نصرالله دریابیگی، رئیس کانون بازنشستگان تامین اجتماعی مازندران

به نظر من ۴۰ سال اول پس از پیروزی انقلاب یک طرف و دو سال گذشته یک طرف! در این دو سال آنچه گفته‌اند و نامش را احترام به مقام و جایگاه کارگران و بازنشستگان گذاشته‌اند، فقط حرف بوده و در عمل اتفاقات دیگری افتاده است.

در استان ما یعنی مازندران، یک خانواده ۴نفره ماهانه باید حداقل ۱۰ میلیون تومان در جیب سرپرست خانوارش باشد تا یک زندگی آبرومندانه داشته باشد با این حال متوسط دریافتی یک بازنشسته 4میلیون و 500هزار تومان است. شما تا آخر این قصه پرغصه را خودتان حدس بزنید. از همین رو از مسئولان محترم یک سوال دارم.

سبد ۱۰ میلیونی هزینه‌ها را کارگران و بازنشستگان چگونه پر کنند؟ سیگارفروشی در کنار خیابان، شستن ماشین مردم، نگهبانی در پارک و... هر کار دیگری که نام آن را شغل کاذب گذاشته‌ایم، در شان این افراد است؟ آیا می‌دانید کارگر و بازنشسته تامین اجتماعی سوای آن که باید صورت‌شان را با سیلی سرخ نگه دارند، مجبور به قرض گرفتن هستند و مشکلات بعدی که از بیان آنها می‌گذرم؟

قدرت خرید کارگران و بازنشستگان این روزها به شدت پایین آمده و حاصل این شرایط، رکود اقتصادی است. کارگر قدرت خرید کالایی را که خودش تولید کرده ندارد. این فرد با هزار و یک خیال و مشکلات به کار دوم و سوم می‌رود و فردا صبح باید در پای دستگاه تولید حاضر شود.

حال از او چه می‌ماند؟ مشکلات معیشتی، بیکاری فرزندان و... همه در ذهنش جمع هستند و بعدا می‌شنویم دست کارگر در حین کار زیر دستگاه مانده و قطع شده است. او با چه انگیزه‌ای برای شکوفایی تولید و استقلال کشورش تلاش کند؟

جالب اینکه برخی از مسئولان و نمایندگان مجلس که شعار حمایت از تولید و کارگر سر می‌دهند، حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی و پرداخت مابه‌التفاوت نرخ آن را طرح می‌کنند که مصداق پول‌پاشی در جامعه یعنی تورم و گرانی‌های سرسام‌آور بعدی است.

 به این آقایان پیشنهاد می‌کنیم بن کارگری و کارمندی را احیا کنند تا حقوق‌بگیران حداقل بتوانند کالاهای اساسی مثل برنج و مرغ و گوشت و لبنیات را بر سر سفره‌شان ببینند.

معتقدم اگر در سال‌های گذشته حقوق و مستمری و مزد طبق قوانین کار و تامین اجتماعی افزایش می‌یافت، امروز شاهد این همه مشکلات نبودیم و عجیب اینکه در همین شرایط رئیس سازمان برنامه و بودجه درباره افزایش ۱۰ تا ۳۰درصدی دستمزدها و افزایش پلکانی حقوق‌ها  اظهارنظر می‌کند.

از ایشان می‌پرسم که کدام مسئول و نماینده مجلس می‌تواند با ماهی 4 و 5 میلیون تومان زندگی کند که ما باید آن را تحمل کنیم؟ حقوق‌های ۳۰ تا ۴۰ میلیونی نمایندگان مجلس و مدیران مملکت کجا و دستمزد بخور و نمیر جماعت کارگر و بازنشسته کجا؟

در پایان بد نیست به بحث همسان‌سازی حقوق بازنشستگان هم اشاره‌ای کرد. نمایندگان اخیراً صحبت‌هایی در این زمینه مطرح می‌کنند ازجمله اینکه بار مالی این طرح برعهده سازمان تامین اجتماعی است و دولت نمی‌تواند بودجه طرح را تامین کند. با این حال از نمایندگان منصف‌تر مجلس انتظار داریم همان‌گونه که در شعارهای خودشان حامی تولید و کار و کارگر هستند، در عمل نیز با تصویب دائمی شدن همسان‌سازی حقوق بازنشستگان، برای همیشه این قشر عزیز جامعه را از بلاتکلیفی و نگرانی‌ها خارج کنند.