ضرباهنگ سخنرانی ترامپ در مجلس اسرائیل، «طلوع تاریخی خاورمیانه جدید» بود؛
کنست؛ عرصة بازتعریف قدرت آمریکا در منطقه

رامین پرتو
روز دوشنبه (۱۳ اکتبر)، دونالد ترامپ، رئیسجمهوری آمریکا، وارد اسرائیل شد تا نقطه عطفی را در تاریخ روابط واشنگتن و تلآویو که پس از دو سال جنگ خونبار میان اسرائیل و حماس تحقق یافت را رقم بزند که در بطن آن توافق آتشبس و تبادل گروگانها با میانجیگری آمریکا نهفته است. باید توجه شود که این سفر هم نمادین است و هم استراتژیک؛ نمادی از امکان تغییر و صلح، و استراتژیک برای بازتعریف نفوذ آمریکا در منطقه پرتلاطم خاورمیانه. همزمان با فرود هواپیمای ریاستجمهوری، نخستین گروه از گروگانهایی که حماس طبق توافق آزاد کرده بود وارد اسرائیل شدند. با این حال، در سفر ترامپ، واقعیتی پیچیده قرار دارد که نشان میدهد در این مقطع، اسرائیل و حماس صرفاً در آغاز اجرای فاز نخست توافق هستند؛ فازی که ممکن است تعیینکننده دوام یا فروپاشی کل فرآیند باشد.
سفر دونالد ترامپ به اسرائیل درست در لحظه تبادل گروگانها، نمادی است از تلاش برای بازسازی اعتبار آمریکا در خاورمیانه، تقویت نقش این کشور به عنوان میانجی و قدرت تضمینکننده صلح، و بازتعریف نظم منطقهای به نفع متحدان غربی که بسیاری آن را یک مانور قدرت داخلی و خارجی میدانند
بر اساس توافق، فاز نخست شامل چند محور عمده است که آزادی «آخرین ۴۸ گروگان» که در اختیار حماس هستند بعلاوه آزادسازی صدها زندانی فلسطینی از زندانهای اسرائیلی، ارسال کمکهای بشردوستانه گسترده به غزه، و عقبنشینی نسبی نیروهای اسرائیلی از شهرهای اصلی در نوار غزه را شامل میشود و در روز ورود ترامپ، گزارش شده که ۲۰ گروگان زنده از طریق صلیب سرخ به اسرائیل بازگردانده شدهاند. برخی از آزادشدگان ابتدا به یک پایگاه نظامی منتقل شدهاند و سپس با هواپیماهای نظامی به بیمارستانها انتقال خواهند یافت تا وضعیت جسمی آنها بررسی شود. در سوی دیگر، همزمان با بازگشت گروگانها، اسرائیل آماده است تا نزدیک به هزار و 900 زندانی فلسطینی را آزاد کند.
مانور ترامپ در کنست
در این راستا ترامپ در مراسم پارلمان اسرائیل (کنست) به شکلی نمادین از آزادی گروگانها استقبال کرد و گفت که این «پایان واقعی جنگ است». او تأکید کرد که خستگی عمومی ناشی از سالها درگیری میتواند عامل تضمین پایداری آتشبس باشد و همچنین گفت که دولت او در مسیر درهمکوبیدن نیروهایی مانند حماس و حزبالله اقدام کرده است تا امکان سازش را فراهم کند. در پارلمان اسرائیل، ترامپ تصریح کرد که وضعیت اکنون فرصتی محدود فراهم کرده تا چهره منطقه بازطراحی شود. او افزود که «طلوع تاریخی خاورمیانه جدید» در راه است و این توافق، آغاز دوران امید، ایمان و هماهنگی است. بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل نیز در سخنرانی خود در کنست با قدردانی از ترامپ بابت خروج از توافق هستهای ۲۰۱۵ با ایران گفت که اقدامات آمریکا به عقب راندن توان هستهای ایران کمک کرده است.
در جریان سخنرانی ترامپ، فضای کنست لحظاتی دچار آشوب شد و نیروهای امنیتی مجبور به مداخله شدند و دو نماینده عرب کنست به نامهای «ایمن عوده» و «عوفر کسیو» به دلیل اعتراض به سیاستهای آمریکا و اسرائیل از جلسه خارج شدند.
در عرصه بینالمللی نیز واکنشها متعدد بود؛ به گونهای که اورزولا فون درلاین، رئیس کمیسیون اروپا، توافق را نقطه عطفی دانست و اعلام کرد که اتحادیه اروپا آماده مشارکت در بازسازی غزه و پشتیبانی حقوقی و مدیریتی از تشکیلات دولتی فلسطینی است. کییر استارمر، نخستوزیر بریتانیا نیز آزادسازی اسرا را «مرحله حیاتی در پایان جنگ» خواند و وعده کمک بیشتر به غزه داد.
اهداف ترامپ از سفر به اسرائیل
سفر ترامپ به اسرائیل در زمان تبادل گروگانها را نمیتوان صرفاً یک حرکت نمادین تلقی کرد و چند هدف راهبردی را میتوان در پس آن تحلیل کرد. نخست بسط نفوذ آمریکا و نقش مرکزی در خاورمیانه است؛ به گونهای که با میانجیگری در توافق صلح میان اسرائیل و حماس، ترامپ جایگاهی برجسته برای ایالات متحده قائل شده است.
دومین هدف تقویت پیام «قدرت تضمینکننده صلح» برای مخاطب داخلی و خارجی خواهد بود. ترامپ در سخنرانی خود تأکید کرد که ما صلح را از طریق قدرت اجرا خواهیم کرد و افزود که آمریکا مجهز به سلاحهایی است که هیچکس تصورش را نمیکرد. این پیام هم متوجه پایگاه سیاسی داخلی او است، و هم به متحدان و رقبای بینالمللی که باید آمریکا را در مقام قدرتی صاحب نفوذ ببینند.
ترامپ در پارلمان اسرائیل، تصریح کرد که وضعیت اکنون فرصتی محدود فراهم کرده تا چهره منطقه بازطراحی شود. «طلوع تاریخی خاورمیانه جدید» در راه است و توافق صلح غزه، آغاز دوران امید، ایمان و هماهنگی است
سومین دلیل کسب سرمایه سیاسی و نمادین در جهان عرب و مسلمان است؛ چراکه ترامپ در سخنرانی خود اشاره داشت که کشورهای عربی و اسلامی متحد شدهاند تا به توافق فشار وارد کنند و روابط خود را با آمریکا تقویت کردهاند. لذا حضور او در اسرائیل و مشارکت در روند صلح فرصتی است تا چهرهای متفاوت از آمریکا به جهان عرب عرضه کند.
در مجموع، ترکیبی از منافع نمادینسیاسی و استراتژیک پشت این سفر نهفته است و ترامپ تلاش میکند نه فقط میانجیگر، بلکه بازیگر اصلی بازتعریف نظم منطقهای باشد.
امکان نقض آتشبس وجود دارد؟
با وجود امیدها، تاریخ و واقعیتهای منطقه به ما هشدار میدهند که توافق آتشبس، به ویژه در مرحله نخست، شکننده است. در درگیریهای پیشین میان اسرائیل و حماس، آتشبسها همیشه با شکست روبهرو شدهاند و پس از امضای آتشبس در سالهای گذشته، هر دو طرف متهم به نقض آن شدهاند، اما منابع مختلف عقیده دارند که اسرائیل سهم بیشتری در نقضها داشته است. در این مسیر حماس و نهادهای فلسطینی گزارش دادهاند که اسرائیل دهها تا صدها بار آتشبسهای پیشین را نقض کرده است. به عنوان مثال، دفتر رسانهای غزه اعلام کرده که از ابتدای توافق اخیر تا الان، اسرائیل بیش از ۳۵۰ نقض آتشبس انجام داده که شامل حملات هوایی، تیراندازی زمینی و محدود کردن ورود کمکهای انسانی میشود. همچنین گزارشهای سازمان ملل حاکی از بیش از هزار نقض توسط اسرائیل طی برخی دورهها است.
از سوی دیگر فشارهای بیرونی و منافع متضاد هم در میان است. در حالی که آمریکا و برخی کشورهای عربی ممکن است از توافق حمایت کنند، برخی بازیگران منطقهای یا جناحهای داخلی اسرائیل ممکن است در برابر کاهش فشار نظامی مقاومت کنند. علاوه بر این، اگر طی مراحل بعدی مذاکرات نابرابری احساس شود، یکی از طرفها ممکن است مقررات را زیر پا بگذارد.
فرجام سخن
سفر دونالد ترامپ به اسرائیل درست در لحظه تبادل گروگانها، نمادی است از تلاش برای بازسازی اعتبار آمریکا در خاورمیانه، تقویت نقش این کشور به عنوان میانجی و قدرت تضمینکننده صلح، و بازتعریف نظم منطقهای به نفع متحدان غربی. نمایش نمادین و قدرتی او در پارلمان اسرائیل، سخنان پرطمطراق درباره طلوع خاورمیانه جدید، و تأکید بر توان نظامی، همگی بخشی از استراتژی ترکیبی اوست که در آن نمادگرایی و واقعیات قدرت به هم آمیختهاند. با این حال، موفقیت این توافق در کوتاهمدت و میانمدت به اراده واقعی طرفها، مکانیزم نظارت بینالمللی، و توان مقاومت در برابر وسوسه نقض بستگی دارد. تجربه تاریخی نشان میدهد که آتشبسها در این منطقه غالباً شکننده بوده و به سرعت با تیراندازی، حملات هوایی یا تحریک طرفهای میانی فروپاشیدهاند. پرسش اصلی این نیست که آیا جنگ بهکلی متوقف خواهد شد، بلکه این است که آیا کنشگران میتوانند مؤلفههای پیچیده مسئولیت، حفظ آتشبس، و ایجاد زمینه صلحی پایدار را مدیریت کنند یا خیر؟!
دیدگاه تان را بنویسید