گروه حوادث: 2 پسر جوان که سوار بر موتور در خیابان‌های تهران گوشی قاپی می کردند در عملیات پلیسی دستگیر شدند. چندی قبل ماموران پلیس تهران در جریان گوشی‌قاپی‌های دو  پسر جوان قرار گرفتند و خیلی زود تیمی از ماموران کلانتری 107 فلسطین برای دستگیری دزدان موتور سوار وارد عمل شدند. ماموران در گام نخست تحقیقات پی بردند دو پسر جوان سوار بر موتور در خیابان‌های اصلی مرکز پایتخت پرسه‌زنی می‌کنند و در فرصتی مناسب و در چشم برهم زدنی گوشی طعمه‌هایشان را می‌قاپند. همین کافی بود تا ماموران به صورت نامحسوس مناطقی که سرقت ها رخ داده را تحت نظر قرار دهند تا اینکه روز سه شنبه 22 آبان ماه سال جاری دو پسر جوان سوار بر موتور وارد خیابان طالقانی شدند.

ماموران که به رفتارهای دو پسر جوان مرموز شده بودند آنها را به صورت نامحسوس تحت نظر قرار دادند تا اینکه دزدان اقدام به قاپیدن گوشی موبایل پسر جوانی که در حال عبور از خیابان بود کردند. بدین ترتیب تعقیب و گریز پلیسی برای دستگیری متهمان کلید زده شد و ماموران در چند تیم عملیاتی مسیر دزدان موتور سوار را مسدود کرده و موفق به دستگیری این دو جوان موتور سوار شدند. سارقان که راهی جز اعتراف نداشتند پس از دستگیری به گوشی قاپی‌هایشان اعتراف کردند.

گفت‌وگو با سارق تازه کار

داوود که پس از اولین سرقت وسوسه پول دزدی شده بود بعد از دستگیری همدستش به سراغ یک موتورسوار حرفه‌ای رفت و در خیابان های پایتخت دست به دزدی می‌زد.

خودت را معرفی کن ؟

داوود هستم ۱۸ سال دارم دوستانم مرا داوود دویستی «200»  صدا می‌زنند.

چطور وارد دنیای تبهکاری شدی؟

من در یک خیاطی کار می‌کردم و چهار ماه قبل یکی از دوستانم به من گفت برای شرکت در قرعه کشی دوستانه پول نیاز دارم  و پیشنهاد داد ترک موتورش بشینم و به خیابان شریعتی برویم و راه و روش سرقت را یاد بدهد.

شیوه و شگرد؟

این که کجا سرقت کنیم و چه موبایلی را بقاپیم ، از چه کسی بقاپیم بعد دزدی از کدام راه ها فرار Escape کنیم که گیر نکنیم. روز اول که در خیابان شریعتی رفتیم یک گوشی J2 سامسونگ از مردی میانسال دزدیدم بعد ایرج کوشی را در خیابان مولوی ۴۰۰ هزار تومان به یک مالخر فروخت و نصف پول را به من داد.

   ایرج کجاست ؟

من همان یک بار با ایرج به دزدی رفتم بعد آن روز ایرج دستگیر شد و الان زندان  است.

   چرا دوباره دزدی کردی؟

پول مفت به من مزه کرده بود تصمیم گرفتم خودم جای ایرج را بگیرم.

   همدست داشتی؟

بله، پیش یکی از دوستانم رفتم تو محل همه بهش می‌گفتند امید موتوری دست فرمون خوبی داشت بهش پیشنهاد کردم که او هم قبول کرد .

   چه کسانی را هدف سرقت قرار می دادی؟

ما از کسایی که سرشون تو گوشیشون بود دزدی میکردم و بیشتر طعمه هایمان مردان بودند.

   چرا از مردها دزدی می‌کردی؟

چون دلم نمی خواست از زن ها سرقت کنم خودم خواهر و مادر دارم.

   در کدام مناطق دزدی می‌کردی؟

بیشتر در تقاطع ها کمین می کردم و در یک لحظه گوشی طرف را می قاپیدم و بعد فرار میکردیم و گوشی را به مالخر می‌فروختم حدودا۴۰۰ تومان، هر گوشی نصف خودم و نصف امید نفری ۲۰۰هزار تومان.

   پس برای همین داوود دویستی صدات می‌کنند؟

بله

   چطور دستگیر شدی؟

در خیابان شریعتی بودیم که یک گوشی زدیم غافل از اینکه پلیس کمین کرده بود و تعقیبمان کردند همه راه هارا بسته بودند که گیر افتادیم .

   حرف آخر؟

من پدر زحمت کشی دارم مادرم هم خیلی برای من تلاش کرد. دو برادر بزرگتر و یک خواهر و برادر کوچکتر از خودم دارم و نمی‌دانم چطوری باید به صورتشان نگاه کنم ، چون جز شرمندگی چیزی برام نمانده و خجالت میکشم، هربلای سرم آمده برای رفیق بازی بوده است.

بنا به این گزارش، متهمان برای سیر مراحل قانونی در اختیار مقام قضایی قرار گرفته‌اند.