مروری بر عوامل ژئوپولیتیکی، امنیتی و اقتصادی پذیرش سفیر افغانستان در مسکو؛
همگرایی با کابل برای تعمیق نفوذ پیرامونی

رامین پرتو
در تحولی مهم در مناسبات دیپلماتیک منطقهای، وزارت خارجه حکومت سرپرست افغانستان (طالبان) روز یکشنبه اعلام کرد که روسیه سفیر پیشنهادی کابل را به صورت رسمی در مسکو پذیرفته است. بهگفته این وزارتخانه، امیرخان متقی، سرپرست وزارت خارجه طالبان در دیدار با دیمیتری ژیرنوف، سفیر روسیه در کابل، یادداشت رسمی پذیرش سفیر پیشنهادی طالبان را دریافت کرده است. در این دیدار، دو طرف بر گسترش مناسبات دوجانبه، پیشرفت در مرحله تازه روابط کابل - مسکو، تفاهمهای نشست اخیر کازان و همکاری میان کمیتههای کاری مشترک تأکید کردهاند. این اقدام مسکو، اگرچه هنوز از سوی دولت روسیه بهطور علنی اعلام نشده، اما بازتاب دهنده تحولی معنادار در نگاه کرملین به وضعیت افغانستان و گروه طالبان است؛ تحولی که میتواند نقشه تعاملات دیپلماتیک در آسیای مرکزی و جنوب آسیا را دستخوش تغییراتی جدی کند.
کابل بارها اعلام کرده بود که نیازمند واردات نفت، گاز و گندم از روسیه است و با ارتقای سطح دیپلماتیک، امکان عقد قراردادهای رسمی افزایش مییابد؛ اما در حوزه امنیت و مبارزه با تروریسم هم روسیه تمایل دارد طالبان را به عنوان شریک امنیتی در منطقه معرفی کند، بهویژه برای کنترل تحرکات داعش و دیگر گروههای تروریستی
از تعامل محتاطانه تا پذیرش رسمی
با گذشت نزدیک به چهار سال از بازگشت طالبان به قدرت در افغانستان (آگوست ۲۰۲۱)، هیچ کشوری این گروه را بهصورت رسمی بهعنوان دولت مشروع افغانستان به رسمیت نشناخته است. با این حال، برخی کشورهای منطقهای از جمله روسیه، چین، ایران، پاکستان، قطر و چند کشور آسیای میانه، روابط نسبتاً نزدیکی با طالبان برقرار کردهاند و عملاً نمایندگان این گروه را در قالب دیپلماتهای رسمی پذیرفتهاند. روسیه، که در آغاز بازگشت طالبان، آنها را یک گروه تروریستی معرفی کرده بود، بهتدریج سیاستی مبتنی بر عملگرایی و منافع استراتژیک در پیش گرفت. دیدارهای مکرر مقامات طالبان با مسئولان روس، حضور این گروه در نشستهای چندجانبه مانند نشست کازان، و اکنون پذیرش رسمی سفیر پیشنهادی آنها در مسکو، همه نشانههایی از تحول آرام اما پیوسته در رویکرد کرملین هستند.
چرا مسکو به پذیرش رسمی سفیر طالبان روی آورد؟
پذیرش رسمی سفیر طالبان در سال ۲۰۲۵ را نمیتوان اقدامی صرفاً نمادین یا دیپلماتیک دانست. این تصمیم روسیه، ریشه در مجموعهای از عوامل ژئوپولیتیکی، امنیتی و اقتصادی دارد. نخستین عامل امنیت مرزهای جنوبی روسیه و آسیای مرکزی است. مسکو نگران گسترش فعالیتهای گروههای تندرو مانند داعش خراسان در افغانستان و احتمال نفوذ آنها به کشورهای آسیای میانه است. تعامل نزدیک با طالبان برای کنترل این تهدیدها، بهویژه در شرایط فقدان حضور آمریکا و ناتو در منطقه، اهمیت یافته است. عامل دوم هم رقابت ژئوپولیتیک با غرب است. در شرایطی که روسیه درگیر جنگ اوکراین و انزوای نسبی از سوی غرب است، تقویت روابط با کشورهای آسیایی و منطقهای بهویژه بازیگرانی مانند طالبان که خارج از بلوک غرب عمل میکنند، برای کرملین ارزش راهبردی دارد. سومین عامل مهار نفوذ آمریکا و ناتو خواهد بود. روسیه همچنان از نفوذ گذشته غرب در افغانستان نگران است. حمایت غیرمستقیم از طالبان میتواند ابزار موثری برای مهار هرگونه بازگشت مجدد حضور امنیتی یا اطلاعاتی غرب در منطقه باشد. اما عامل چهارم دسترسی به منابع طبیعی و بازار افغانستان است. افغانستان منابع معدنی فراوانی دارد که توجه قدرتهای منطقهای را جلب کرده و حالا مسکو در پی آن است که سهمی در پروژههای معدنی، انرژی و ترانزیتی در افغانستان داشته باشد.
کرملین اکنون طالبان را به عنوان یک واقعیت ژئوپلیتیکی پذیرفته و تلاش میکند از طریق آن منافع امنیتی و اقتصادی خود را در منطقه پیگیری کند؛ با این حال، این پذیرش، مشروعیت بینالمللی برای طالبان بههمراه نخواهد آورد، بلکه بیشتر آنها را در محور شرقی متشکل از روسیه، چین، ایران و پاکستان جای خواهد داد
مناسبات آینده کابل-مسکو چگونه شکل میگیرد؟
با ارتقاء روابط دیپلماتیک به سطح سفیر، مناسبات کابل و مسکو وارد مرحلهای تازه خواهد شد. در حوزه اقتصاد و تجارت، روسیه ممکن است با طالبان وارد همکاریهای گستردهتری در حوزه استخراج معادن، واردات محصولات کشاورزی افغانستان، و صدور فراوردههای نفتی شود. در سالهای اخیر، کابل بارها اعلام کرده بود که نیازمند واردات نفت، گاز و گندم از روسیه است و با ارتقاء سطح دیپلماتیک، امکان عقد قراردادهای رسمی افزایش مییابد. در حوزه امنیت و مبارزه با تروریسم هم روسیه تمایل دارد طالبان را به عنوان شریک امنیتی در منطقه معرفی کند، بهویژه برای کنترل تحرکات داعش و دیگر گروههای تروریستی. این همکاری میتواند شامل تبادل اطلاعات امنیتی و احتمالاً حمایتهای نظامی غیررسمی باشد.
در باب سیاست منطقهای هم روسیه از طالبان میخواهد تا نقش متعادلی در معادلات منطقهای ایفا کنند؛ نهتنها بهعنوان تهدیدی برای کشورهای آسیای مرکزی عمل نکنند، بلکه برعکس، با تضمین امنیت مرزهای مشترک، به ثبات منطقه کمک کنند. در بحث همکاری نظامی احتمالی هم اگرچه تاکنون خبری از توافق رسمی در این زمینه منتشر نشده، اما احتمال دارد مسکو در آینده بهطور محدود همکاریهای نظامی یا فنی با طالبان را دنبال کند، از جمله در زمینه آموزش نیروهای امنیتی یا فروش تجهیزات غیرتهاجمی.
در این راستا از دید مسکو، طالبان هرچند هنوز مشروعیت بینالمللی نیافتهاند، اما بهعنوان واقعیت سیاسی حاکم در کابل تلقی میشوند. کرملین بر این باور است که بیثباتی در افغانستان بیش از هر چیز منافع امنیتی روسیه و متحدانش در سازمان پیمان امنیت جمعی (CSTO) را تهدید میکند. باید توجه شود که روسیه نگاه ابزاری به طالبان دارد. آنها را به رسمیت نمیشناسد، اما میداند که برای کنترل وضعیت افغانستان ناچار به تعامل با آنان است. از اینرو، پذیرش رسمی سفیر طالبان بیشتر بیانگر نوعی «پراگماتیسم سیاسی یا عملگرایی توأم با تردید است تا همراهی کامل ایدئولوژیک یا تأیید عملکرد این گروه در داخل افغانستان.
باید توجه شود که افغانستان برای روسیه نه یک هدف، بلکه یک ابزار در بازی بزرگتر ژئوپولیتیک است. در سال ۲۰۲۵، با استمرار جنگ در اوکراین و رویارویی گسترده مسکو با غرب، روسیه از طالبان بهعنوان ابزاری برای رسیدن به اهداف خود استفاده میکند. این اهداف میتواند ایجاد پیوندهای اقتصادی با بازارهای جنوبی و آسیایی باشد. از سوی دیگر فشار غیرمستقیم بر آمریکا و متحدانش با بهرهبرداری از مناطق نفوذ سابق غرب نیز از جمله این اهداف به شمار میرود. همچنین استفاده از طالبان برای کنترل مهاجرت، قاچاق مواد مخدر و تروریسم در مرزهای جنوبی اتحاد جماهیر شوروی سابق نیز یکی از اهداف دیگر مسکو است. تقویت موقعیت دیپلماتیک روسیه بهعنوان بازیگری مستقل و میانجی در بحرانهای منطقهای هم از اهداف آنها خواهد بود.
مشروعیت بینالمللی برای طالبان؟
پذیرش سفیر طالبان توسط روسیه گام مهمی در راستای به رسمیت شناختن عملی این گروه است، اما هنوز با به رسمیت شناختن حقوقی فاصله زیادی دارد. کشورهای اروپایی و ایالات متحده با وجود تماسهای محدود با طالبان، تاکنون شروط روشنی برای به رسمیت شناختن این گروه تعیین کردهاند که از جمله تشکیل دولت فراگیر، رعایت حقوق زنان و اقلیتها، مبارزه با تروریسم، و جلوگیری از تولید مواد مخدر است. از این رو، بعید است که صرف اقدام روسیه بتواند تغییر جدی در موضع غرب نسبت به طالبان ایجاد کند. در واقع، نزدیکی طالبان به روسیه و چین، ممکن است حتی حساسیت و سختگیری غرب را افزایش دهد.
بر این اساس پذیرش رسمی سفیر طالبان در مسکو، نشانهای روشن از تحول تدریجی در سیاست خارجی روسیه نسبت به افغانستان است. کرملین اکنون طالبان را به عنوان یک واقعیت ژئوپلیتیکی پذیرفته و تلاش میکند از طریق آن منافع امنیتی و اقتصادی خود را در منطقه پیگیری کند. با این حال، این پذیرش، مشروعیت بینالمللی برای طالبان بههمراه نخواهد آورد، بلکه بیشتر آنها را در محور شرقی متشکل از روسیه، چین، ایران و پاکستان جای خواهد داد.
دیدگاه تان را بنویسید