رئیس اتحادیه پیشکسوتان جامعه کارگری می‌گوید: دولتی روی کار است که سواد سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و بین‌المللی ندارد و معلوم است با چنین دولتی روزبه‌روز بحران‌های بیشتری را متحمل می‌شویم.

حسن صادقی در گفت‌وگو با رویداد۲۴ درباره طرح همسان‌سازی حقوق بازنشستگان گفت: طرح همسان‌سازی حقوق بازنشستگان در حالی توسط دولتی‌ها مطرحی می‌شود که در واقع دولت برای اینکه بتواند خانواده خودش را در این قالب تعریف کند، از یک غلط مصطلح استفاده کرده و حرف از همسان‌سازی می‌زند. خوب در حوزه‌ای مثل آموزش و پرورش، رسته‌های شغلی همان تعریفی را دارند که قبل داشتند و می‌توان این کار را کرد اما برای همسان‌سازی کارگران کفش ملی یا هزاران کارخانه تعطیل شده، آنها را با چه کسانی می‌خواهند مقایسه کنند؟ بنابراین نمی‌توانیم در سیستم تامین اجتماعی همسان‌سازی داشته باشیم و باید متناسب‌سازی را به کار بگیریم.

صادقی می‌گوید: معتقدم عامل بدبختی و گرفتاری مردم به عملکرد مجلس و سیاست‌های دولت ربط دارد. در واقع مجلس با ندانم‌کاری به وزارت کار فرصت داد تا با کنار گذاشتن قانون کار، به مصوبه مجلس تبعیت کند تا به همین راحتی حقوق کارگران و بازنشسته‌ها تضییع شود. شعار انقلابی - انقلابی نمایندگان مجلس گوش فلک را کر کرده، خوب بیایند بگویند بر چه استدالی حقوق دولتی‌ها و کارگران را فریز کردند؟ این رویکرد غلط یا به دلیل جبران همسان‌سازی انجام شده یا اینکه خواسته‌اند قشر عظیم کارگر را به تله فقر گرفتار کنند!

او می‌گوید: مشکل این است دو وزیر کاری که فاقد دانش و تجربه هستند، در این دو سال گذشته طوری عمل کردند که اولی از این ور بام افتاد و دومی از آن ور بام. چون آشنایی حداقلی با حوزه مسئولیتی ندارند، دنباله‌روی فرامینی می‌شوند که دولت و مجلس دیکته می‌کند و نتیجه‌اش این می‌شود که کارگر روزبه‌روز فقیرتر می‌شود. تصمیم غلط و اصرار به همسان‌سازی موجب شده وضع مالی یک آبدارچی دولتی از یک مهندس صنایع بهتر باشد و وضع مالی یک استوار نیروی انتظامی بهتر از یک مهندس مکانیک باشد. بروید حداقل‌بگیر کشوری و لشگری را با حداقل‌بگیر تامین اجتماعی مقایسه کنید تا به تفاوت دریافتی پی ببرید. بروید ببینید مزایای بازنشستگان کشوری و لشگری چقدر است و کسی که بازنشسته تامین اجتماعی است، چقدر پاداش و مزایا می‌گیرد؟ رئیس اتحادیه پیشکسوتان جامعه کارگری تصریح کرد: جامعه کارگری از سیاست‌های دولت متضرر هستند چون دولت فقط به فکر اداره بدنه خودش است و به فکر اداره جامعه نیست. با دولتی طرفیم که فقط خودش را می‌بیند و نظام اجرایی کشور را رها کرده است. تصور دولت این است که اگر خانواده خودش را مدیریت کند، حاکمیت را راضی می‌کند در حالی‌که این تصور غلط است چرا که چنین روندی جامعه را رودرروی هم قرار می‌دهد.

صادقی می‌گوید: دولتی روی کار است که سواد سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و بین‌المللی ندارد. دولت از نعل اسب،‌ ای.تی.ام و حتی از نفس کشیدن آدم‌ها مالیات می‌گیرد. فردی ماشینی را ۷۰ میلیون خریده و با ایجاد تورم ۷۰۰ میلیون تومان شده حال می‌خواهند از مردم برحسب ۷۰۰ میلیون قیمت، مالیات بگیرند. دولت همین مالیات اخذ شده را هم به مردم اختصاص نمی‌دهد بلکه در قالب همین طرح همسان‌سازی یا افزایش حقوق یا بن شهروندی که به کارمندان دولتی می‌دهد، خرج خانواده خودش می‌کند!