تنش لفظی اروپا و نتانیاهو، با محور گسترش حملات خونبار اسرائیل به غزه بالا گرفته است؛
تغییر رویکرد یا همسویی با فشارهای اجتماعی؟!

رامین پرتو
تنشهای دیپلماتیک اخیر میان اسرائیل و شماری از کشورهای اروپایی، نشانهای روشن از تغییری عمیق و راهبردی در مناسبات میان تلآویو و غرب بهویژه اروپا به شمار میرود. در حالی که اسرائیل سالها از حمایت بیقیدوشرط برخی قدرتهای غربی، بهویژه ایالات متحده و شرکای اروپایی، برخوردار بود، امروز با نوعی صفبندی تازه و کمسابقه روبهرو شده که بذر نارضایتی و حتی خصومت را در سخنان نخستوزیر اسرائیل میتوان دید. این تغییر لحن و رفتار نهتنها بازتاب واقعیات میدانی در غزه است، بلکه از تحولات عمیقتر در افکار عمومی و سیاست داخلی کشورهای اروپایی حکایت دارد.
بیانیه مشترک رهبران سه کشور غربی تنها بخشی از تصویر بزرگتری است که در ماههای اخیر در سیاست بینالملل شکل گرفته و کشورهایی که در گذشته از اسرائیل حمایت علنی میکردند، امروز با زبانی متفاوت درباره حقوق فلسطینیان و مسئولیتهای اسرائیل در قبال غیرنظامیان سخن میگویند
حمله لفظی نتانیاهو: خشم یا هشدار؟
در نقطه اوج این تنشها، بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، در سخنانی تند و کمسابقه، سه رهبر غربی (کییر استارمر نخستوزیر انگلیس، امانوئل مکرون رئیسجمهور فرانسه و مارک کارنی، نخستوزیر کانادا) را به ایستادن «در سوی اشتباه انسانیت» متهم کرد. او مدعی شد که بیانیه اخیر این سه رهبر درباره وضعیت انسانی در غزه، نهتنها عادلانه نیست، بلکه موجب تقویت آنچه «تروریسم» خوانده، شده است. این سخنان در واقع واکنشی مستقیم به بیانیهای بود که در آن رهبران بریتانیا، فرانسه و کانادا عملیات نظامی اسرائیل را در تضاد با حقوق بینالملل بشردوستانه دانسته و نسبت به گسترش آن هشدار داده بودند. نتانیاهو به صراحت گفت که حمایت از آتشبس بدون شکست حماس، نهتنها دفاع از انسانیت نیست، بلکه به معنای تسلیم در برابر خشونت و ترور است. او تلاش کرد تا روایت همیشگی اسرائیل، مبنی بر اینکه عملیات نظامیاش دفاعی و برای امنیت شهروندانش است، را بار دیگر در برابر مخاطبانی که اکنون با چشمان تردید به تلآویو مینگرند، بازآفرینی کند.
موضع تند نتانیاهو در قبال کشته شدن دو کارمند سفارت اسرائیل در واشنگتن از منظر بسیاری از تحلیلگران به نوعی فرار سیاسی و بهمنظور گشایش یک روند جدید محسوب میشود و جالب اینکه در اسرائیل مخالفان نتانیاهو سیاستهای او را باعث وقوع این رخداد میدانند
ضرورت اخلاقی یا ضرورت سیاست داخلی؟!
بیانیه مشترک رهبران سه کشور غربی تنها بخشی از تصویر بزرگتری است که در ماههای اخیر در سیاست بینالملل شکل گرفته است. کشورهایی که در گذشته از اسرائیل حمایت علنی میکردند، امروز با زبانی متفاوت درباره حقوق فلسطینیان و مسئولیتهای اسرائیل در قبال غیرنظامیان سخن میگویند. این تغییر موضع، نه حاصل دگرگونی ناگهانی در سیاست خارجی این کشورها، بلکه نتیجه یک فشار پیوسته اجتماعی، رسانهای و انسانی است که نمیتوان آن را نادیده گرفت. تصاویر دهشتبار از غزه، آمار بالای کشتهها و مجروحان، تخریب زیرساختهای غیرنظامی، و گزارشهای متعدد از نهادهای حقوق بشری، فضای افکار عمومی در اروپا را بهشدت تحت تأثیر قرار داده است. در چنین فضایی، سکوت یا حتی بیطرفی دولتها ممکن است به اتهام همدستی با نقض حقوقبشر تعبیر شود. از اینرو، برای بسیاری از رهبران غربی، موضعگیری در برابر اسرائیل نهفقط یک ضرورت اخلاقی بلکه یک ضرورت سیاست داخلی شده است.
اروپا و خطوط قرمز جدید
لوک پولارد، معاون وزیر دفاع بریتانیا، در واکنش به سخنان نتانیاهو تصریح کرده که بازگشت به آتشبس، آزادی گروگانها و ارسال گسترده کمکهای انسانی، سه ستون بنیادین سیاست لندن در برابر بحران غزه است. او بهصراحت وضعیت انسانی در غزه را «غیرقابل قبول» توصیف کرد و خواستار دسترسی کامل و بدون مانع به کمکهای انسانی شد. در سوی دیگر، ژان نوئل بارو، وزیر امور خارجه فرانسه، از نتانیاهو بهشدت انتقاد کرد و گفت: متهم کردن هر فردی که از راهحل دودولتی حمایت میکند به یهودستیزی یا پشتیبانی از حماس، تهمتی بیپایه و مضحک است. این سخنان نشان میدهد که رویکرد اروپا از یک حمایت کورکورانه به سمت موضعی تحلیلی، متوازن و تا حدی مستقل حرکت کرده است.
تحریمهای جدید، نمادی از بازتعریف روابط
در بریتانیا، اقدامات عملی نیز در پی موضعگیریهای لفظی آمدهاند. دولت استارمر مجوز برخی صادرات تسلیحاتی به اسرائیل را تعلیق کرده و حمایت مالی از آژانس آنروا را از سر گرفته است. همزمان، مذاکرات تجاری با اسرائیل نیز به حالت تعلیق درآمده و حتی تحریمهایی علیه برخی شهرکنشینان اعمال شده است. مهمتر از همه، سخن گفتن از امکان بهرسمیتشناختن کشور فلسطین در مجامع بینالمللی (آن هم توسط کشورهایی چون بریتانیا) گواهی روشن بر شکاف فزاینده در روابط قدیمی با تلآویو است. بررسی تحریم احتمالی علیه دو وزیر افراطی کابینه اسرائیل، بزالل اسموتریچ و ایتمار بنگویر، از سوی لندن، نشانهای دیگر از تغییری استراتژیک است. این دو شخصیت، بهواسطه سیاستهای افراطیشان در کرانه باختری، نماد افراطگرایی در دولت نتانیاهو هستند. برخورد مستقیم با آنان، نهتنها حامل پیام سیاسی، بلکه حامل پیام اخلاقی و حقوقی به جامعه جهانی است.
اتحادیه اروپا و بازنگری در توافق با اسرائیل
در سطح اتحادیه اروپا نیز تحرکات تازهای مشاهده میشود. کمیسیون اروپا اعلام کرده که روند بازنگری در توافقنامه همکاری با اسرائیل را آغاز کرده است؛ توافقی که از سال ۲۰۰۰ اجرا میشود و همکاریهای گسترده سیاسی، اقتصادی و فرهنگی را دربرمیگیرد. در این توافق، قید شده است که پایبندی به دموکراسی و حقوق بشر شرط لازم برای ادامه همکاریها است؛ شرطی که اکنون بهشدت زیر سؤال رفته است. چنین تصمیمی نشان میدهد که بروکسل نیز در حال عبور از مرحله بیطرفی سنتی و ورود به قلمرو مداخله دیپلماتیک در بحران غزه است. احتمالاً در صورت تداوم وضعیت کنونی، شاهد تعلیق یا محدودسازی جدی این توافقنامه خواهیم بود؛ امری که پیشتر برای کشورهای ناقض حقوق بشر در دیگر مناطق جهان رخ داده بود.
موجسواری جدید نتانیاهو برای فرار سیاسی
در این راستا دو کارمند سفارت اسرائیل شامگاه چهارشنبه گذشته در جریان تیراندازی در واشنگتن کشته شدند. بنابر اعلام پلیس، الیاس رودریگز، شهروند آمریکایی ساکن شیکاگو مظنون اصلی این پرونده است و به دلیل قتل «یارون لیچینسکی» ۳۰ ساله و «سارا میلگریم» ۲۶ ساله، از کارمندان سفارت اسرائیل در واشنگتن به دو فقره قتل درجه اول، قتل مقامات خارجی، قتل با استفاده از سلاح گرم و استفاده از سلاح گرم در حین ارتکاب به جرم خشونتآمیز متهم شده است. حالا این ماجرا موجب شده تا مجدداً نتانیاهو برای فرار از بحرانهای داخلی و خارجی یک سناریوی جدید را در دستور کار قرار دهد. نتانیاهو با اشاره به ضارب دو کارمندان اسرائیل در واشنگتن گفت که «او میخواست یهودیان را بکشد. و در زمانی که بازداشت شد، فریاد زد فلسطین را آزاد کنید. این درست همان فریادی است که ما در حملات هفتم اکتبر شنیدیم».
موضع تند نتانیاهو در قبال کشته شدن دو کارمند سفارت اسرائیل در واشنگتن از منظر بسیاری از تحلیلگران به نوعی فرار سیاسی و بهمنظور گشایش یک روند جدید محسوب میشود و جالب اینکه در اسرائیل مخالفان نتانیاهو سیاستهای او را باعث وقوع این رخداد میدانند. ایهود المرت، نخستوزیر سابق اسرائیل عملکرد کابینه نتانیاهو را عامل اصلی وخامت اوضاع داخلی و افزایش نفرت جهانی از اسرائیل دانست و تأکید کرد ادامه این روند به فروپاشی اعتبار دیپلماتیک اسرائیل منتهی خواهد شد و همین روند میتواند یهودیان بیشتری را به کام مرگ بکشاند.
با تمام این تفاسیر آنچه امروز در قالب درگیری لفظی میان نتانیاهو و رهبران غربی نمود یافته، تنها سطح بیرونی یک تحول عمیقتر در ساختار روابط بینالملل است. تغییر تدریجی در سیاستهای اروپا نسبت به اسرائیل، اگرچه ممکن است موقتی یا تحت فشارهای سیاسی باشد، اما نشانهای از شکاف روبهرشد میان سیاستگذاران تلآویو و همپیمانان قدیمیاش است. نتانیاهو اکنون با دنیایی متفاوت روبهرو است؛ دنیایی که در آن حمایت بیقیدوشرط دیگر تضمینشده نیست، و مشروعیت اقدامات نظامی در برابر نگاه تیزبین افکار عمومی جهانی بهآسانی قابل دفاع نیست و بر همین اساس او تلاش میکند که سناریوهای جدید را در گوشه و کنار دنیا حتی در خاک آمریکا به نفع خود مصادره کند!
دیدگاه تان را بنویسید