدید تا پایان سال و همچنین در ماه‌های ابتدایی سال آینده می‌شود و این یعنی گرانی به توان ۲!

این فعال کارگری تاکید می‌کند: افزایش دستمزد هرچقدر هم که باشد، نمی‌تواند این گرانی مضاعف را جبران کند. در واقع با این سیاست‌های دست‌راستی، سال آینده قدرت خرید طبقه کارگر و ارزش واقعی دستمزد بازهم سقوط خواهد کرد.

مرادی اضافه می‌کند: دولت آنقدر در مدیریت بازار ناموفق بوده که مردم هر روز باید منتظر یک سورپرایز تازه باشند! دیروز گوشت، امروز برنج، فردا قند، پس‌فردا روغن و.... انگار مسابقه گرانی راه افتاده و جایزه‌اش خم شدن کمر مردم است!

او با بیان اینکه «نظارتی در کار نیست» گفت: مدام اخباری از گزارش ناترازی و رالی صعود دلار و طلا منتشر می‌شود. نوزدهم آذر، قیمت دلار به بیش از ۱۲۴هزار تومان رسید. ببینید دستمزد چقدر سقوط کرده و پایه مزد کمتر از ۱۰۰ دلار شده است! حداقل دستمزد به اضافه مزایای همه شمول برای کارگری که یک فرزند دارد، چیزی حدود ۱۵ میلیون تومان است. این دستمزد، با در نظر گرفتن قیمت دلار حدود ۱۲۰ دلار می‌شود. کارگری که روزی ۸ ساعت و هفته‌ای ۴۴ ساعت کار می‌کند، در نهایت ماهی ۱۲۰ دلار حقوق می‌گیرد و با این حقوق ناچیز باید یک ماه کامل زندگی کند. مرادی می‌گوید: این مبلغ ناچیز را با حقوق کارگران مشابه در کشورهای دیگر و همچنین کشورهای همسایه مقایسه کنید؛ نتیجه روشن است: کارگران ایرانی به شدت به زیر خط فقر سقوط کرده‌اند.