ذبح دموکراسی از بروکسل تا بوداپست!

فرشاد گلزاری 

انتخابات پارلمان اروپا با تمام فراز و فرودهای خود برگزار شد. رهبران احزاب در دفاتر کار یا خانه خود دقیقه به دقیقه اخبار و میزان آرا در حوزه‌های انتخابی خود را با زیرمجموعه‌های خود چک می‌کردند؛ اما ساعات پایانی را‌ی‌گیری در قاره سبز اضطراب دو چندان را برای آنها به همراه داشت. همه منتظر بودند تا ببینند چه «صدایی» از صندوق‌های رای بیرون می‌آید که ناگهان همه جا را سکوت فرا گرفت! نتایج منتشر شد. هر جناح و گروه منتظر خبر خوش بودند که ناگهان همه چیز به هم ریخت و احزاب سنتی صدای ناقوس شوم شکست را شنیدند. آری، این همان فضایی بود که در ساعات پایانی انتخابات پارلمان اروپا بر تمام قاره‌سبز چیره شد و باید آن را یک تراژدی تلخ با دامنة پیامدهای سریالی دانست.

زمانی که نتایج زورآزمایی سیاسی در اروپا مشخص شد در وهله اول این پیام مخابره شد که «احزاب سنتی و عمده یا این یال و کوپال» از اقبال کمی برخوردار هستند و این یعنی باز شدن فضا برای پوپولیست‌های راست‌گرا و ناسیونالیست‌های افراطی. عمق وخامت انتخابات پارلمان اروپا برای احزاب سنتی و جریان‌های اصلی به حدی بود که کمی بعد آنگلا مرکل، صدراعظم آلمان در جریان مصاحبه با کریستین امانپور مجری مشهور سی.‌ان.‌ان در شهر برلین اظهار کرد: آلمان به خاطر تجربه حکومت نازی‌ باید نسبت به ظهور پوپولیست‌ها هوشیار باشد! این دقیقاً همان چیزی است که تمام ناظران بین‌المللی و تحلیلگران مسائل اروپا از سه سال قبل نسبت به آن هشدار داده و بارها اعلام کرده بودند که اگر این روند ادامه پیدا کند بدون تردید اروپا شیب تند فروپاشی را تجربه خواهد کرد. اما در ذهن بسیاری از مخاطبان این سوال مطرح شده که چرا این روزها حرف از فروپاشی اتحادیه اروپا به میان می‌آید؟

واقعیت این است که برای تحلیل روند فرسایشی در اروپا باید کمی به عقب برگردیم. حدود پنج سال پیش که بحران مالی اروپا را دربرگرفته بود بسیاری از سیاستمداران بر این باور بودند که اروپا در حال ورود به یک بحران بی‌پایان است. در آن زمان مقامات پرتغال، ایتالیا، اسپانیا و حتی یونان هر روز با اعتراض‌های خیابانی و بی‌سروسامانی‌های متعدد در عرصه اقتصادی و اجتماعی دست و پنجه نرم می‌کردند و پشت به پشت شعارها و وعده‌های متفاوت می‌دادند اما در آلمان، مرکل به دنبال آن بود تا اتحاد اروپای واحد را به هر قیمتی که شده حفظ کند. او در همان زمان هم می‌دانست که بحران مالی چه پیامدهای سیاسی - اجتماعی خطرناکی برای سرزمین رُنسانس در پی خواهد داشت. ازاین‌رو طرح ریاضت اقتصادی را در دستور کار قرار داد و توانست به عنوان سکان‌دار این پرونده وضعیت را تا حد زیادی به صورت معقولانه هدایت کند.

بسیاری از کشورها در آن هنگام برلین را مورد نکوهش قرار دادند، اما کمی بعد که مهاجران و تروریسم بنیادگرا در اروپا نقاب از چهره کشید، به یکباره ماه عسل جریان‌های راست افراطی در اروپا کلید خورد. آنها از یک طرف سوار بر موج نارضایتی عمومی دولت‌های خود را مورد هدف قرار ‌دادند و از سوی دیگر شعارهایی را مطرح کردند که تماماً به‌عنوان تابلوی اعلانات پوپولیسم بروز و ظهور داشت. به عنوان مثال ماتیو سالوینی، نخست‌وزیر ایتالیا، قبل از انتخابات اخیر پارلمان اروپا رسماً اعلام کرد که برای جلوگیری از تفکر داعش در اروپا به ما رای بدهید! از این منظر نتایج انتخابات پارلمان اروپا در اتریش، فرانسه، مجارستان، بریتانیا و حتی آلمان به خوبی نشان می‌دهد که در انتخابات آتی ریاست‌جمهوری و پارلمانی کشورهای عضو اتحادیه شکاف بسیار وسیعی ایجاد شده که از آن به‌عنوان شبح تاریک سیاست نام می‌برند. نتیجه آن ذبح دموکراسی از بروکسل تا بوداپست خواهد بود!