نجات معجزه آسای یک زن در خشم مرد چاقوکش

گروه حوادث: یک زن که با چاقوی شوهر صیغه ای اش سلاخی شده بود به طرز معجزه آسایی زنده ماند.

این زن جوان در وسط خیابان غرق در خون ناله می کرد که پلیس سر رسید و او را به بیمارستان انتقال داد.

حمام خون در جاده فرعی

چندی پیش ماموران گشت پلیس در یک جاده فرعی حاشیه تهران با پیکر خونین زنی مواجه شدند که نفس های آخر را می کشید.

با انتقال این زن به نزدیکترین بیمارستان پزشکان از نجات او قطع امید کردند اما با وجود اینکه برخی از اعضای بدن آناهیتا از بین رفته بود او بطرز معجزه آسایی از مرگ نجات یافت.

ادعاهای وحشتناک

آناهیتا وقتی به هوش آمد از اینکه زنده مانده است شوکه شد و در بازجویی‌ها پرده از سرنوشت خود برداشت. آناهیتا با گریه و درد زیاد  گفت که از سوی مردی به نام یونس مورد هدف ضربات چاقو  قرار گرفته‌است. زن جوان گفت: یونس پیش تر شوهر صیغه‌ای من بود و روزحادثه درحالیکه بینمان همه چیز تمام شده بود یونس در خیابان قصد ربودن من را داشته‌ که من جیغ زنان فرار کردم و یونس که می‌دید نمی تواند به خواسته اش برسید با عصبانیت چاقویش را درآورد و من را سلاخی کرد.

دستگیری مرد چاقوکش

ماموران که توانسته بودند عامل حادثه خونین را شناسایی کنند با ردپایی که در اختیار داشتند  یونس  را به دام انداختند.

اعتراف خونسردانه

یونس که خونسرد بود از همان ابتدا براحتی حمله به آناهیتا را به گردن گرفت و به کارآگاهان گفت: من شوهر این زن بودم که این کار را کردم آناهیتا دروغ نمی گوید که من با چاقوبه او حمله کرده ام اما هیچ آدم ربایی ای درکار نبود.  وی افزود: آناهیتا من را کلافه کرد و کاسه صبرم لبریز شد که از خود بی‌خود شدم و ضربه زدم و اصلا یادم نمی‌آید چطور زدم فقط می دانم او را زدم و بعد هم پا به فرار گذاشتم.

نظریه پزشکی قانونی

با توجه به شدت ضرباتی که بر بدن آناهیتا وارد شده‌ بود پزشکی قانونی اعلام کرد این زن یک کلیه، بخشی از کبد، بخشی از روده و معده خود را از دست داده‌است. در دادگاه پس از صدور کیفرخواست سنگین پرونده در دستور کار قضات دادگاه کیفری استان تهران قرار گرفت.  در جلسه دادگاه آناهیتا وقتی در جایگاه ایستاد به قضات گفت: با یونس بیش از یک سال بود صیغه بودیم و خیلی هم رابطه مان خوب بود اما مدتی بعد یونس با من بدرفتاری کرد و همین رفتارهای نامناسب باعث شده ‌بود که دیگر نخواهم به این رابطه ادامه دهم .  وی افزود:وقتی یونس موضوع را فهمید عصبانی شد او من را دزدید به یک بیابان برد و می‌خواست در آنجا من را بکشد البته اقدام به این کار هم کرد اما من زنده‌ماندم.  یونس نیز در جلسه دادگاه با پذیرفتن همه ادعاهای آناهیتا اعتراف کرد او را با چاقو زده و بخشی از حرف‌های آناهیتا مبنی بر ربایش او و انتقال به بیابان را نپذیرفت.

اعتراض به حکم

قضات شعبه 11 دادگاه کیفری استان تهران در خصوص ضرباتی که به این زن وارد شده‌بود یونس را مجرم شناختند و علاوه بر پرداخت دیه‌ای صدمات او را به حبس محکوم کردند و در خصوص اتهام آدم‌ربایی او را تبرئه کردند.

آناهیتا به رای صادره اعتراض کرد و پرونده در دیوان عالی کشور مورد بررسی قرار گرفت این رای نقض و پرونده برای رسیدگی به شعبه 2 دادگاه کیفری استان تهران فرستاده‌شد.

محاکمه دوباره

یونس یک بار دیگر پای میز محاکمه رفت او درباره روابطش و روز حادثه گفت: من عاشق آناهیتا شدم خیلی دوستش داشتم و هرکاری می‌خواست برای او می‌کردم. در مدتی که با هم رابطه داشتیم بیش از 30 میلیون تومان از من پول گرفت هروقت هرچه می‌خواست برایش می خریدم چون واقعا زندگی بدون او را برای خودم متصور نبودم.

 وی افزود: هربار با خواسته‌اش مخالفت می‌کردم من را اذیت می‌کرد فحاشی می‌کرد و کتک می‌زد من ناراحت می‌شدم اما بعد برای اینکه گریه نکند قبول می‌کردم چیزی که می‌خواهد را بخرم.

آناهیتا کلا زنی عصبی بود او حتی با بچه خودش هم عصبی برخورد می‌کرد. یک بار در ماشین وقتی داشتیم به مسافرت می‌رفتیم بچه دو ساله‌اش چای روی پایش ریخت و آناهیتا به شدت فرزندش را کتک زد من مجبور شدم ماشین را متوقف کنم و بچه را از دستش بگیرم که آسیبی به او نزند.

روز حادثه هم همین رفتار را با من کرد. او چند روزی بود که می گفت اجاق گاز ندارد و بهانه می‌کرد من هم دستم خالی بود کمی که پول دستم آمد گفتم اجاق را برایت می‌خرم. او را سوار ماشین کردم و با هم به راه افتادیم در راه وقتی بحثمان شد او فحاشی‌هایش را شروع کرد و من را کتک زد. مدام به من حمله می کرد من هم عصبانی شدم و گفتم اصلا اجاق نمی‌خرم خودت بخر به من چه ربطی دارد. سر این موضوع بحث کردیم او من را کتک می‌زد من هم از خود بی‌خود شدم یکدفعه پیچیدم در یک فرعی که پیاده‌اش کنم و برگردم که درگیری بالا گرفت و او من را زد و من هم او را زدم اصلا کارهایم دست خودم نبود. من آناهیتا را ندزدیدم او خودش سوار ماشینم شد و می‌دانست که قصدی برای دزدیدن او ندارم.

آدم ربایی درکار نبود

با پایان گفته‌های متهم و وکیل مدافع او هیات قضات برای صدور رای وارد شور شدند و در نهایت  متهم را در اتهام آدم‌ربایی تبرئه کرده و در خصوص ضرباتی که وارد کرده‌بود مجرم شناختند.