رامین پرتو

در حالی که جهان با بحران‌های متعدد در عرصه بین‌المللی دست‌وپنجه نرم می‌کند، منطقه آمریکای لاتین به کانونی از تنش‌ها تبدیل شده است. حضور ناگهانی و غیرمنتظره ناو هواپیمابر جرالد فورد ارتش ایالات متحده و گروه ضربتی همراه آن در منطقه کارائیب نشانه‌ای از تشدید جدی رقابت‌های ژئوپلتیکی میان واشنگتن و کاراکاس به شمار می‌رود. در همین حال، نیکولاس مادورو، رئیس‌جمهور ونزوئلا قانون تشکیل «فرماندهی جامع دفاع ملی» را امضا کرده و هشدار داد که کشورش برای دفاع مسلحانه آماده است و حالا این تحرکات هم از سوی ونزوئلا و هم از سوی آمریکا، فضای منطقه را به سمت احتمال تقابل نظامی سوق داده است.

اما مطابق آنچه از منابع مختلف منتشر شده، دو سوال مهم در مرکز این تحولات قرار دارد: نخست، آیا این تحرکات واقعاً مقدمه جنگی تمام‌عیار است یا صرفاً نمایش قدرت از سوی آمریکا قلمداد می‌شود؟ دوم اینکه چرا دولت دوم ترامپ به طور ویژه کشور ونزوئلا و نظام سوسیالیستی بولیواری آن را هدف گرفته است؟

مطابق گزارش‌ها، آمریکا اعلام کرده که گروه ضربتی ناو فورد برای «مختل‌کردن قاچاق مواد مخدر و تضعیف سازمان‌های جنایتکار فراملی» به آب‌های آمریکای لاتین اعزام شده اما باید توجه داشت این ناو، که در سال ۲۰۱۷ به خدمت گرفته شد، بزرگ‌ترین ناو هواپیمابر جهان است و بیش از ۵ هزار ملوان در آن خدمت می‌کنند. تحلیلگران نظامی می‌گویند این سطح از حضور در منطقه کارائیب، بزرگ‌ترین حضور نظامی آمریکا در این بخش از جهان پس از عملیات اشغال پاناما در سال ۱۹۸۹ به شمار می‌آید. هم‌زمان، ونزوئلا نیز اعلام کرده است که «گسترده‌ترین استقرار نیروهای زمینی، دریایی، هوایی، رودخانه‌ای و موشکی» را آغاز کرده و شبه‌نظامیان مردمی نیز در آماده‌باش قرار گرفته‌اند. با این وصف، از یک سو واشنگتن می‌گوید هدف اصلی، عملیات ضد‌قاچاق است، و از سوی دیگر کاراکاس این را تهدیدی مستقیم علیه حاکمیت خود می‌داند و حالا این تناقض در دل گزارش‌ها و تحلیل‌ها کاملاً   به چشم می‌خورد.

بازیگران آمریکایی بر این باورند که نظام مادورو، با اتکا به درآمدهای نفتی و جریان قاچاق مواد مخدر، توانسته وفاداری ارتش و نیروهای امنیتی را تضمین کند و این دقیقاً همان وضعیتی است که آمریکا می‌خواهد آن را تضعیف کند تا بتواند نفوذ و کنترل بیشتری در منطقه به دست آورد 

چرا آمریکا دغدغه مادورو 

و ونزوئلا را دارد؟

آمریکا در دور دوم دولت ترامپ، نه‌تنها اتهاماتی را علیه مادورو مطرح کرده، بلکه جایزه اطلاعاتی برای دستگیری او را به ۵۰ میلیون دلار افزایش داده است. واشنگتن مدعی است که مادورو با قاچاقچیان مواد مخدر و گروه‌های جنایی در ارتباط است و در مقابل مادورو این اتهامات را رد کرده و می‌گوید شعله این تنش‌ها از ذخایر عظیم انرژی کشورش ناشی می‌شود. در کنار اتهامات آمریکا، منابع تحلیلیِ دفاعی می‌گویند که حملات متعددی که از سپتامبر علیه قایق‌های مشکوک در کارائیب انجام شده‌اند و منجر به دست‌کم ۷۶ کشته شده‌اند، نشانه‌ای از آن است که واشنگتن در پی چیزی بزرگ‌تر از مبارزه با مواد مخدر است. از منظر واشنگتن، تضعیف مادورو یعنی تضعیف نظام بولیواری و سوسیالیستی‌ که از زمان هوگو چاوز بر ونزوئلا حاکم است؛ ساختاری که آمریکا آن را تهدیدی برای منافع خود در نیم‌کره 

غربی می‌بیند. 

در این راستا اهمیت ژئوپلیتیکی و منابع طبیعی ونزوئلا هم مطرح است. این کشور با داشتن بزرگ‌ترین ذخایر نفتی جهان و موقعیتی راهبردی در آمریکای لاتین، همواره برای واشنگتن جذاب بوده است. بازیگران آمریکایی بر این باورند که نظام مادورو، با اتکا به درآمدهای نفتی و جریان قاچاق مواد مخدر، توانسته وفاداری ارتش و نیروهای امنیتی را تضمین کند؛ وضعیتی که آمریکا می‌خواهد آن را تضعیف کند تا بتواند نفوذ و کنترل بیشتری در منطقه به دست آورد.

همچنین اقداماتی مانند اعزام ناو فورد، بازسازی پایگاه دریایی متروکه دوران جنگ سرد در کارائیب و استقرار جنگنده‌های اف-۳۵ در پورتوریکو، در کنار حضور نیروی زمینی آمریکا در جنگل‌های پاناما همگی بیانگر این هستند که واشنگتن احتمالاً در پی ایجاد قدرتی دائم برای فشار بر ونزوئلا است. به این ترتیب، اهداف آمریکا را می‌توان در سه سطح مقابله با جریان مواد مخدر، تضعیف و نهایتاً تغییر نظام مادورو و همچنین بازسازی نفوذ ژئوپلتیک در منطقه خلاصه کرد. 

اگر واشنگتن روزی تصمیم بگیرد که تئوری «روزهای مادورو به شماره افتاده است» را به مرحله اجرا بگذارد، شرایط می‌تواند به سرعت به بحران تبدیل شود و در مقابل مادورو نیز پیش از این اعلام کرده است که میلیون‌ها مرد و زن مسلح در سراسر کشور حاضر هستند و این رجزخوانی‌ها نشان از تشدید سطح تقابل و تنش دارد

واکنش بازیگران بین‌المللی چیست؟ 

در مورد واکنش‌های بین‌المللی باید گفت که چین و روسیه از مدت‌ها پیش روابط استراتژیک با ونزوئلا دارند و مادورو در سفر به مسکو معاهده مشارکت و همکاری استراتژیک امضا کرده است. با این حال سرگئی لاوروف، وزیر امور خارجه روسیه اخیراً تأکید کرده که هیچ درخواست رسمی برای کمک نظامی از ونزوئلا دریافت نشده است. در حقیقت، روسیه علاقه‌مند است از منافعش دفاع کند اما احتمال ورود مستقیم به عملیات نظامی را کم‌تر می‌داند. چین نیز ضمن حمایت دیپلماتیک، محاسبه می‌کند که هرگونه تشدید جنگ بتواند به زیان اقتصاد و ثبات منطقه‌ای 

تمام شود.

از سوی دیگر ژان نوئل بارو، وزیر خارجه فرانسه به شدت نسبت به تحرک نظامی آمریکا در کارائیب ابراز نگرانی کرده و آن را «نقض قوانین بین‌المللی» خوانده است. این نگرانی بیش از آنکه صرفاً سیاسی باشد، حامل پیامدهایی برای کشورهای اروپایی با سرزمین‌های فرامرزی در کارائیب است. ضمن اینکه کشورهایی مانند کلمبیا که روابط پیچیده‌ای با ونزوئلا دارند نیز واکنش نشان داده‌اند. به عنوان مثال گوستاو پترو، رئیس‌جمهور کلمبیا، دستور توقف اشتراک‌گذاری اطلاعات امنیتی با آمریکا را صادر و واشنگتن را به قتل غیرنظامیان متهم کرده است. 

فرجام سخن

به نظر می‌رسد که ورود ناو فورد و تشدید نیروهای آمریکایی در منطقه، بیشتر شبیه یک نمایش قدرت هشداردهنده است تا آغاز یک جنگ قطعی. باید توجه کرد که اگرچه ناو فورد و گروه همراه آن سطح بالا و قابل توجهی دارند، اما تاکنون آمریکا اعلام نکرده که حمله زمینی یا هوایی گسترده علیه خاک ونزوئلا را آغاز کرده و در ادبیات رسمی واشنگتن، تمرکز هنوز بر «مبارزه با قاچاق» بوده است. 

از سوی دیگر باید توجه شود که حمله مستقیم به ونزوئلا مخاطرات فراوان دارد و ارتش آن، هر چند که تحلیل رفته است اما هنوز توان قابل توجهی دارد. همچنین تحلیل‌ها نشان می‌دهند که آمریکا به احتمال زیاد ابتدا به اهداف مشخص‌تر مانند فرودگاه‌ها، بنادر، زیرساخت‌های مواد مخدر حمله خواهد کرد و ورود مستقیم به جنگ عمومی نخواهد داشت. در مقابل باید توجه کرد که مادورو با امضای قانون فرماندهی جامع دفاع، ناوگان مردمی و ارتش را آماده کرده است؛ اقدامی که نشان می‌دهد کاراکاس قصد سازش ندارد و چنین آمادگی می‌تواند آمریکا را در تصمیم برای حمله محتاط‌تر کند.

با این همه، امکان درگیری گسترده را نمی‌توان کاملاً رد کرد. اگر واشنگتن روزی تصمیم بگیرد که تئوری «روزهای مادورو به شماره افتاده است» را به مرحله اجرا بگذارد، شرایط می‌تواند به سرعت به بحران تبدیل شود. مادورو نیز پیش از این اعلام کرده است که میلیون‌ها مرد و زن مسلح در سراسر کشور حاضر هستند و این رجزخوانی‌ها نشان از تشدید سطح تقابل و تنش دارد. در نهایت، ورود ناو فورد را باید به عنوان هشدار جدی از سوی آمریکا ارزیابی کرد؛ هشداری به ونزوئلا، به آمریکای لاتین و به جهان که صبر واشنگتن ممکن است پایان یابد! بر این اساس در آستانه یک فصل بسیار حساس قرار داریم؛ فصلی که نه فقط برای ونزوئلا و آمریکا، بلکه برای تمام بازیگران منطقه‌ای و بین‌المللی، پیامدهای تعیین‌کننده‌ای 

خواهد داشت.