فرشاد گلزاری

 از قدیم‌الایام تاکنون، این مثال در میان بخش اعظمی از کارشناسان و مفسران تحولات حوزه سیاست، اقتصاد و امنیت بین‌الملل وجود دارد که می‌گویند «خاورمیانه، قرار نیست هیچگاه رنگ آرامش به خود ببیند». این موضوع تا حدی درست است؛ چراکه این جغرافیا به دلیل داشتن منابع عظیم انرژی و همچنین قرار داشتن در مسیر تبادلات تجاری و قرار داشتن در نزدیکی مرزهای چین و روسیه، همیشه از سوی غرب یک منطقه استراتژیک به شمار می‌آمده و حالا هم این نگرش به قوت خود باقیست. در این میان عده‌ای با مطالعه روندها و سیاست‌های کلی ایالات متحده و متحدان اروپایی‌اش به این جمع‌بندی رسیده‌اند که آمریکایی‌ها در حال گذار از این منطقه هستند و آرام آرام سیاست‌های خود را به نوعی دیگر دنبال خواهند کرد و برای تکمیل و مهندسی مجادله خود با چین و روسیه، سناریوی «چرخش یا میل به شرق» را در دستور کار خود قرار داده‌اند. در این میان بسیاری معتقدند که خاورمیانه قرار است آرام بگیرد اما تایید یا تکذیب این تحلیل فعلاً بسیار زود است، اما در این میان یک موضوع بسیار مهم وجود دارد که آن هم تحولات جدید در قاره آفریقا است. کسانی که علم روابط بین‌الملل یا مطالعات استراتژیک را فرا‌گرفته‌اند به خوبی می‌دانند که در تحلیل روندها و راهبردها همیشه باید در کنار بررسی تحولات خاورمیانه، وقایع رخ داده در شمال آفریقا و سپس شاخ آفریقا و مرکز این جغرافیا را در یک راستا تحلیل کرد. واقعیت این است که شمال و شاخ آفریقا به دلیل اشراف بر دریای سرخ، تنگه عدن و همچنین مرزهای آبی رژیم صهیونیستی از اهمیت ویژه‌ای برای اعراب، ایالات متحده و خصوصاً اسرائیل برخوردار است و به همین دلیل، شاهد آن هستیم که تیم بایدن پس از استقرار در کاخ‌سفید، ناوهای خود را به سمت این قاره فرستاد؛ چراکه انها معتقدند آفریقا پس از خاورمیانه به کانون درگیری‌های جدید تبدیل خواهد شد و در این راستا طی هفته‌های اخیر فعالیت داعش و القاعده افزایش پیدا کرده است. در این میان اما یکی از کشورهای این قاره که این روزها در کنار تونس و لیبی درگیر منازعات سیاسی بوده و به صدر اخبار رسانه‌های آفریقایی تبدیل شده، سودان است. واقعیت این است که پس از سقوط عمر البشیر، رئیس‌جمهوری سودان در سال 2019 میلادی، این کشور اساساً در دست نظامیانی قرار گرفت که از یک سو به عربستان و امارات وصل هستند و از سوی دیگر به دلیل نفوذ اسرائیل و انگلیس در این کشور، بخشی از آنها در حال سرویس دادن به غرب هستند که پذیرش توافق عادی‌سازی با اسرائیل هم در همین راستا انجام شد. حالا با گذشته دو سال از سقوط البشیر در سودان این کشر نه تنها رنگ آرامش را به خود ندید، بلکه حالا به میدان منازعه داخلی میان طیف نظامی و غیرنظامی سودان تبدیل شده است و انقلاب نه تنها هیچ شرایط مناسبی را برای مردم به ارمغان نیاورده بلکه شهروندان این کشور آینده خود را تاریک‌تر و مبهم‌تر از دوران عمر البشیر می‌بینند.

با افزایش تنش میان معترضان و نیروهای امنیتی و بالا رفتن آمار زخمی‌ها به حدود 300 نفر، نخست‌وزیر سودان مجدداً عزم استعفا کرده است و حتی گفته شده که او به کارکنان دفترش اعلام کرده که برای انتقال اسناد و مدارک طبقه‌بندی شده آماده باشند

گلوله، جواب اعتراض عمومی!

انجمن مشاغل سودان (رهبر جنبش‌های اعتراضی) فراخوان مشارکت در تظاهرات پنج‌شنبه هفته جاری را صادر کرده و اگر این تظاهرات مجدداً به میدان نبرد میان دولت و معترضان تبدیل شود ممکن است تقابل به سمت اعمال و استفاده از اهرم‌های سخت پیش برود

بر اساس داده‌های موجود، وقایع سودان پس از سقوط البشیر را باید به دو بخش تقسیم کرد. نخست از زمان سقوط وی تا زمان اعلام تشکیل شورای حاکمیتی نظامی و دوم کودتای ساختگی اخیر توسط نظامیان. همه به یاد دارند که در اواخر مهرماه، یک کودتای نصفه و نیمه توسط نظامیان سودان شکل گرفت و آنها در روند این کودتا سعی داشتند تا به مردم خود و همچنین کشورهای همسایه و سپس دنیای غرب اعلام کنند که، دولت آنها در حال تهدید شدن است و همین موضوع موجب شد تا یک تنش داخلی میان طیف نظامی‌ها و طیف غیرنظامی‌های سودان رخ دهد. با داوری بسیاری از فعالان مدنی و سیاسی سودان، کودتایی که در 25 اکتبر 2021 میلادی رخ داد، اساساً یک سناریوی برنامه‌ریزی شده از سوی نظامیان بود که حالا حکومت را در دست دارند و پس از آن حمایت ایالات متحده از این طرح کاملاً مشهود شد. پس از اجرای این کودتای به اصطلاح نافرجام، مردم به خیابان‌ها ریختند و در حمایت از عبدالله حمدوک، نخست‌وزیر سودان دست به اعتراض زدند. این اعتراضات در خارطوم و چند شهر دیگر سرکوب شد و حمدوک هم در این راستا اعلام کرد که قصد دارد از سمت خود استعفا دهد. ماجرای استعفای حمدوک پس از دیدار با عبدالفتاح البرهان، رئیس شورای حاکمیتی سودان به حاشیه رفت اما مردمی که در کف خیابان‌ها حضور داشتند، به این نتیجه رسیدند که هر دو طرف در پشت‌ صحنه در حال زد و بندهای سیاسی هستند و به همین دلیل در جمعه گذشته فراخوان گسترده‌ای برای اعتراضات جدید داده شد. جمعیت مشاغل سودان روز جمعه از مردم این کشور خواست در تظاهرات میلیونی شنبه شرکت کنند و همین موضوع مجدداً آتش درگیری‌ها را شعله‌ور کرد. بر اساس اعلام کمیته پزشکان سودان، تعداد زخمی‌ها در تظاهرات روز شنبه به ۲۳۵ نفر رسیده است که از این تعداد بیشتر زخمی‌ها در خارطوم و بقیه در شهرهای بحری و ام درمان بودند. همچنین در شهر پورتسودان سه نفر زخمی شدند که گفته می‌شوند این افراد با استفاده از گلوله واقعی، پلاستیکی، گاز اشک آور، بمب صوتی و باتوم و سنگ توسط نیروهای امنیتی زخمی شدند. همچنین مقامات امنیتی سودان یکشنبه اعلام کردند که ۱۱۴ معترض را طی تظاهرات روز شنبه بازداشت کرده‌اند. در همین راستا تعدادی از گروه‌های سیاسی ائتلاف آزادی و تغییر سودان منشور سیاسی را امضا کردند که شامل ۱۳ بند برای تکمیل دوره انتقالی است که مهم‌ترین بندهای آن حفظ شراکت میان نظامیان و غیرنظامیان، تشکیل مجدد شورای حاکمیتی و کاهش اعضای آن، ادغام نیروهای واکنش سریع و جنبش‌های مسلح دیگر در ارتش و مشخص کردن موعدی برای انتقال قدرت و غیرنظامیان است. در سوی دیگر میدان، روز گذشته (دوشنبه) منابع سودانی اعلام کردند که عبدالله حمدوک، نخست وزیر این کشور به دلیل اعمال زور و خشونت زیاد نیروهای امنیتی علیه معترضان طی اعتراضات اخیر مجدداً به فکر استعفا افتاده است. در این راستا روزنامه شرق الاوسط هم اعلام کرد که کارکنان دفتر حمدوک از چهارشنبه گذشته دستوراتی را برای آمادگی جهت تحویل قدرت دریافت کرده‌اند و در حال تهیه اسناد و مدارک مربوط به تحویل سندهای محرمانه و دارای طبقه‌بندی به تیم بعدی هستند. این وقایع در حالی رخ می‌دهد که از یک سو انجمن مشاغل سودان (رهبر جنبش‌های اعتراضی) فراخوان مشارکت در تظاهرات پنج‌شنبه هفته جاری را صادر کرده و در سوی دیگر هم  سازمان ملل از مقامات سودان خواست تا از معترضان محافظت کنند. حال باید دید که طغیان معترضان در خارطوم می‌تواند بار دیگر نمایی مانند کنار زدن عمرالبشیر از قدرت را به تصویر بکشد یا خیر؟!