زهرا   معرفت

چهارشنبه نهم شهریور ماه «حسین الفتی»، سیمبان جوان یکی از شرکت‌های پیمانکاری توزیع برق کرمانشاه، حین انجام عملیات دچار برق‌گرفتگی شد و جان باخت. تصاویری که از مرگ سیمبانان به دست می‌رسد به قدری دردناک هستند که حتی امکان انتشار آن هم وجود ندارد.

آمار حوادث منتشره مربوط به سیمبانان در پنج ماه ابتدایی سال جاری، رقم بالای حوادث کار بین این کارگران را نشان می‌دهد درحالی‌که تنها تعدادی از این حوادث رسانه‌ای می‌شوند و هستند سیمبانانی که دچار حادثه می‌شوند اما اخبار آنها به گوش ما نمی‌رسد.

بیست و دوم مرداد ماه دو سیمبان در استان کرمانشاه در دو حادثه متفاوت دچار مصدومیت شدند. یک سیمبان از کنگاور به دلیل دررفتگی قلاب کمربند از تیرک برق سقوط کرد و دیگری سیمبانی از شهرستان صحنه بود که بر اثر اتصالی تابلو برق، دچار سوختگی و آسیب‌دیدگی شد. دوازدهم همین ماه نیز خبر مربوط به سقوط یک سیمبان به دره منتشر شد. این حادثه در باغ‌ملک اتفاق افتاد و علت این سقوط، خیس بودن تیر چوبی و سستی زمین عنوان شد؛ حادثه‌ای که در دوره بارندگی‌های سیل‌آسای موسوم به مانسون و زمانی که محیط به لحاظ جغرافیایی مساعد نبود، اتفاق افتاد.

چند روز قبل از این حادثه و در هشتم و نهم مرداد ماه هم دو سیمبان دیگر در رشت و اصفهان دچار برق‌گرفتگی شدند و جان باختند. «عارف فرح» نام سیمبانی بود که در رشت حین کار تعمیرات در ارتفاع، دچار برق‌گرفتگی شد و جانش را از دست داد و «مسلم استکی» سیمبان جوان دیگری بود که در بخش تعمیرات اداره برق اصفهان کار می‌کرد و به علت شوک الکتریکی و سقوط از تیر برق جان باخت. همکاران مسلم علت اصلی این حادثه را افزایش تعداد شیفت‌کاری و خستگی زیاد عنوان کردند.

هر چند تیر ماه خبری از حادثه کار سیمبانان منتشر نشد اما این را نمی‌توان به پای نبود حادثه در این ماه گذاشت بلکه احتمالا خبری به گوش ما نرسیده بود. بیست و دوم خرداد ماه هم سیمبان جوان دیگری باز هم در کرمانشاه جان خود را از دست داد. این سیمبان نیز برای یک شرکت پیمانکاری کار می‌کرد و همکارانش افزایش شیفت‌های کاری و نبود نیروی کافی و در نتیجه خستگی ناشی از کار را یکی از مهم‌ترین دلایل وقوع این حادثه عنوان کردند.

چهاردهم خرداد ماه دو سیمبان دیگر این بار در بوشهر دچار حادثه شدند که یکی از آنها بر اثر بر‍‌ق‌گرفتگی و سقوط از ارتفاع جان باخت و دیگری مجروح شد و آخرین مورد یا بهتر است بگوییم اولین خبر بد منتشرشده امسال، مرگ یک سیمبان جوان از نیروهای شرکت پیمانکار توزیع برق کرمانشاه بود که در چهاردهم فروردین ماه بر اثر برق‌گرفتگی جان باخت.

این حوادث بالای کار و مرگ‌های دردناک پی‌درپی چه علتی دارند؟ به نظر می‌رسد هیچ‌کس به اندازه سیمبانان صلاحیت پاسخ به این سوال را ندارد. آنها هستند که از پیدا و پنهان ماجرا باخبرند و می‌توانند روایت نزدیکتری از ماجرا داشته باشند. به همین دلیل به سراغ دو تن از سیمبانان باسابقه رفتیم تا از آنها در مورد مهم‌ترین علل وقوع حوادث کار بپرسیم.

کوتاهی پیمانکاران در تأمین تجهیزات ایمنی

برخورداری از لباس و تجهیزات ایمنی شاید اولین موردی باشد که برای جلوگیری از وقوع حوادث ناشی از کار به ذهن می‌رسد. طبق ماده ۹۱ قانون کار، وظیفه حفاظت از سلامت کارگر برعهده کارفرماست و او باید تجهیزات ایمنی لازم را در اختیار کارگران بگذارد. بنابراین وقتی در واحدی شمار وقوع حوادث کار بالا می‌رود در بررسی علل وقوع آن حوادث در ابتدا باید دست روی کم و کیف تجهیزات ایمنی گذاشت.

اولین سیمبان درباره وضعیت تجهیزات ایمنی کارِ سیمبانان می‌گوید: شرکت‌های توزیع برق، تجهیزات و امکانات استانداردی در اختیار نیروها قرار نمی‌دهند و نبود تجهیزات، سختی کار را صدچندان می‌کند. در این صورت باید وقت بیشتری پای کار گذاشت و در نهایت حتی کیفیت و نتیجه‌ای که باید از کار حاصل نمی‌شود.

این سیمبان با مثال یک نوار چسب ساده، توضیح واضح‌تری از وضعیت موجود به ما می‌دهد: اولین چیزی که در مورد کارهای مرتبط با برق به ذهن می‌رسد استفاده از نوار چسب برق است. نوار چسب ابتدایی‌ترین وسیله کار ماست اما مسئولان خرید شرکت‌ها ارزان‌ترین نوار چسب بازار را برای ما تهیه می‌کنند. از همین نوار چسب ساده می‌توان به باقی قضایا پی برد.

ترجیح پیمانکاران برای استفاده از تجهیزات دست‌چندم

دومین سیمبان هم از کهنه و بی‌کیفیتی تجهیزات ایمنی می‌گوید: در آخرین جایی که کار می‌کردم پیمانکار مدعی بود تمام تجهیزات ایمنی‌اش به‌روز است اما وقتی به محل کار رفتم متوجه شدم همه پتوهای عایق او پاره است در حالی‌که پتوی عایق یکی از ضروری‌ترین تجهیزات کار یک سیمبان است.

او می‌گوید: افزایش قیمت برخی از این تجهیزات سبب شده کارفرما سراغ خرید وسایل دست اول و با کیفیت نرود. مثلا 10-12 سال پیش قیمت یک هلدینگ دو متری حدود ۶۰۰هزار تومان بود اما بعد از تحریم‌ها نزدیک به ۱۸ میلیون تومان شد و دیگر کمتر پیمانکاری این وسایل را دست اول تهیه می‌کند. آنها معمولا لوازم دست دوم پیمانکار قبلی را خریداری می‌کنند که این لوازم کیفیت لازم را ندارند.

نبود لباس و تجهیزات ایمنی، فشار پیمانکار برای انجام کار بیشتر و سریع‌تر، خستگی ناشی از کار بسیار، نداشتن تمرکز و انگیزه، مشکلات معیشتی، نبود بازرسی کار همه و همه دست به دست هم داده‌اند و شمار حوادث کار را بالا برده‌اند

این سیمبان می‌گوید: گاهی اوقات کهنه و کثیف بودن این وسایل خود حادثه‌ساز می‌شود. مثلا اگر سبد دستگاه بالابر کثیف باشد یا یک سوراخ کوچک داشته باشد، به آتش کشیده می‌شود و اینها همه جان سیمبان را به خطر می‌اندازد.

به گفته این سیمبان، در هنگام برگزاری مناقصه برای انتخاب پیمانکار، گاهی پیمانکاران برای تائید و گرفتن کار، مدعی می‌شوند که تجهیزات ایمنی لازم را دارند. آنها برای روز بازدید، وسایل با کیفیت جور می‌کنند اما بعد از آنکه کار را گرفتند، همان وسایل قدیمی و بی‌کیفیت خود را در اختیار سیمبان قرار می‌دهند.

البته اینکه پیمانکاران برای به جیب زدن سود بیشتر از ابتدایی‌ترین و ارزان‌ترین تجهیزات کار نیروی خود می‌زنند، موضوع جدیدی نیست. نه فقط سیمبانان بلکه بسیاری از کارگران، درگیر چنین وضعیتی هستند و به جرأت می‌توان گفت که سودجویی برخی کارفرمایان، یک روی ثابت تمام حوادث ناشی از کار است. جایی که سود کارفرما بر جان کارگران ترجیح داده می‌شود، باید شاهد چنین حوادث دردناکی هم باشیم.

چرا کارگران اعتراض نمی‌کنند؟

اما چرا سیمبانان به این وضعیت اعتراض نمی‌کنند؟ سیمبان اول در پاسخ به این سوال می‌گوید: قراردادهای ما موقت است و کارفرما هر زمانی که بخواهد می‌تواند ما را اخراج کند. پس برای ماندن در کار مجبوریم به این وضعیت تن بدهیم و در یک کلام بگوییم چشم!

او ادامه می‌دهد: گاهی اوقات شرایط جوی سخت است. برف و تگرگ می‌آید یا گرما شدید است اما وقتی کارفرما می‌گوید کار باید انجام شود دیگر نمی‌توانیم از دستور او سرپیچی کنیم در حالی‌که در این شرایط امکان وقوع حوادث کار بیشتر است. مثلا در پی بارندگی‌های اخیر چند نفر از همکاران ما در سطح کشور فوت کردند.

سیمبان دوم نیز دلیلی مشابه می‌آورد. او می‌گوید: در یکی از مأموریت‌ها، پیمانکار که تجربه کاری چندانی نداشت به عنوان سرپرست وارد شد و از ما که تجربه بیشتری داشتیم خواست که عملیات را به نحوی که او می‌گوید انجام دهیم. مطمئن بودم آنچه می‌گوید حادثه‌ساز می‌شود و کار را انجام ندادم اما همکارم دستور او را اجرایی کرد و حادثه اتفاق افتاد. در واقع خیلی از نیروها از ترس اخراج شدن مجبورند به دستور پیمانکار عمل کنند در حالی‌که می‌دانند ممکن است انجام آن کار جانشان را به خطر بیندازد.

برخورداری از لباس و تجهیزات ایمنی شاید اولین موردی باشد که برای جلوگیری از وقوع حوادث ناشی از کار به ذهن می‌رسد. طبق ماده ۹۱ قانون کار، وظیفه حفاظت از سلامت کارگر برعهده کارفرماست

کار سریع،  اولویت نخست پیمانکاران

یکی از این سیمبانان می‌گوید: خیلی اوقات پیمانکار برای آنکه کار سریع به اتمام برسد نیرو را مواخذه می‌کند که چرا یک کار را با سرعت بیشتری انجام نمی‌دهد. سیمبان حتی برای انجام یک کار ساده هم باید مقدمات ایمنی را جور کند و این زمان می‌برد اما گاهی فشار پیمانکار و سرپرست او برای بالا بردن سرعت کار باعث می‌شود ایمنی رعایت نشود و جان سیمبان به خطر بیفتد.

او می‌گوید: سرپرست برای نشان دادن خود به پیمانکار و پیمانکار برای ثابت کردن خود به کارفرمای اصلی از جان نیروی کار مایه می‌گذارد و چنین فشاری به نیروی کار در نبود امنیت شغلی و بازرسی کار، به راحتی منجر به وقوع حوادث دردناک می‌شود.

البته همه چیز به تجهیزات برنمی‌گردد. هر دو سیمبان در ادامه به مشکلات معیشتی و انگیزه پایین نیروها اشاره می‌کنند. یکی از آنها می‌گوید: ما در حوزه خط گرم یک شعار داریم که اولین اشتباه آخرین اشتباه است بنابراین تمرکز ما باید خیلی بالا باشد اما خیلی از همکاران انگیزه و روحیه بسیاری پایینی دارند و به خاطر مشکلات معیشتی و مسائل مربوط به امنیت شغلی و حاشیه‌ها و درگیری‌های کار، نمی‌توانند کامل روی کار تمرکز کنند.

نبود لباس و تجهیزات ایمنی، فشار پیمانکار برای انجام کار بیشتر و سریع‌تر، خستگی ناشی از کار بسیار، نداشتن تمرکز و انگیزه، مشکلات معیشتی، نبود بازرسی کار همه و همه دست به دست هم داده‌اند و شمار حوادث کار را بالا برده‌اند اما شاید بتوان همه اینها را در یک چیز خلاصه کرد و آن هم ضعف نیروی کار است. واقعیت این است که کارگری که توان اعتراض ندارد و از تشکل قدرتمندی هم برخوردار نیست، نمی‌تواند از حقوق مسلم خود دفاع کند. او هر لحظه و هر ثانیه در معرض خطر حوادث ناشی از کار است.