ارتش اسرائیل دستور تخلیه غزه را صادر کرد؛
کوچ اجباری و اشغال در پوشش کمکهای بشردوستانه

رامین پرتو
پس از ماهها بمباران گسترده و محاصره خفهکننده غزه، اکنون ارتش اسرائیل گام تازهای در مسیر اشغال کامل این باریکه برداشته است. در شرایطی که صدها هزار غیرنظامی فلسطینی در ویرانههای شهر غزه بهسختی روزگار میگذرانند، تلآویو اعلام کرده ورود تجهیزات اسکان و چادرها به جنوب غزه را از دیروز (یکشنبه) آغاز خواهد کرد؛ اقدامی که به ظاهر «بشردوستانه» معرفی میشود، اما در واقع بخشی از طرحی سازمانیافته برای کوچاندن اجباری مردم غزه از خانه و کاشانهشان به شمار میآید. این تصمیم پس از آن گرفته شد که کابینه جنگ اسرائیل به ارتش دستور داد خود را برای عملیات زمینی گسترده در قلب شهر غزه آماده کند. به گفته منابع اسرائیلی، ارتش در فاز نخست، محلههای شرقی شهر از جمله الزیتون و التفاح را هدف گرفته و همزمان تجهیزات اسکان موقت را از گذرگاه کرم ابوسالم وارد میکند؛ تجهیزاتی که پس از بازرسی سازمان ملل و نهادهای امدادرسان توزیع خواهد شد.
این اقدام همزمان با افزایش فشارهای داخلی و خارجی بر دولت نتانیاهو صورت میگیرد؛ فشاری که از یک سو ناشی از تداوم اسارت نظامیان اسرائیل در غزه است و از سوی دیگر از اختلافات عمیق در سطوح عالی سیاسی و نظامی اسرائیل خبر میدهد. در چنین شرایطی، عملیات کوچ اجباری نه تنها سرنوشت صدها هزار فلسطینی را تحتالشعاع قرار داده، بلکه پیامدهای سیاسی و امنیتی سنگینی نیز برای آینده منطقه در پی خواهد داشت.
شرایط انسانی در غزه بهویژه پس از توقف ورود تجهیزات اسکان در ماههای اخیر به شدت بحرانی است؛ صدها هزار نفر در سایه آوارها یا در فضای باز زندگی میکنند، کمبود آب، غذا و دارو بیداد میکند و حالا هم بحران دیگری در حال تحمیل به ساکنان غزه است
کوچ اجباری با نقاب کمک بشردوستانه
در این راستا سخنگوی ارتش اسرائیل اعلام کرده است که هدف از وارد کردن چادرها و تجهیزات اسکان، «انتقال غیرنظامیان از مناطق جنگی» به جنوب غزه است. اما واقعیت پشت این تصمیم، چیزی جز اجرای طرح مرحلهای اشغال غزه و تخلیه اجباری آن نیست. جنبش حماس در بیانیهای این اقدام را «اعلام آغاز موج جدیدی از کشتار و کوچاندن جنایتکارانه» توصیف کرده و هشدار داده است که اسرائیل میکوشد تحت عنوان «کمک بشردوستانه» چهره واقعی خود را پنهان کند. در این بیانیه آمده است که «ورود چادرها فریب آشکاری است که هدفش سرپوش گذاشتن بر جنایات وحشیانه ارتش اسرائیل است، آن هم در حالی که سازمان ملل رسماً با این اقدام مخالفت کرده و آن را مغایر معیارهای انسانی دانسته است».
بر اساس گزارشهای میدانی، هنوز حدود یک میلیون فلسطینی در شهر غزه سکونت دارند. شرایط انسانی بهویژه پس از توقف ورود تجهیزات اسکان در ماههای اخیر به شدت بحرانی است. صدها هزار نفر در سایه آوارها یا در فضای باز زندگی میکنند و کمبود آب، غذا و دارو بیداد میکند. در چنین وضعیتی، تحمیل کوچ اجباری به جنوب باریکه نه تنها مشکلات انسانی را کاهش نمیدهد، بلکه باری مضاعف بر دوش مناطق جنوبی میگذارد که خود پیشتر با موج آوارگان مواجه بودهاند. در بعد سیاسی، این اقدام بخشی از فشار مستقیم بر حماس برای پذیرش شروط اسرائیل در مذاکرات تبادل اسرا تلقی میشود. مقاومت فلسطین بارها اعلام کرده که تنها در صورتی حاضر به تحویل اسرای اسرائیلی است که اسرائیل از غزه عقبنشینی کنند و ورود کمکهای انسانی بدون قید و شرط از سر گرفته شود. از این منظر، کوچ اجباری ابزاری برای تغییر معادلات میدانی و تحمیل امتیازات سیاسی است.
ارتش و سیاستمداران تلآویو در تقابل
تحولات اخیر غزه همزمان با بروز شکافهای جدی در رأس ساختار سیاسی و نظامی اسرائیل است. روزنامه «معاریو» فاش کرد که اختلاف میان «یسرائیل کاتس» وزیر جنگ و «ایال زامیر» رئیس ستاد ارتش به مرحلهای حساس رسیده است. منشأ این تنش، تلاش کاتس برای دخالت در روند انتصاب افسران ارشد است؛ اقدامی که فرماندهان نظامی آن را مداخله آشکار در صلاحیتهای ارتش و تلاش برای سیاسیسازی نهاد نظامی میدانند. زامیر و فرماندهان ارشد ارتش با قاطعیت تأکید کردهاند که انتصاب و ارتقای افسران مسألهای درونسازمانی است و هیچ وزیر یا مقام سیاسی حق ورود به آن را ندارد. اما کاتس در پاسخ، ضمن حمله به منتقدان خود، کوشیده نقش سیاسیاش را در تحولات میدانی پررنگ کند.
ارتش اسرائیل در شرایط فعلی با دو گزینه دشوار درباره نحوه اجرای طرح اشغال غزه مواجه است که یکی اتکای صرف به نیروهای ثابت و حرفهای و دیگری بسیج گسترده نیروهای ذخیره است و هر دو گزینه تبعات سنگینی در پی دارند
این اختلافات تنها به مسأله انتصابات محدود نمیشود. ارتش با دو گزینه دشوار درباره نحوه اجرای طرح اشغال غزه مواجه است: اتکا صرف به نیروهای ثابت و حرفهای یا بسیج گسترده نیروهای ذخیره. هر دو گزینه پیامدهای سنگینی در پی دارند؛ نخست به فرسایش توان رزمی منجر میشود و دومی به زمان طولانی برای سازماندهی نیاز دارد. در چنین شرایطی، کشمکش سیاسی-نظامی میتواند تصمیمگیریها را پیچیدهتر و انسجام ارتش را شکنندهتر کند. تحلیلگران اسرائیلی هشدار دادهاند که این اختلافات به دشمنان پیام ضعف و چنددستگی میدهد. از نگاه آنان، نزاع کنونی بر سر تاکتیک یا انتصاب نیست، بلکه تقابلی بنیادی بر سر حدود اختیارات سیاستمداران و نظامیان است؛ تقابلی که میتواند مسیر آینده امنیت اسرائیل را تغییر دهد.
اشغال غزه و نتایج مترتب بر آن
نتیجه اشغال کامل غزه و کوچ اجباری ساکنان آن تشدید بحران انسانی در این باریکه است. جنوب غزه که پیشتر نیز با کمبود زیرساخت و فشار آوارگان دست و پنجه نرم میکرد، اکنون با موج تازهای از کوچ اجباری روبهرو خواهد شد؛ موجی که خطر بیماری، گرسنگی و بیخانمانی گستردهتر را در پی دارد.
یکی دیگر از پیامدهای اشغال غزه، تقویت بیش از پیش مقاومت است. تجربه سالهای گذشته نشان داده که فشارهای نظامی و انسانی، نه تنها به تضعیف مقاومت منجر نشده بلکه انگیزه و همبستگی بیشتری در میان فلسطینیها ایجاد کرده است. حماس در بیانیه اخیر خود هشدار داد که اقدامات اسرائیل بخشی از طرح کلان «اسرائیل بزرگ» است که تهدیدی مستقیم علیه کل منطقه محسوب میشود. از این منظر، مقاومت غزه نه صرفاً یک نبرد محلی، بلکه خط دفاعی نخست در برابر طمعورزی صهیونیستها به شمار میرود.
گسترش شکافهای سیاسی و اجتماعی در داخل اسرائیل نیز از دیگر پیامدهای اشغال غزه است. تظاهرات خانوادههای اسرای اسرائیلی در تلآویو و دیگر شهرها نشان داد که فشار افکار عمومی برای بازگرداندن زندانیان به عاملی جدی علیه کابینه نتانیاهو تبدیل شده است. بسته شدن جادهها و درگیری معترضان با پلیس حاکی از عمق نارضایتی داخلی است؛ نارضایتیای که در صورت طولانیشدن جنگ میتواند به بحرانی سیاسی برای دولت تبدیل شود.
اشغال غزه افزایش تنشهای منطقهای را نیز به دنبال خواهد داشت. سخنان زامیر درباره «برنامهای بلندمدت» که ایران، یمن، لبنان و سوریه را نیز در بر میگیرد، نشان میدهد که عملیات غزه صرفاً بخشی از راهبرد گستردهتر اسرائیل است. چنین رویکردی احتمال گسترش درگیریها به جبهههای دیگر را بالا میبرد و میتواند کل منطقه را وارد چرخهای خطرناک از جنگ و بیثباتی کند.
فرجام سخن
فجایع اخیر در غزه بار دیگر ماهیت پروژه اسرائیل را آشکار کرده است که تلاش برای تغییر واقعیت میدانی از طریق کوچاندن مردم، اشغال سرزمین و تحمیل اراده سیاسی با استفاده از فشار انسانی است. ورود چادرها و تجهیزات اسکان با عنوان «کمک بشردوستانه» در واقع پوششی برای پاکسازی جمعیتی و اشغال گامبهگام است. در سوی دیگر، مقاومت فلسطین با تاکید بر وحدت ملی و ضرورت حمایت کشورهای عربی و اسلامی، این اقدامات را بخشی از طرح کلان «اسرائیل بزرگ» میداند؛ طرحی که نه تنها فلسطین، بلکه امنیت کل منطقه را تهدید میکند.
همزمان، شکافهای سیاسی و نظامی در درون اسرائیل و فشارهای اجتماعی ناشی از تداوم اسارت گروگانها، نشاندهنده شکنندگی جبهه داخلی اسرائیل است. به نظر میرسد عملیات اشغال غزه بیش از آنکه پاسخی قطعی به بحرانها باشد، آغاز مرحلهای تازه از درگیریها و بحرانهای چندلایه است؛ مرحلهای که نه تنها سرنوشت مردم غزه بلکه آینده امنیت و سیاست در سراسر منطقه را تحت تأثیر قرار خواهد داد.
دیدگاه تان را بنویسید