گروه حوادث: مرد سرایدار که 16 سال پیش پیرزنی را در باغ ویلایی به قتل رسانده است در زندان سرطان دارد و خواستار خارج شدن از بلاتکلیفی است. تنها اولیای دم زنده مانده در این پرونده مقیم آمریکا است و علیرغم ابلاغیه قضایی صادره در دادگاه حاضر نشده است.

قتل در باغ ویلا

رسیدگی به پرونده این جنایت از سال 81 با قتل زن 70 ساله‌ به نام پروین و زخمی شدن فرزندش به نام آرمان در باغ ویلای کرج آغاز شد. تجسس ها فاش کرد عامل قتل سرایدار باغ ویلا به نام نادر 20 ساله است که همراه همسر و فرزند نوزادش در آن باغ مشغول کار بوده است.

دستگیری قاتل

نادر خیلی زود دستگیر شد  و در همان مراحل اولیه بازجویی با اعتراف به قتل گفت: «چند ماهی در باغ ویلا به عنوان سرایدار مشغول کار شدم. همسرم باردار بود و بعد از به دنیا آمدن پسرم مخارج زندگی‌ام زیاد بود و از پس آن برنمی‌آمدم. این شد که با دیدن ثروت مقتول وسوسه شدم و نقشه سرقت را کشیدم.»  وی در خصوص قتل گفت: «شب حادثه پسر مقتول در ویلا بود. او را به بهانه‌ای به اتاق سرایداری کشاندم و با چماق به سرش زدم. بعد سراغ پیرزن رفتم و دست و پایش را بستم سپس یک ضربه با چماق به سرش زدم. بعد از بیهوشی مقتول خودرویی که در حیاط پارک بود به همراه پول نقد و طلاها را سرقت کردم و گریختم. باور کنید قصد قتل نداشتم تا اینکه بعد از دستگیری فهمیدم پیرزن به قتل رسیده است.» 

حکم قصاص

با اعترافات نادر او در شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران محاکمه شد.  در اولین جلسه رسیدگی به پرونده نادر بنا به درخواست اولیای دم به قصاص محکوم شد. همچنین به اتهام ضرب و جرح فرزند مقتول به 5 سال حبس و به اتهام سرقت به سه سال حبس و 74 ضربه شلاق محکوم شد. این حکم به دیوان عالی کشور فرستاده شد و بعد از تأیید این رأی در حالی‌که متهم در آستانه مرگ قرار داشت یکی از اولیای دم اعلام رضایت کرد و دیگر اولیای دم نیز فوت کرد.  بدین ترتیب متهم همچنان در زندان ماند تا اینکه بعد از گذشت چها رسال این بار به دلیل حمل مواد مخدر در زندان رجایی شهر محاکمه و به دوازده سال حبس محکوم شد.  نادر در حالیکه دوران محکومیتش را می‌گذراند به علت عدم پیگیری حکم قصاص از سوی یکی از اولیای دم مقیم در آمریکا با نوشتن نامه‌ای درخواست اعسار کرد. 

سوغات شوم زندان

بنابراین صبح دیروز وی بار دیگر در همان شعبه به ریاست قاضی زالی پای میز محاکمه قرار گرفت. ابتدای جلسه نماینده دادستان در قرائت کیفرخواست گفت: «با توجه به رضایت و فوت دو نفر از اولیای دم، همچنین عدم پیگیری دیگر اولیای دم مقیم در آمریکا و عدم حضور وی طی ابلاغیه دفتر حافظ  منافع جمهوری اسلامی ایران و اینکه طی استعلام از ثبت احوال ورثه‌ای نیز شناسایی نشده است، از ریاست دادگاه درخواست رسیدگی به درخواست متهم را دارم. همچنین با توجه به نوع و نحوه جرم درخواست اشد مجازات را دارم.» در ادامه متهم بنا به رضایت یکی از اولیای دم از جنبه عمومی جرم در آخرین دفاعش گفت: «حرفی ندارم فقط اینکه پشیمانم. سوغاتم در این سالها مریضی‌های مختلف است. این اواخر هم پزشکان یک کیست سرطانی در بدنم تشخیص داده‌اند اما درمانی انجام نمی‌دهند و می‌گویند باید بیرون زندان درمان کنی.» او در ادامه گفت: «وقتی به زندان افتادم بچه‌ام چند ماه بیشتر نداشت. همسرم مرا رها کرد و رفت و مادرم سرپرست پسرم شد. او 16 ساله است و از استرس ناخن‌هایش می‌ریزد. از دادگاه تقاضا دارم بعد از 16 سال هر چه زودتر مرا آزاد کنند تا بتوانم سرپرست مادر پیر و پسرم باشم.»  بنابه این گزارش؛در پایان هئیت قضایی وارد شور شد تا تصمیم گیری کند.